تفکر درست، مسیر درست

همسفر فریبا؛
وادی اول مرحله ی طی کردن یک مسیر می‌باشد، در این مسیرممکن است سختی‌ها‌ ودشواری‌های زیادی سرراهمان قرار بگیرد، اول باید به خداوند بزرگ توکل کنیم. چون اگر خدا نخواهد هیچ کاری را نمی‌توانیم انجام بدهیم. دوم اینکه با تفکر و تمرکز صحیح راه درست را طی کنیم  و نگذاریم مشکلاتی که سرراهمان قرار می‌گیرند باعث ناامیدی ما شوند. چون بدون تفکر ممکن است خیلی چیزها را از دست بدهیم یا اصلا به جایی نرسیم. سوم اینکه مثبت‌نگر باشیم و اگر بخواهیم منفی و غلط فکر کنیم صددرصد بر ما تاثیرگذار خواهد بود، چون تفکر ما همان اتفاقاتی هستند که در مسیر زندگیمان برای ما به وجود می آیند. ما آفریده شده‌ایم و با قدرت اختیاری  که داریم از هر راهی که دلمان می‌خواهد برویم. ولی ضرر و زیانش با خودمان می‌باشد و نباید ازکسی انتظار کمک داشته باشیم. درکاردیگران هم نبایددخالت کنیم. با اعتماد به نفس وتصمیم گیری درست  حرکت کنیم و در ادامه نیروی ما فوق که دین ومذهب وزبان ونژادبرایش فرقی ندارد، دردرمان ورهایی به ماکمک خواهدکرد. پس با تفکر ساختارها آغازمی شود وبدون تفکر انچه هست روبه زوال می رود.

زهرا همسفر محمود؛
با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال است
وجه تمایز انسان و با حیوان قدرت تفکر آن است. در تمام مراحل زندگی هر انسان تفکر نقش بسیار مهمی دارد. من در کنگره ۶۰ آموختم که انسان‌های خردمند اول تفکر می‌کنند  بعد صحبت یا عمل می‌کنند.
وقتی به عقب  به زمان‌های گذشته نگاه می‌کنم میبینم که در خیلی از مسائل بدون اینکه تفکر کنم تصمیمی گرفتم و باری به هر جهت پیش می‌رفتم من به عنوان یک همسفر آموختم که فکر و تفکر را جهت بدهم مثلاً مسافران ما در یک برهه از زمان فکر می‌کردند که مصرف مواد به آنها کمک می‌کند مثل دانشجویی که فکر می‌کند شیشه تمرکز را بالا می‌برد این تفکر غلط باعث نابودی و زوال شد .اما  کنگره ۶۰ به تفکرها جهت می‌دهد و مسیر تفکر تغییر می‌کند در آخر خدا را شکر می‌کنم که مسیر کنگره ۶۰ را به ما نشان داد تا سمت و سوی تفکر ما تغییر کند

زهرا همسفر علیرضا ؛
وادی اول :با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد بدون تفکر آنچه هست روبه زوال میرود.
برای به وجود آمدن هرچیزی  اولین قدم یک فکر یا یک اندیشه است .زمانی ما بخواهیم ساختاری را به وجود بیاوریم قبل از به وجود آمدن آن ساختار باید فکر کنیم ،آن ساختار ممکن است هرچیزی باشد مثلا مسواک زدن ،کنکور قبول شدن ،ازدواج ،سرکار رفتن ،خانه دار  شدن...
پس اولین قدم یک فکر است ،در واقع همه چیز مثل صفحه سفید نقاشی است واین ما هستیم که ذره ذره تصویر خوب یا بد ،زشت یا زیبا را می‌کشیم وبه آن‌ما سمت وسو می‌دهیم وهمیشه نیروی القا، احیاوتحرک هم به ما کمک می‌کند.
سیستم به صورت خودکار اگر تفکرات ما مثبت باشد القای مثبت به ما میشود واگر منفی باشد القای منفی به ما می‌شود .
شاید ما بگوییم که ماهمیشه فکر می‌کردیم ولی مشکلاتی که در آن دست وپا می‌زنیم چه  مادی وچه معنوی  نشان می‌دهد ما فکر نکردیم یا درست فکرنکردیم .
گاهی اوقات ممکن است فکرکنیم ولی بازهم نتوانیم تصمیم‌ درست بگیریم ،در چنین شرایطی باید با دیگران مشورت کنیم ولی تصمیم نهایی برای خودمان است تا اعتماد به نفسمان بالا برود .
این را در نظر داشته باشیم که خلقت سازمان وتشکیلاتی است که همه چیز با دقت در آن برنامه ریزی می‌شود وبه صورت خودکار اگر انسان به طرف فسق وفجورو ضد ارزش ها برود در فرو رفتن در اعماق تاریکی یاری می دهد واگر به طرف ارزش ها وتقوا برود او را در این جهت  یاری می دهد .
زمانی که در مسیر ارزش ها حرکت می‌کنم نیروی مطلق  به ما یاری می رساند چه ما بخواهیم و چه نخواهیم ...
تاثیر وادی اول روی من : در این وادی من یاد گرفتم که افکار واندیشه ام چقدر بر روی من و زندگی من تأثیر گذاراست .و اگر من بتوانم مثبت نگر باشم و به چیزهای مثبت فکر کنم در همه مسائل، قطعا  بازتاب مثبتی خواهم دید  ،افکار منفی  نه تنها بر روی جسم و روان تاثیر منفی می‌گذارد بلکه ما را تبدیل به یک انسان افسرده و ناامید می‌کند که فکر می‌کنیم به آخر خط رسیدیم .این مسئله  در عین سادگی بسیار قابل تأمل است. در  این وادی یاد می‌گیریم به چه چیزهایی فکر کنیم وبه چه چیزهایی نباید فکر کنیم .واین یک قوت قلبی بزرگ است که ما وقتی افکارمان مثبت باشد القای مثبت به ما می‌شود و مسیری که در زنگی قدم برمی‌داریم به طرف روشنایی ها خواهد بود.

نویسندگان: همسفران لژیون پنجم

ویرایش و ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر خدیجه

همسفران نمایندگی اسلامشهر