English Version
English

اندیشه، آغاز خلق است

اندیشه، آغاز خلق است

وادی اول به ما آموزش می‌دهد با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد و بدون تفکر آنچه هست روبه‌زوال می‌رود. در این وادی باید بدانیم چگونه همه‌چیز پیدا و‌ یا چگونه همه‌چیز خلق می‌شود و اولین قدم، یک فکر و یا یک اندیشه است و این اندیشه آغاز خلق است.

ما وقتی به مشکلی برخورد می‌کنیم باید برای حل مشکل اقدام کنیم و سه مرحله را انجام دهیم:
۱- اول در مورد مشکل پیش‌آمده فکر کنیم.
2- آیا می‌خواهیم فکر کنیم؟ چگونه فکر کنیم؟
۳- به چه چیزی فکر و به چه چیزی فکر نکنیم؟

ما همیشه می‌خواهیم کاری انجام دهیم که دیگران ما را تائید کنند و مشکلات زندگی نشان می‌دهد که ما درست فکر نکرده‌ایم و زندگی خود را بدون تفکر انجام داده‌ایم. یک تفکر غلط مساوی با از دست دادن آرامش است و ما باید نقطه‌ حسابگرانه و دقیق ترسیم کنیم که راه به عقب نداشته باشیم. ما در این تفکر باید واقع‌بینانه عمل کنیم و بدانیم اراده تنها قادر به حل مشکلات نیست. ما گاهی مشورت می‌کنیم ولی تصمیم نهایی را خودمان باید بگیریم تا اعتمادبه‌نفس لازم برایمان به وجود بیاید.

اگر انسان به سمت فسق و‌ فجور برود نیروهای منفی او را بیشتر در تاریکی غرق می‌کنند و اگر به‌طرف ارزش‌ها برود موردحمایت نیروهای مافوق قرار می‌گیرد. ما با چشم دل، نیروهای مافوق و قدرت خداوند را حس می‌کنیم. اگر ما به خداوند توکل کنیم نیروهای مافوق به ما کمک می‌کنند و آنچه بین خواستن و نخواستن است آن قوت قلب و توکل ما به خداوند است. ما با تفکر به مرحله فرمان عقل که شو، شود است می‌رسیم و هر چه فکر می‌کنیم همان می‌شود.

کائنات و هستی که حیات انسان نیز بخشی از آن به‌حساب می‌آید بر مبنای سه مؤلفه‌ تغییر، تبدیل و ترخیص درحرکت و چرخش است و اگر این حرکت و تحرک نباشد نه تغییری صورت می‌پذیرد و نه تبدیل و ترخیصی انجام می‌شود و این سه مؤلفه انجام نمی‌پذیرد مگر این‌که سه نیروی القا، احیا و تحرک وارد عمل شوند. القا می‌تواند هم مثبت و هم منفی باشد. القای مثبت می‌تواند امضای سفر دوم و آموزش‌های کنگره ۶۰ باشد.

در کنگره ۶۰ انسان‌هایی که ازنظر جامعه از مخرب‌ترین افراد به شمار می‌آیند با کمک و هدایت راهنمایان احیاشده و به‌سلامت جسم، روان و جهان‌بینی می‌رسند و خود راهنمایانی می‌شوند که برای نجات و رهایی دیگران از بند اعتیاد کوشش می‌کنند تا دیگران را به حیات دوباره بازگردانند. تحرک همان هدفی است که شخص می‌تواند در درون و برون خود، آن را اجرایی و عملی کند.

در وادی اول می‌آموزیم که از این موهبت و قدرت عظیمی که به انسان داده‌شده است درست استفاده کنیم. قدرت تفکر انسان قابل‌مقایسه با موجودات دیگر نیست و در سوره بلد اشاره می‌شود که: «خداوند انسان را بر سر دوراهی قرار داد» و این دوراهی بیانگر اختیار انسان است. اگر موضوع اختیار با آن درجه اهمیت و عظمت به انسان تفویض شد در کنار آن قدرت تفکر و تعقل نیز داده شد تا بتواند از عهده اختیار برآید.

طبق کلام‌الله شریف: «هر مصیبتی که به انسان می‌رسد چیزی نیست مگر این‌که انسان با دستان خودش آن مصیبت را برای خود به وجود آورده است». تمام بدبختی‌ها و خراب‌کاری‌های ما در طول زندگی چیزی جز فکر نکردن و بدون تفکر عمل کردن نیست؛ زیرا بدون تفکر همه‌چیز روبه‌زوال می‌رود.   بدون تفکر همه‌چیز نابود می‌شود و از دست می‌رود و با تفکر همه‌چیز ساخته می‌شود. در یک مقاله‌ علمی به انواع تفکر اشاره‌شده بود که عبارت‌اند از: تفکر ادراکی یا عینی، تفکر مفهومی یا انتزاعی، تفکر انعکاسی، تفکر انتقادی، تفکر خلاق، تفکر خطی و غیرخطی و تفکر تحلیلی و بیان‌شده بود که همه افراد مهارت تفکر کردن را دارند؛ اما همه از آن به‌طور مؤثر استفاده نمی‌کنند؛ چراکه مهارت‌های مؤثر فکر کردن در طول زمان ایجاد می‌شوند. متفکران خوب، فرصت‌ها را می‌بینند درحالی‌که دیگران فقط مشکلات و موانع را می‌بینند و می‌توانند بین عوامل مختلف ارتباط برقرار کنند و آن‌ها را به هم پیوند بزنند. آن‌ها قادر به ایجاد راه‌حل جدید و منحصربه‌فرد برای مشکلات هستند.

در آخر سخنی زیبا از نویسنده و فیلسوف معروف فرانسوی ولتر که بیان کرد: «بارزترین تفاوت انسان با حیوان قدرت تفکر است و چه بسیار کسانی که هنوز حیوان نشده‌اند، چه برسد به انسان»!


منابع: کتاب وادی عشق؛ چهارده وادی برای رسیدن به خود، نوشته مهندس حسین دژاکام
نویسنده: همسفر عزت، مرزبان گروه خانواده
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر رعنا (لژیون نهم)
همسفران نمایندگی هاتف
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .