English Version
English

تفکر اولین قدم

تفکر اولین قدم

جلسه نهم از دوره هفدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شیروان روزهای پنج‌شنبه به استادی دیده بان محترم مسافر بابک  و نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "   وادی اول و تاثیر آن  روی من  " در مورخه 16 فروردین ۱۴۰3 رأس ساعت ۱۶آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :

خوشحالم که برای بار اول بعد از سال‌ها افتخار این را پیدا کردم که در نمایندگی شیروان در خدمت شما عزیزان باشم امیدوارم که جلسه خوبی با هم داشته باشیم ماه مبارک رمضان را به همه عزیزان تبریک عرض می‌کنم آرزو می‌کنم که در سال جدید برای همه عزیزان اتفاقات خوبی رخ دهد امیدوارم که سال سالی پر از پویایی رشد و انرژی مثبت برای همه عزیزان عزیزان کنگره باشداگر همه اون فرصت‌هایی که در اختیار ما قرار می‌گیرد سر وقت خودش استفاده کنیم قطعاً آن اتفاق رخ خواهد داد
وادی اول می‌گوید با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می‌رود یک سری کلمات کلیدی در وادی‌ها داریم ما همه وادی اول را به عنوان وادی تفکر می‌شناسیم کلمه‌ای که در وادی آمده و مهم است ساختار است با تفکر می‌گوید با تفکر ساختارها آغاز می‌شوند و هر چیز که قرار است هر چیزی که قرار است ساخته بشود خلق شود و قرار است به وجود بیاید باید ساختار مناسب داشته باشد مهندس ساختمانی که می‌خواهند ساخته شود باید فنداسیون محکمی داشته باشد حتماً باید ستون داشته باشد اگر ساختمان بدون فنداسیون و ستون ساخته شود نمی‌تواند دراز مدت سرپا باشد اگر خانواده ساختار مناسبی نداشته باشد چهارچوب خوبی نداشته باشد خیلی دوام ندارد اگر به کار اقتصادی یا شغل مناسب نگاه کنیم باید ساختار درست و چهارچوب مناسب داشته باشد اگر ساختار مناسب شکل نگیرد بازدهی خوبی نخواهد داشت آن کار اقتصادی با شکست مواجه خواهد شدپس نتیجه می‌گیریم برای اینکه هر اتفاق مهمی در زندگی ما بی افتد هرچند که قرار است خلق شود یا چه خوب و چه بد باید ساختار مناسب داشته باشدمثال دیگری که می‌زنم در بحث لژیون است آن لژیونی که نیروهایش به رهایی می‌رساند آن لژیون کارش را درست انجام می‌دهد ساختار درست دارد آن نمایندگی که بازدهی خوبی دارد در همه قسمت‌های مسافران همسفران در بحث رهایی بحث آموزش می‌گیرند و بحث تغییراتی که در نمایندگی اتفاق می‌افتد که من بابک در زیر آن سقف از آموزش‌ها استفاده می‌کنم تا بتوانم برای خودم تغییراتی ایجاد کنم ساختار درست است اگر در نمایندگی قوانین اجرا نشود آن اتفاقات خوب رخ نخواهد داد در پایان عرایض به اینجا می‌رسیم برای اینکه اگر چیزی درست شکل بگیرد باید ساختارها درست استفاده شود در وادی  اول می‌گوید بدون اینکه تفکر شکل بگیرد آنچه هست رو به زوال می‌رود یک سوال پیش می‌آید ما نمی‌خواهیم به زوال برویم ما می‌خواهیم رو به پویایی برویم رو به جلو برویم باید قبل از هر چیز بفهمیم تفکر یعنی چه من خودم قبل از کنگره فکر می‌کردم من به هر چیز که فکر می‌کنم یا حسرت نسبت به گذشته می‌خورم تفکر کردن است معنی تفکر را در کنگره یاد گرفتم که تفکر فکر کردن نیست چیزهایی که من اسمش را تفکر می‌گذاشتم باعث شده ساختارهای غلطی را به وجود آورم و به سمت تاریکی و سیاهی بروم آنها همه اش بازی‌ها و تصویرسازی‌های ذهنی من بوده است که منشا آن عقل من نبوده وقتی خوب نگاه می‌کنم می‌بینیم که یک تفکر سالم از کجا نشئات می‌گیرد از فکر کردن ذهن انرژی خود را می‌گیرد و تفکر سالم او درست از عقل انرژی می‌گیرد من فکر می‌کنم من سفر اولی هستم تازه وارد هستم اول راهم به فرامین عقل نرسیدم چطوری می‌توانم تفکر سالم برسم یعنی تا زمانی که من به فرمان عقل نرسم نمی‌توانم تفکر سالم داشته باشم اصلاً اینجوری نیست فرامین عقل یک نقطه‌ای در انتهای یک مسیر نیست که بگویم من باید این همه این مسیرها طی بکنم تا به کشف فرمان عقل برسم من در هر لحظه‌ای به اندازه خودم می‌توانم پله پله به فرمان عقل برسم و جلو بروم زمانی که من در۲۱ روز اول دوز مصرفی من ثابت شود در هر ۲۱ روز به فرمان عقل نزدیک‌ترمی‌شوم و به همان اندازه اجازه ندهم که افکار منفی و تصویرسازی ذهنی منفی روی من تاثیر بگذارد در ساختارهایی که من ذره ذره ساخته‌ام را خراب کنم قبلاً فکر می‌کردم تصویرسازی ذهنی چیز بدی است اصلاً اینجوری نیست اگر تصویرسازی ذهنی وجود نداشته باشد نمی‌توانیم زندگی کنیم زمانی اتفاق بده می‌افتد که ما بیاییم فرمان شهر وجودی یا افسار زندگی خودمان را از عقل بگیریم و به ذهن بسپاریم ذهن مثل ابزار می‌ماند ذهن و تفکر با هم فرق می‌کنند مانند شاه و وزیر اگر جای وزیر و پادشاه را عوض کنیم آبروریزی می‌شودو اگر به درستی در جایش استفاده کنیم هر روز شاهد پویایی و رشد خواهیم بود دشمن تفکر چیه آنچه که من در کنگره یاد گرفتم دشمن تفکر ترس است و بتوانم ذره ذره این تغییر را ایجاد کنم زمانی که من می‌ترسم هیچ وقت آن ساختار شکل نمی‌گیرد و آن مثلث دانایی شکل نمی‌گیرد این یادم باشد زمانی یک فرایند و تفکر کردن مثبت  ارزشمند است که حرکت کنم همه آمده‌ایم که اعتیاد را کنار بگذاریم و رها شویم و درمان شویم و از کنگره و آموزش‌های راهنما و روش دی‌اس‌‌تی استفاده کنیم گاهی اوقات قبل از اینکه خونه بروم از سر راه مواد بگیرم و مصرف کنم و می‌گویم که کنگره که هست همه بستر هم مناسبم فراهم است  ساختارها ذره ذره شکل می‌گیرد ترس از تغییر ترس از حرکت کردن باعث می‌شود از هیچ کدام از آموزش ها نتوانم  استفاده کنم اگر حرکتی وجود نداشته باشد یا ترس وجود داشته باشد تفکر نمی‌تواند شکل بگیرد و ساختار بسازد و آن اتفاق خوب رخ بدهد

 

تایپ : مسافر محمدرضا لژیون سوم

ارسال : مسافر حسین لژیون دوم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .