بنام قدرت مطلق الله
امروز دومین جلسه از دوره نوزدهمین سری کارگاهای آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد با استادی ایجنت محترم مسافر کاظم و نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه وادی اول و تاثیر آن برروی من در روز پنجشنبه مورخ 1403/1/16 در ساعت 16 آغاز بکار نمود .
خلاصه سخنان استاد :
ضمن تشکر از نگهبان جلسه که این فرصت را به بنده دادتا در این جایگاه خدمت کنم؛ امیدوارم امروز بتوانیم جلسهی خوبی را در کنار یکدیگر برگزار کنیم و از مشارکتهای هم آموزش بگیریم. انشالله که بتوانیم از این ماه پر برکت رمضان استفاده کافی را ببریم؛سال جدید را خدمت همه عزیزان تبریک عرض میکنم،انشالله که سال خوب و پر برکتی همراه باشادی داشته باشیم؛ امیدوارم همهی عزیزان حرمتها را در زمان برگزار جلسات رعایت کنند،شرایط عضویت در کنگره قطع مواد نیست؛ بلکه پذیرفتن اصول و قوانین آن است و باید درزمان برگزاری جلسات صحبت نکنیم و چیزی که بسیار مهم است حفظ هویت اعضا در بیرون از کنگره میباشد؛چون خیلیها از کنگره رفتندبخاطراینکه هویتشان حفظ نمیشود و باید این هویتها را حفظ کنیم تا در آینده به مشکل نخوریم.
تازهواردی که به کنگره میآید اگر فکر کند کسی سفارش آنرا میکند در اشتباه است، درکنگره کسی هوای کسی را ندارد و هرکس به اندازهی اعمال و عملکرد خودش میتواند پیشرفت کند.
درمورد وادی اول با تفکر ساختارها آغاز میشود بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود؛ اولین مسئلهی مهمی که در این وادی وجود دارد؛فکر کردن با تفکر کردن بسیار متفاوت است، در جملهی اول وادی میگوید که برای پیدا شدن یا به وجود آمدن یا خلق کردن ، یک فکر یا یک اندیشه است؛ با فکر و اندیشه همه چیز خلق میشود،بهطور مثال اگر من بخواهم از روی صندلی که نشستم بلند شوم و به روی صندلی دیگری بنشینم و یا به بیرون بروم باید در ذهن خود تصویر آنرا بسازم، باید در ابتدا فکر آنرا بکنم و به بیرون بروم ، ولی تفکر کردن یک مثلث است که یک مبدا مشخص و یک مقصد مشخص و یک هدف مشخصی دارد، اما برای به وجود آمدن فکر؛ مبدا ، مقصد و هدف مشخصی ندارد،مثالی که بین همه مشترک میباشد برای ترک مواد ، مگر ما بارها از شب تا صبح فکر نکردیم و دعا نکردیم؛ولی چرا هیچ موقع به جایی نرسیدیم ،چون نه مبدا،نه مقصد و نه هدف مشخصی داشتیم و اصلا نمیدانستیم کجای کار قرار داریم، زمانی که یک تازه وارد به کنگره میآید اولین سوالی که از او میشود برای مشخص کردن مبدا مقدار مصرف مواد از او سوال میشود و اکثرا میگویند نمیدانیم،اکثرا نمیدانیم کجایی کاریم و نمیدانیم مشکلمان چیست، در کنگره اولین کاری که انجام میدهیم مشخص کردن مبدا است،در این وادی میگوید به همان اندازه که مقصد مهم است، مبدا هم مهم است در تفکر باید مبدا و مقصد و هدف در آن مشخص باشد و در اینجا هدف رسیدن به درمان و رهائی میباشد که حداقل ده ماه زمان نیاز دارد و در انجام هر عملی به زمان نیاز داریم و باید این سه ضلع را رعایت کنیم، در این وادی میگوید ما باید نقشه ای ترسیم کنیم که قابل اجرا باشد و راه به عقب نداشته باشیم، به این معنا که من بتوانم قابل اجرا بودن آنرا رعایت کنم و اگر نتوانم آنرا رعایت کنم به عقب برمیگردم و به علت ترسیم اهداف زیاد متاسفانه به هیچ کدام دست پیدا نمیکنم فکر کردن و حرکت ما باید براساس برنامهریزی باشد، دلیل اینکه این دستور جلسه در اولین هفته سال جدید گذاشته شده برای این است که من بتوانم در آغاز سال جدید نقشهی راه و برنامهریزی جدیدی برای خود ترسیم کنم.
ما هرچه واقع بینانهتر تفکر کنیم میتوانیم راحت و با قابلیت اجرا حرکت کنیم.
استاد در ادامه اینگونه ادامه داد :
این وادی میخواهد این را به ما بگوید که اگر ما چیزهایی را از دست دادهایم ویا درحال از دست دادن یک سری از چیزها هستیم نشان دهندهی آن است که ما درست فکر نکردهایم و اگر میبینیم که در مورد یک مسئلهای ضعیف هستیم باید برگردیم و درست تفکر کنیم و آن را اصلاح کنیم، ما به کنگره آمدهایم تا نقاط ضعف خود را پیدا کنیم و آنرا اصلاح کنیم ، ما به دنبال نقاط قوت خود نیستیم که به رخ یکدیگر بکشیم،جناب آقای مهندس در سیدی خفته میفرمایند: نقاط قوت ما باعث شده تا ما نتوانیم نیروهای درونی خود را پیداکنیم ،پس با تفکر صحیح میتوانیم نیروهای درونی خودمان را بسنجیم و بازیابی کنیم و از آنها استفاده کنیم.از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
نگارش و تدوین : مسافر سعید لژیون دو
عکس : مسافر ناصر لژیون هفتم
تایپ و بارگزاری سایت : مسافر رضا لژیون چهارم
مرزبان کشیک : مسافر ماشالله
لژیون خدمتگزار : لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
219