English Version
English

هرچیزی را می‌توان از روی ضدّش تشخیص داد

هرچیزی را می‌توان از روی ضدّش تشخیص داد

جلسه هفتم از دوره چهلم جلسات آموزشی‌ خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی خمین، با استادی مسافر داود، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر سیف‌الله با دستور جلسه وادی اول و تاثیر آن روی من در روز سه‌شنبه ۱۴ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ شروع به کار کرد.

وادی به معنای آبادی است، وقتی شما به جایی می‌خواهید بروید؛ ممکن است از آبادی‌های مختلفی عبور کنید که به این آبادی‌ها، اصطلاحا وادی اطلاق می‌شود که البته می‌تواند مفاهیم دیگری نیز داشته باشد. ممکن است شما بخواهید به یک شهری وارد شوید و یا مثلا به مکه بروید، باید از وادی‌ها و یا آبادی‌های مختلفی عبور کنید.
برای خروج از مشکل یا بن‌بست، ۱۴ وادی طراحی شده است که شما باید این ۱۴ وادی را طی کنید حالا یک نکته‌ای هست که وقتی بخواهیم از یک مجهول به طرف یک معلوم حرکت کنیم و یا از یک معلوم ناقص به یک معلوم کامل برسیم باید از مراحلی عبور کنیم که این مراحل، همان وادی‌ها هستند. ساختار یعنی یک ساختمان، یعنی چیزی که می‌خواهیم به وجود بیاوریم و یا هرکاری که می‌خواهیم انجام بدهیم یک ساختار تلقی می‌شود مثلا ناهار خوردن و مسواک زدن هم می‌تواند یک ساختار باشد.
انسان هرچیزی را می‌تواند از روی ضدش تشخیص بدهد مثلا زیبایی را ما از روی زشتی می‌توانیم تشخیص بدهیم، ترس را از روی شهامت، جهالت را از روی دانایی. انسان اگر نیروی تمرکز را از دست بدهد، نیروی شهامت را از دست بدهد و نیروی تجزیه و تحلیل را از دست بدهد آن‌وقت انتخاب‌ها کم می‌شوند و ممکن است انسان به یک‌سری موضوعات دیگر جذب شود.  می‌بینیم که انسان‌هایی که از تاریکی می‌آیند می‌گویند زندگی جبر است و همه چیز جبر است که به نوعی درست می‌گوید چون برای او همه چیز جبر است چون انتخاب‌ها کم شده و نیروهایی که درون او بوده، کم‌رنگ شده و زندگی را به گونه‌ای دیگر می‌بیند.
پس برای هرکاری اول باید فکر کرد و وقتی می‌خواهیم فکر کنیم باید چیزهایی وجود داشته باشد. برای به وجود آمدن یک ساختار باید تلاش کرد، مانند یک صفحه نقاشی که در ابتدا سفید است بعد نقاش یک قلم برمی‌دارد و ذره‌ذره شروع به نقاشی و ترسیم می‌کند و یک تصویر زیبا خلق می‌کند که البته میزان زیبایی این نقاشی به آن شخص نقاش بستگی دارد که چقدر تلاش کند.
گاهی شخصی می‌خواهد یک تابلو نقاشی کند و در این تابلو مطالبی منفی را نقاشی می‌کند از جمله این‌که من آدم بدبختی هستم، من مریض هستم، من از دست رفته هستم و درست نخواهم شد. در این وادی می‌گوید که شاید بعضی از ما نتوانیم درست فکر کنیم پس باید از نظر دیگران و کسانی که باتجربه هستند استفاده کنیم ولی تصمیم نهایی را باید خودمان بگیریم تا در ما اعتماد به نفس شکل بگیرد و البته نیروی مافوق نیز خودکار کار خودش را انجام می‌دهد.

مراسم افطاری ماه مبارک رمضان

نویسنده: مسافر مهدی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .