English Version
English

تفکر، اولین قطعه پازل خودشناسی

تفکر، اولین قطعه پازل خودشناسی

جلسه دوازدهم از دور هفتم از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی وکیلی با استادی راهنمای محترم مسافر قاسم و نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه" وادی اول و تاثیر آن روی من" در روز سه شنبه مورخه 14 فروردین ماه 1403 راس ساعت15:45 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا از نگهبان جلسه سپاسگزارم که فرصت خدمتگذاری را به من نمودند تا آموزش بگیرم.
 همزمانی  بهار طبیعت با بهار قرآن را به همه شما تبریک می‌گویم و به خاطر حضورتان در اینجا به شما خوش آمد می‌گویم. این تعطیلات باعث دلتنگی ما بود و متوجه شدیم که چقدر به بستر کنگره نیازمندیم همینطور از گروه مرزبانی و دوستانشان سپاسگزاریم که در این تعطیلات خیلی زحمت کشیدند و بعضی کارهای عقب مانده را انجام دادند تا اینجا به این شکلی که می‌بینید درآید.
عنوان وادی اول می‌گوید با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد یعنی هر کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم باید با تفکر باشد وگرنه به بیراهه می‌رویم. اگر یک سفر اولی فقط همین عنوان وادی اول را خوب بخواند و سی دی ندانی را بدان را گوش کند و از آن برداشت کند و آن را یاد بگیرد بقیه وادی‌ها و ادامه آنها برایش راحت‌تر خواهد شد. اول باید بدانیم که تفکر با فکر کردن فرق دارد ما در طول روز فکرهای زیادی می‌کنیم اما تفکر مانند نور لیزر، هدف دارد و یک نقطه را در نظر می‌گیرد و باید برای رسیدن به آن هدف سعی و تلاش کنیم که همان درمان و رهایی می‌باشد.
ما می‌بینیم که بعضی دوستان سفرشان را جدی می‌گیرند و سر وقت در جلسه حاضر می‌شوند و قوانین را رعایت می‌کنند و استاندارد سفر می‌کنند و به درمان هم می‌رسند ولی بعضی دیگر هستند که زیاد اهمیت نمی‌دهند و هر طور شد برایشان مهم نیست و باری به هر جهت هستند. در وادی اول همین کنگره را در نظر بگیرید اگر آقای مهندس نبودند و همه چیز را مانند پازل کنار هم نچیده بودند الان کنگره وجود نداشت و ما در جایی به نام کنگره حضور نداشتیم اما تفکر و مدیریت آقای مهندس باعث شد که این ساختار به وجود بیاید.در حقيقت ما در زمان مصرف خودمان را گم کرده بودیم و فرماندهی جسممان  از دستمان خارج شده بود و ما برای سفر در کنگره باید خودمان را پیدا کنیم اما چطور؟

هنگامی که ما درصدد حل مشکلاتمان بر میاییم می‌توانیم خودمان را پیدا بکنیم بنابراین باید نقشه بکشیم نقشه‌ای دقیق و حساب شده و واقع بینانه که راه به عقب نداشته باشد و قابل اجرا باشد و برای انجام آن قدرت بدنی لازم را نیز داشته باشیم و فوت و فن آن را هم یاد بگیریم و از همه مهمتر اینکه هدف و انگیزه داشته باشیم که باعث می‌گردد بیشترین سعی و کوشش خودمان را انجام بدهیم تا به درمان و رهایی برسیم و پرونده اعتیادمان بسته شود. توی این وادی نیروی القا و احیا و تحرک هم وجود دارد که القا خیلی راحت انجام می‌گیرد که هم می‌تواند مثبت باشد هم منفی. احیا یعنی زنده کردن همان گونه که نام جمعیت ما جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ می‌باشد یعنی هنگامی که انسان مرده‌ای وارد کنگره بشود به مرور زمان زنده می‌گردد. مانند یک مصرف کننده که وقتی می‌آید حتی نمی‌تواند درست روی صندلی بنشیند ولی تبدیل به انسانی آگاه و سالم و سخنور خواهد شد.تحرک یعنی هیچ چیز در سکون اتفاق نخواهد افتاد مانند دوچرخه سواری که در حال رکاب زدن است و جلو می‌رود ولی اگر رکاب نزند سقوط او حتمی است.
با تشکر از همراهی شما 

خلاصه نویسی مسافر علی لژیون هفتم
عکاس خبری مسافر مرتضی لژیون سوم


 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .