English Version
English

جواب همه موضوعات را خودمان باید پیدا کنیم

جواب همه موضوعات را خودمان باید پیدا کنیم

جلسه دوم از دور بیستم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 با دستور جلسه وادی اول و تأثیر آن روی من با استادی راهنمای محترم مسافر قاسم و نگهبانی مسافر محسن و دبیری حمیدرضا روز سه‌شنبه  1403/01/14 ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.


خلاصه سخنان استاد:
سال نو را به همه عزیزان تبریک می‌گویم و انشالله که سالی پر از سلامتی و روزی حلال باشد و همه در زندگی و مسیر درمانتان موفق باشید، ماه مبارک رمضان است و انشالله که روزه‌هایتان موردقبول حق واقع‌شده باشد، شب‌های قدر است و در این شب‌ها مردم درخواست بخشش از خدا می‌کنند و شب قدر برابری می‌کند با 1000 ماه و یعنی 80 سال پس شب قدر ازنظر اندازه برابر با یک‌عمر زندگی است.
هر وقت تغییرات انسان به‌اندازه‌ای برسد و وارد مرحله بعدی شوی آن شب، شب قدر او است مانند درمان اعتیاد وقتی‌که من به درمان می‌رسم یعنی به آن‌قدر یا همان اندازه رسیده‌ام پس در هر موضوعی نه‌تنها درمان اعتیاد بلکه هر موضوعی من به آن اندازه برسم شب قدر من است.
موضوع دیگری که راجع به آن فکر می‌کردم پل صراط است، صراط به معنی راه است و آن پل آخرهای مسیر است که از تو امتحان می‌گیرند که ببینند در چه مرحله‌ای قرار دارید، موضوعی هست تحت عنوان شفاعت برای مثال بعضی افراد انبیا را شفیع خود می‌گیرند ولی یک نوع شفاعت دیگر هم داریم که می‌گویند اگر این آیه‌ی قرآن را برای مثال بیست بار بخوانید شفاعت شمارا می‌کند و مثال دیگری برای این موضوع است وادی‌های کنگره و این‌که می‌گویند شفاعت می‌کند به این صورت است که من وقتی وادی اول را بیست بار خوانده باشم یا آیه‌ای را وقتی‌که به مشکل برمی‌خورم آن وادی یا آیه را عملی می‌کنم و با موفقیت به پایان مسیر می‌رسم و این همان شفاعتی است که برای ما انجام می‌دهند.
در وادی اول یک مثلثی داریم که شامل سه ضلع القا، احیا و تحرک است و شما وقتی در مورد یک موضوعی فکر می‌کنید موضوعاتی به شما می‌گویند درواقع به شما القا می‌شود و شاید از راه‌های مختلف باشد ولی مهم است که این اتفاق رخ می‌دهد و شما می‌توانی به مقصدت برسی و جواب همه موضوعات را خودمان باید پیدا کنیم هر کاری که بخواهیم انجام بدهیم و وقتی‌که القا شد باید ببینیم که کدام راه درست است و در آن قدم بگذاریم.
یک درسی که من در تعطیلات گرفتم این بود که با خود فکر می‌کردم که حالا که من راهنمای درمان اعتیاد هستم می‌توانم بیرون از کنگره هم این کار را انجام بدهم و یک اتفاقی که برایم افتاد با خانواده‌ام سفری رفته بودیم و هنگام برگشت راه بسته بود و نباید بازمی‌گشتیم ولی آمدیم و جاده بسته بود.
یک مسیری را نتوانستم بروم و خواستم که برگردم دیدم که راه برگشت نیز بسته است و این برداشت را کردم که بعضی از مسیرها را هیچ‌وقت نباید بروی شاید حتی راه برگشت هم نداشته باشی و در درمان هم همین‌طور شاید  من کسی را به راهی راهنمایی کنم که تا مسیری برود ولی بعداً اگر مشکلی برایش پیش بیاید حتی راه برگشت هم نیز نداشته باشد و خود و همسفرانش را گرفتار کند.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .