سلام دوستان محمد هستم مسافر عضو لژیون سوم بیهقی سبزوار به راهنمایی آقای امین اسماعیلیان، تقدیر و تشکر از راهنمای عزیزم و خدمتگزاران محترم.
خداوند انسان را باقدرت اختیار آفرید و در طول زندگی بر سر دوراهی قرارداد و به او عقل را عطا کرد تا بتواند با فرماندهی آن و با توجه به قدرت اختیار تصمیم بگیرد که در چه مسیری حرکت کند. مسیر ارزشها و یا مسیر ضد ارزشها. بدون شک خداوند عقل ما را ناقص نیافرید و این ما بودیم که در سر دوراهیها با انتخاب مسیر غلط روزبهروز عقل خود را زایل و نابود کردیم و فرماندهی جسم را به نفس دادیم.
اما اکنونکه در مسیر آموزشهای کنگره ۶۰ قرار گرفتم و اندکی از وادی تفکر (وادی اول، دوم، سوم) را درک کردم به این نتیجه رسیدم که میتوان بار دیگر فرماندهی را به عقل برگردانم و برای این کار باید یک سری قواعد و قوانین را رعایت کنم حال راه رسیدن به فرماندهی عقل را که از آموزشهای کنگره ۶۰ و از صحبتهای جناب مهندس دژاکام فراگرفتهام را بهطور مختصر بیان میکنم.
انسان برای تفکر کردن نیاز به دانایی دارد و دانایی یکی از مشتقات عقل است. عقل پیامبر درون است و انسان را به تفکر و کارهای مثبت هدایت میکند، عقل کل مانند خورشید است که به تمام هستی و نیستی میتابد و انسانها بسان خانههایی هستند که از یک روزنه نور(عقل) وارد میشود. این روزنه بهصورت خودکار عمل میکند هرچه بیشتر بهطرف ارزشها حرکت نماییم این روزنه بزرگ و بزرگتر میشود و درنتیجه نور(عقل) بیشتری وارد خانه یا شهر وجودی ما میشود؛ و اگر بهطرف ضد ارزشها حرکت کنیم این روزنه کوچک و تنگتر میشود.
عقل یک فرمانروای بزرگ و عادل است و یکی از اصلیترین مؤلفههای صور پنهان هست. در مقابل این فرمانروا یک نیروی بسیار قوی به نام نفس اماره قرار دارد این نیرو دارای خواستههای نامعقول است. عقل و نفس انسان دائماً در جدال هستند اجرای فرامین عقل انسان را به راه مستقیم و ارزشها هدایت میکند و هرچه بیشتر به سمت ارزشها حرکت کنیم به آرامش و آسایش نزدیکتر میشویم؛ و در مقابل فرماندهی نفس آنچنان اوضاعواحوال جسم ما را به هم میریزد که نمیتوانیم تصمیم درست را در زندگی بگیریم. برای عقل تعریفهای مختلفی وجود دارد ازجمله اینکه عقل سنگ محک است و اشتباه نمیکند مگر اینکه درگیر خواستههای نامعقول نفس و حسها آلوده باشد و یا اطلاعات غلط و ناکافی به عقل برسد.
عقل پیامبر درون است و فرّ ایزدی دارد، عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود عمل مینماید، البته چه در مسیر ارزشها و چه در مسیر ضد ارزشها، یعنی اگر فرد بخواهد در مسیر تاریکیها نیز پیش برود عقل او در این مسیر کسب دانایی نموده و پیشرفت میکند در مسیر ارزشها نیز همینگونه طی طریق میشود یعنی هرچه فرد به سمت ارزشها حرکت کند و راه تزکیه تصفیه و پالایش را بر خود هموار سازد دریچه عقل جز برای دریافت القائات و دانش بیشتر از عقل کل که مانند خورشید بر همه اجزای هستی و خصوصاً انسان میتابد فراختر میگردد؛ و هرچه در این راه آموزش پذیرتر شود و تفکر نموده و تجربه کسب نماید عقل متکامل گشته و تصمیمات بهتر و سالمتری اتخاذ مینماید.
برای اینکه بدانیم چگونه القائات بهتر و ارزشمندتری میتواند به نفس برسد و بهتبع آن عقل تکامل پیدا کند بهتر است عملکرد و تعریف نفس را مرور کنیم؛ نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند چه در ظاهر و چه در باطن و مهمترین ویژگی آن این است که خواسته دارد و کلیه خواستههای معقول و نامعقول از نفس نشأت میگیرد اگر تحت آموزش قرار گیرد و تربیت گردد خواستههای نامعقول خود را کنترل کرده و یا حذف و کنار میگذارد البته در بستر زمان و آموزش و تفکر و تجربه.
نفس باید سیر گردد زیرا نفس گرسنه اصلاحپذیر نیست. زمانی که نفس تعالی پیدا کند بستر مهیایی برای فرود الهام و القاء دانش توسط روح و تکامل هرچه بهتر و سریعتر عقل خواهد بود. روح بالطافت منحصر به فرد خود باارادهی عقل رهبری میشود یعنی هرچه عقل دانایی بیشتری کسب نموده و تکاملیافته و نفس خواستههای نامعقول خود را اصلاح نماید روح قادر به الهام و القاء گستردهتر و پربارتری خواهد بود؛ و مسیر سیر و سلوک و کاوش در جهانهای هستی برای انسان فراهم و هموار میگردد. همانطور که گفته شد عقل مانند ماشین تابع خود است. این مطلب بدین معناست که یک سری فرایندها باید بهدرستی اجرا شوند تا عقل انسان بتواند کامل عمل کند و نقصی نداشته باشد.
هر انسان به دو بخش صور آشکار و صور پنهان تقسیم میشود که صور آشکار عبارتند از: چشم، دست، پا، مغز و ... و صور پنهان عبارتند از: ذهن، آرشیو،عقل، نفس، روح و...
ما با دیدن چهره یک فرد شاید بتوانیم رنگ پوستش را تشخیص بدهیم اما نمیتوانیم عقل او را ببینیم اولین و مهمترین پارامتری که سبب گرفتن نتیجه درست عقلی میشود دانایی است دانایی کمک خواهد کرد تا جواب صحیح عقلی بگیریم در تکمیل این پارامتر باید دامنه گستردهای از دانایی مؤثر را به همراه داشته باشیم تا فرمان عقل بدون اشتباه و خطا باشد.
نفس سه مرحله دارد: اماره، لوامه و مطمئنه؛ برای رسیدن به مکانی که حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا نماییم باید به مرحلهی سوم نفس که همان نفس مطمئنه است برسیم قالب افراد در مرحله نفس لوامه قرار دارند اما نفس لوامه طیف گستردهای دارد شاید شخصی با کشتن یک مورچه خودش را سرزنش کند و شخص دیگر با کشتن انسان وجدان درد بگیرد.
در فرایند دانایی میآموزیم که قرار نیست نفس خود را مهار کنیم بلکه قرار است نفس خودمان را تربیت کنیم تا آنجایی که به خورشید عظیم و عقل کل برسیم. در پایان هر کس بهاندازهای که تلاش کند به نور و روشنایی حقیقی دست پیدا خواهد کرد، عقل کل فر ایزدی است و هر کس با توجه به خواست و علاقه خود به این نور و عقل دست پیدا میکند.
نویسنده: مسافر محمد لژیون سوم
تنظیم: سایت بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
317