جلسه دوازدهم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰، نمایندگی ارتش؛ با استادی مسافر آرش، نگهبانی مسافر سجاد و دبیری مسافر نادر با دستور جلسه «از تعطیلات چگونه استفاده میکنم؟» در روز دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان آرش هستم مسافر. از نگهبان و دبیر تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند و خیلی خوشحال هستم که در این جایگاه قرارگرفتهام.
من به خاطر دارم که سه ماه اولی که سفر میکردم چقدر با اطلاعاتی که در کنگره به من میدادند جدال میکردم. مثلاً بعد از گذشت مدتی میخواستم سفری بروم. با راهنمای خودم مشورت کردم و با وجود اینکه ایشان صلاح نداستند، من با دروغ به آن سفر رفتم. سفرِ بهظاهر خوبی بود اما باگذشت چند روز متوجه شدم که رفتار من در جمع عادی نیست. افراد را متوجه خشم خودم کرده بودم و اتفاقاتی افتاد که من متوجه شدم بدن من در شرایط متفاوتی قرارگرفته است و از این موضوع وحشت کرده بودم.
اولین چیزی که من را به کنگره متعهد کرد ترس من بود و من ترسیده بودم چراکه احساس میکردم از کنگره فاصله گرفتهام. با اتمام آن سفر و ورود من به ماه چهارم سفر اولم، دیگر متوجه شده بودم که من جایی هستم که شبیه موقعیتهای دیگر زندگیام نیست. باگذشت زمان و رسیدن به تعطیلات نوروز و حتی بعدها در سالروز از دست دادن پدرم، متعهد به سفرم ماندم و از جایم تکان نخوردم چون میدانستم که اگر این دفعه از این موقعیت بیرون بیایم، ممکن است به این راحتی بازنگردم.
میخواهم به خودم یادآوری کنم که من چقدر به مراقبت نیاز دارم. چقدر در سفر اول، سفر دوم و مناسبات کنگره باید دقت داشته باشم. آقای مهندس فرمودند که این کار، کار مهندسی است ولی من اصلاً اندازهها را بلد نبودم. امیدوارم که لایق این موقعیت باشم. خیلی ممنون از اینکه به من گوش کردید.
گزارش تصویری از مراسم افطاری:
تایپ و عکس: مسافر محمدرضا
ویرایش و ارسال: مسافر حامد و مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
229