برگ‌های درخت معرف کمک‌های مالی اعضا

چهاردهمین جلسه از دوره سوم لژیون سردار ویژه ی  همسفران نمایندگی حکیم هیدجی با دستور جلسه «نقش خدمت مالی در دستاوردهای علمی کنگره» با استادی همسفر فریده و نگهبانی همسفر الناز و دبیری همسفر اکرم رأس ساعت ۱۶ شروع به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر هستم که اذن و اجازه را صادر کرد که توفیق خدمت در این جایگاه را داشته باشم و همینطور پیشاپیش حلول ماه مبارک رمضان را ماه رحمت خدا ماه تزکیه به همراه عید نوروز به همگی تبریک عرض می‌کنم از شما می‌خواهم برای رهایی مسافرهایمان دعا کنیم. می‌پردازم به دستور جلسه که تحت این عنوان است : نقش خدمات مالی در دستاوردهای علمی کنگره، اول از لژیون سردار می‌خواهم یک تعریفی داشته باشم؛  لژیون سردار نمادی است از گذشت، فداکاری، احسان ،انفاق، و در مورد کنگره، کنگره سیستم یا مجموعه‌ای است که توسط بنیان محترم کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس برای انجام تحقیقات و انجام پروژه‌های علمی دستاوردهای علمی پایه‌ریزی شده است منتها میدانیم که انجام این تحقیقات و پروژه‌های علمی مستلزم یک هزینه و منابع مالی است و این منابع مالی از طریق اعضای کنگره به صورت داوطلبانه جمع آوری می‌شود.

همانطور که جناب مهندس در مقالاتشان اشاره کردند به برگ‌ها و گفتند شاید برگ‌ها معرف کمک‌های مالی اعضا باشد .همانطور که برگ‌ها به درختان شکل و جلوه زیبایی می‌بخشد این کمک‌های مالی هم به لژیون سردار به کنگره ۶۰ یک جلوه و زیبایی خاصی می‌بخشد . حالا می‌خواهیم ببینیم اصلا فلسفه اینکه ما در واقع به نحو احسن داریم کمک‌های داوطلبانه جمع آوری می‌کنیم چیست؟  به قول آقای مهندس چرا وقتی من اعلام می‌کنم به یک منطقه سردسیر ۵ راهنما برود یک دفعه می‌بینیم ۲۰ نفر پیش قدم می‌شوند حتی احتمال اینکه اگر بروند آنجا در اثر سرما از بین بروند  باز پیش قدم می‌شوند چرا ؟ علتش این است که ما همه می‌دانیم و این چیزها را تجربه کرده ایم،  مسافران و همسفران ما وقتی که برای بار اول وارد کنگره می شویم  به عنوان یک تازه وارد با یک حال خرابی کامل با یک آشفتگی خاطر و یک زندگی درهم و برهم ما وارد کنگره می‌شویم و وارد لژیون می‌شویم تحت نظارت دقیق راهنماهای محترم قرار می‌گیریم از آنها آموزش و تجربه یاد می‌گیریم و می‌بینیم ما برای اعتیاد آمده‌ایم ولی می‌بینیم از لحاظ روحی از لحاظ جسمی روانی از لحاظ دیدگاهمان که جهان بینی است نگرشمان نسبت به خودمان و اطرافمان و مسافران و خانواده‌مان تغییر می‌کند  ، همین‌ها باعث می‌شود برای ما آن آرامش را آن حال خوش را کم کم تجربه می‌کنیم و به خاطر اینکه ما باید بهایش را بپردازیم تا اینکه بتوانیم از دستاوردهای علمی حمایت کنیم.
من اشاره می‌کنم به چند  دستاورد آقای مهندس که اولین و مهمترین دستاوردش در مورد درمان بیماری اعتیاد که اگر دقت بکنید می‌بینید آقای مهندس روی درمان اعتیاد خیلی پژوهش‌ها انجام دادند و پژوهش‌های علمی کنفرانس‌های علمی و تحقیقات آزمایش اینها انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که به اعتیاد باید به عنوان یک علم نگاه کرد به فرد مصرف کننده باید به عنوان یک بیمار نگاه کرد و وقتی که این دید را دارند ما می‌بینیم که در جهان پزشکی خیلی‌ها از لحاظ علمی هنوز به نقطه صفر اعتیاد هم نرسیدند حتی در کشورهای پیشرفته اروپا آمریکا آسیا هنوز از این جهت دستشان خالی از گل است ، به قول آقای مهندس دستشان هنوز پوچ است، نتوانسته اند اقدامی انجام بدهند پس ما خیلی خیلی در این زمینه جلو هستیم و همه را مدیون زحمات آقای مهندس که وقتشان را کارشان زندگی‌شان هزینه مالیشان را در اختیار این کنگره قرار دادند.

مشارکت ایجنت محترم همسفر فاطمه:
آقای مهندس می‌گویند : بخشی از مال ما برای دیگران است اگر به اختیار آن را را پرداخت کردیم که کردیم،اگر پرداخت نکردیم به اجبار ازما گرفته می‌شود. بیمارستان باشد، دارو باشد ،دکتر باشد، هر چیزی که باشد باید آن پول از جیب ما برود. پس در کنگره ما یاد گرفتیم که ببخشیم اگر ما بخشنده باشیم ، ببخشیم آن اتفاق‌های خوب در زندگیمان می‌افتد. حالا آنهایی که با عمق وجودشان از ته دلشان با‌ نیت خیرشان این پول را دادند صد در صد عکس‌العملش را بهتر از آنهایی که مثلاً به ظاهر دادند بخشیدن یا برای چشمو هم چشمی دادند ، انها نتیجه‌اش را نمی‌بینند چون به زور دادند با آن دلشان ندادند، با آن حس خوبشان بخشش نکردند. آقای مهندس می‌گویند : همه این اتفاق‌ها این مقاله‌هایی که نتیجه می‌دهد همه را، مدیون افرادی هستیم  که حتی ، هزار تومان در سبد می‌اندازد. پس ما با کمک همدیگر می‌توانیم به آن مقالات علمی، یا درمان سرطان، درمان ام اس همه این بیماری‌ها کمکم کنیم، چرا ؟ چون هزینه زیادی هم که دارد ، دستگاهی که آزمایش می‌کنند در ایران وجود ندارد، فقط در انگلستان است اگر بتوانند با هزینه‌هایی که دیگران می‌دهند آنهایی که حالا سردار هستند دنور هستند یا پهلوان هستند انشالله که بتوانیم بیشتر داشته باشیم و بیشتر حمایت کنیم زودتر به نتیجه برسیم خیلی‌ها را از دام اعتیاد از  دام این بیماری‌ها نجات بدهیم.

مشارکت راهنمای لژیون نهم همسفر سمیه:
پشتوانه مالی خیلی مهم است  ودر کنگره ۶۰ وظیفه تک تک ما است . من وظیفه خودم می‌دانم تا وقتی در کنگره هستم در حد توانم به کنگره ۶۰ کمک کنم چون به قول آقای مهندس تحقیقات خیلی بزرگی انجام میدهند، امروزه خیلی نیاز است که خیلی کمک شود، انشالله جوری شود، که جهانی شود و  انشاالله تمام این بیماری ها از ریشه درمان شود. یکی از بستگان ما بیماری ام اس گرفتن و میگفتند بدنم بعضی وقتها قفل می‌کند و چقدر خوب است که این علم جهانی شود و جوری شود که همه بتوانند از آن استفاده کنند . پس من وظیفه خودم می‌دانم تا جایی که در توانم است هیچ وقت از این لژیون خارج نشوم بتوانم شاخه اضافه کنم . با مشارکتی که می‌کنم، من بارها در لژیون سردار گفتم حال خوش من، مشارکت من باعث می‌شودافراد  دیگر بیایند در این لژیون شرکت کنند  شاید خیلی‌ها باشند توان مالی داشته باشند ولی نمی‌دانند  اصلا لژیون سردار چه چیزیست،  یا شاید نمی‌دانند پولشان را در کجا باید خرج کنند.  پس من می‌توانم آن چیزهایی که اینجا آموزش می‌بینم همین جا گسترش بدهم بیرون از کنگره وقتی میگویی زکات بدهید مالت افزایش پیدا می‌کند، من خودم اینگونه بودم می‌گفتم مگر می‌شود ، یک دهم محصول کشاورزی را بدهید بعد به مالت اضافه شود خوب این به طبع فکر کنی، باید کم شود،نباید اضافه شود .ولی در کنگره ۶۰ در لژیون سردار به ما ثابت شده  است که ، بله اضافه می‌شود به کسی که می‌دانم حدس می‌زنم توانایی مالی دارد پیشایش  بگویم آن هم جذب می‌شود، طعم خوشی که همه ما، تک تک چشیدیم آن هم می‌آید و می‌چشد.

مشارکت راهنمای لژیون ششم همسفر مهین:

خدا را هزاران بار شکر می‌کنم که در این لژیون هستم و امیدوارم استاد سردار دست همه مارا بگیرد.  می‌توانم این را به عینه بگویم که هرچه را که بعد از کنگره دارم از برکات لژیون سردار دارم و خدا را هرچقدر شکر کنم بابت این لژیون ، بابت اینجایی که به من می‌گوید ، چگونه پولم را خرج کنم و کجا پولم را خرج کنم.  روزی که من می‌خواستم وارد لژیون سردار شوم اولش خیلی شک داشتم کلی نیاز داشتم به این پولم بعد با خودم فکر کردم گفتم یک بار شانسم را امتحان میکنم شاید همانی که می‌گویند، واقعاً اتفاق افتد و واقعاً هم همینطور شد جایی که فکرش را نمی‌کردم این پولم چندین برابرش به من برگشت . از اطرافیان من یک نفر صحبت می‌کرد که چند نفر را مثال می‌زدند که درگیر بیماری هستند و در آن لحظه فقط خدا خدا می‌کردم که خداوند توانی به آقای مهندس بدهد که زودتر به نتیجه برسد و آن توان و چیزی نیست، که ما باید کمک کنیم آقای مهندس به تنهایی نمی‌تواند این کار را انجام دهد باید کمک کنیم ما فکر می‌کنیم آن پولی که من می‌دهم چیزی نیست ولی قطره قطره جمع می‌شود و یک دفعه یک دریایی می‌شود و انشالله که تحقیقاتشون به نتیجه می‌رسد.

پایان جلسه با دعای کنگره ۶۰

تایپ: همسفر اکرم دبیر لژیون سردار

عکاس ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا راهنمای لژیون یکم

همسفران نمایندگی حکیم هیدجی