English Version
English

در کنگـــره، عــلم زندگـــی کردن را می آمــــوزیم.

در کنگـــره، عــلم زندگـــی کردن را می آمــــوزیم.

جلسه هفتم از دوره پنجاهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی البرز کرج با استادی راهنمای محترم مسافر سامان، نگهبانی مسافر جمال و دبیری مسافر قاسم، با دستور جلسه "از تعطیلات چگونه استفاده می کنم؟" در روز شنبه بیست و ششم اسفند ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان سامان هستم یک مسافر؛ از نگهبان جلسه سپاسگزارم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمود تا خدمت کنم.

خیلی خوشحال هستم که امروز در شعبه خوب و پرانرژی البرز حضور دارم. من حس خیلی خوبی نسبت به این شعبه دارم، چون چهار سال و نیم در این شعبه خدمت کردم.

یک مقدار در مورد دستور جلسه صحبت می کنم و سپس به تولد سه سال رهایی مجتبی عزیز می پردازیم؛ یک فرهنگ غلط در مورد این که چگونه از تعطیلات استفاده کنیم، در خارج از کنگره وجود دارد که اکثراً می گویند؛ روزهای تعطیل استراحت کنیم و بخوابیم تا خستگی هفتگی بیرون برود و معمولاً تا ساعت 10 و 11 صبح می خوابند. تعطیلات در کشور ما نسبتاً زیاد است و به واسطه این خواب زیاد، بیوشیمی بدن به هم می ریزد و بعد از بیدار شدن، با یکدیگر دعوا می کنند، به طوری که بیشترین دعواهای خانوادگی در روزهای تعطیل اتفاق می افتد!!! 

 

یکی از مهمترین مسائلی که مخصوصاً سفر اولی ها باید در نظر بگیرند، همین مسئله خواب است، چون وقتی که شخص، در خانه خودش باشد، همه چیز مرتب و منظم است، ولی با مسافرت در تعطیلات، امکان به هم ریختن خواب وجود دارد و بعد از آن، داروی او تی جواب نمی دهد و سپس امکان آسیب وارد کردن به خود وجود دارد و اصلاً بحث مصرف مواد نیست، چون کسانی که در کنگره هستند برای بالا بردن نقطه تحمل خود، آموزش می بینند و افراد سفر اولی، هنوز به نقطه تحمل بالا نرسیده اند و با این مسائل نمی توانند درست برخورد بکنند و ممکن است از تعادل خارج بشوند.

البته برای سفر اولی ها، مسافرت در تعطیلات، به تشخیص راهنما است و کسانی که انتهای سفرشان باشد، ممکن است مشکلی برایشان پیش نیاید، ولی بهتر است به سفر نروند.

در کنگره برای سفر دومی ها و استفاده از تعطیلات نیز، آموزش وجود دارد و باید همه اتفاقات از قبیل: کجا برویم و چند روز برویم و پس انداز و مسائل مالی و ... را از قبل برنامه ریزی کنند. 

به طور کلی در کنگره، ما علم زندگی کردن را می آموزیم و آقای مهندس می فرمایند: اگر افراد چگونه زیستن و حال خوش را بیاموزند، بدون مسافرت و دور یکدیگر، می توانند خوش باشند، ولی بدون فراگیری علم زندگی، حتی با وجود مسافرت های آنچنانی، ممکن است حال خوش را تجربه نکنند.

فلسفه کلی قضیه، این است که؛ باید بین افراد، پیوند محبت برقرار شود تا به آرامش برسند و به نظر من، کجا رفتن در تعطیلات و چه کاری انجام دادن، مهم نیست، بلکه دور هم جمع شدن و برقرار کردن پیوند محبت، اهمیت دارد.

پیشاپیش فرا رسیدن سال نو را تبریک می گویم و امیدوارم که همگی، سالی پربار همراه با تفکرات نو و حرکت های خوب داشته باشید.

پیام تولد مجتبی عزیز را می خوانم؛ کتاب 60 درجه را باز کردم و این پیام برای او آمد: آغاز حیات، ساختن است و تا ساختن ادامه دارد، حیات هم ادامه دارد؛ زیرا پایانی نیست. اگر به ایستگاه دیر برسید، اتوبوس را نخواهید دید. 

مجتبی عزیز چهار سال و نیم پیش بود که به کنگره آمد و در سفر اول، خیلی اذیت نکرد و سفر خوبی داشت. شاید از لحاظ مواد، تخریب زیادی نداشت، ولی گره های درونی زیادی داشت که به واسطه سفر کردن باز شدند. همه افرادی که به کنگره می آیند ممکن است این مشکلات از قبیل: اعتماد به نفس پایین، ترس از حضور در جمع، کم حرفی یا زیاده گویی و ... را داشته باشند که با سفر کردن، علاوه بر درمان اعتیاد، این مشکلات هم رو به بهبودی می رود. 

مجتبی در سفر دوم، در قسمت های مختلف، خدمت کرد و در امتحان راهنمایی شرکت کرد و قبول شد و در جایگاه راهنمایی قرار گرفت. یک سری مسائل و مشکلات کاری در سفر اول داشت که با ورود به سفر دوم، بیشتر هم شد. البته از روزی که وارد لژیون شد، می گفت من دارم بازنشسته می شوم و الان بعد از پنج سال هنوز بازنشسته نشده است! امیدوارم که زودتر بازنشسته شود و از آن مشکلات خلاص شود.

مسئله مهمی که در سفر دوم برای ایشان پیش آمد، این بود که با وجود راهنما شدن و شال گرفتن، ترس از تحویل گرفتن لژیون داشت و یک روز من با تندی با او حرف زدم و به او گفتم: باید لژیون را تحویل بگیرد، چون برای من روشن بود که اگر لژیون را تحویل نمی گرفت، امکان اسیر شدن در چنگ نیروهای منفی و رفتن از کنگره وجود داشت.

به ایشان تبریک می گویم که با استقامت، لژیون را تحویل گرفت و در کنگره ماندگار شد و به اعضای لژیون خوب او تبریک می گویم و امیدوارم شاگردهای خوبی پرورش بدهد.

یک تبریک ویژه به همسفر ایشان و دختران گل او می گویم که با همکاری و همدلی، باعث آمدن او به کنگره هستند، و این مسئلهٔ بسیار مهمی است، چون بخش خیلی مهم خدمت کردن، آرامشی است که شخص باید در خانواده خود داشته باشد و خانواده باید درک درستی از خدمت کردن داشته باشند.

امیدوار هستم که این قضیه ادامه دار باشد و این تولد را به آقای مهندس و خانواده بزرگ کنگره60 تبریک می گویم. از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاسگزارم.

 

اعلام سفر راهنمای محترم مسافر مجتبی: 

مدت تخریب: بیش از 6 سال

آخرین آنتی ایکس مصرفی: شیره و تریاک

روش درمان: دی اس تی

داروی درمان: شربت اپیوم تینکچر

ورزش در کنگره: شنا و والیبال 

نام راهنما: آقای سامان راهنورد

مدت سفر اول: ده ماه و هشت روز 

رهایی از بند مواد: سه سال و هفت ماه و دو روز

سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر؛ خداوند بزرگ و مهربان را شاکر و سپاسگزارم، که این جایگاه را کسب کردم و به قطار آخر جشن های سه سالگی رسیدم. چون همان طور که می دانید جشن سه سالگی از این به بعد، به دلیل تعداد بالای رهایی های کنگره برگزار نخواهد شد، ولی به قول آقا سامان: نوبت باران محفوظ است. حس و حال بسیار خوبی دارم و واقعاً قابل وصف نیست؛ هر کسی خودش باید این جایگاه را لمس کند. 

انشاءالله که همه سفر اولی ها به رهایی برسند و این جایگاه و این حس خوب را تجربه کنند، البته باگوش به فرمان بودن و تلاش مستمر؛ چون عدم وجود این دو موضوع باعث می شود که هیچ اتفاقی نیفتد. بنابراین، تلاش و فرمانبرداری یک رهجو بسیار مهم است.

از حضور گرم همه شما عزیزان تشکر می کنم که یک روز بسیار عالی و پرانرژی را برای من ساختید و امیدوار هستم، محبت شما را با حضور در جشن هایتان، جبران کنم. 

شما عزیزان در مشارکت هایی که در مورد بنده کردید، از صفات خوب من صحبت کردید؛ در یکی از سی دی ها، استاد امین می فرمایند: اگر شخصی صفات خوب یا بد دیگران را ببیند و در وجود او حس به وجود بیاید، قطعاً آن صفت، در خود آن شخص هم وجود دارد؛ بنابراین خوبی از خود شما عزیزان است که خوبی های بنده را مشاهده کرده اید.

ماه رمضان، ماه تزکیه و پالایش و خودسازی است و همان طور که شما می دانید؛ مثلث درمان اعتیاد شامل سه ضلع جسم، روان و جهان بینی است، که دو ضلع آن با روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان به تعادل می رسد.

در سی دی اتوفاژی، آقای مهندس به زیبایی بیان کرده اند که، به چه نحوی، جسم با روزه گرفتن به سلامتی می رسد و در صور پنهان نیز، روزه گرفتن یک نوع آموزش و تربیت نفس و خودسازی است، به همین جهت ماه بسیار مهم و ارزشمندی می باشد.

کلید رهایی بنده هم در ماه مبارک رمضان بود، چون استارت کشف روش دی اس تی در این ماه نهفته شده و شخصاً علاقه خاصی به این ماه دارم و از تک تک لحظات آن برای تزکیه خودم استفاده می کنم

همه اتفاقات خوب زندگی من، پس از ماه مبارک رمضان اتفاق افتاده است. چون خداوند سریع الحساب است، بلافاصله به من پاداش داده است و همه این ها لطف خدا بوده که شامل حال من می شد؛ به طور مثال: اذن ورود به کنگره، تحصیل، خدمت در کنگره و بعد از سفر اول، شغل مناسب، مسئله ازدواج و ... همه اینها به دلیل اعتقاد و ایمان بنده به این ماه عزیز برایم اتفاق افتاد.

من قبل از ورود به کنگره، خودم را معتاد نمی دانستم (البته به ارزش های انسانی اعتقاد داشتم و سعی می کردم با سرنوشت دیگران بازی نکنم) و به خیال خود، مصرف کمی داشتم و می گفتم؛ هر وقت بخواهم، می توانم قطع کنم و یا مصرف نکنم، ولی وقتی وارد مرحله ازدواج شدم، فهمیدم که مصرف کننده هستم. این بود که همسفر من به دنبال درمان افتاد و همین جا از او تشکر می کنم. 

من راه های مختلفی را برای ترک اعتیاد رفتم و با وجودی که می خواستم مصرف نکنم، ولی مجدداً مصرف کننده می شدم و به همسفرم می گفتم؛ هیچ راهی وجود ندارد، تا اینکه دوست من، آقا سعید، آدرس کنگره را به من داد و از ایشان تشکر می کنم.

از خداوند و راهنمای عزیزم، آقا سامان بسیار سپاسگزارم که این انگیزه را در من ایجاد کردند که در جایگاه مقدس راهنمایی بتوانم خدمت کنم و در این جایگاه در وهله اول خودم آموزش بگیرم و به حال خوب برسم.

پیشاپیش سال نو را تبریک عرض می کنم، و از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تشکر می کنم که این بستر را فراهم نمودند که آموزش بگیریم و خدمت کنیم. در ادامه از آقا سامان عزیز، ایجنت محترم، مرزبانان عزیز و از همه دوستانی که از شعب دیگر تشریف آوردند، تشکر می کنم. از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاسگزارم.

 

 

 

 

تایپ متن: مسافر یاسر و مسافر مهدی

عکاس: مرزبان خبری مسافر هادی

ویرایش و بارگذاری: مسافر مهدی 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .