هر کمک مالی در کنگره حتی اگر کم هم باشد کمک می‌کند تا یک چراغی روشن بماند

 ششمین جلسه از دور هفتم لژیون سردار نمایندگی حر با استادی راهنمای محترم مسافر سیاوش با دستور جلسه "نقش خدمت مالی در دستاوردهای علمی کنگره" در روز چهارشنبه شانزدهم اسفند ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۰۰ آغاز به کار نمود.

خیلی خوشحال هستم که در لژیون سردار هستم و اجازه دارم که خدمت کنم و آموزش بگیرم، بعد از شکر خداوند مهمترین تشکر را باید از آقای مهندس انجام داد چون به اعتقاد من ایشان دانشمند بزرگی هستند و من را به این فکر می‌اندازد که چه‌ اندازه توانستم از این فرصتی که به من در کنگره دادند استفاده کنم؟ دو حالت دارد یا افسوس می‌خورم و یا اینکه به خودم افتخار می‌کنم که بخشی از این بدنه سیستم بودم و توانستم کمک کنم و این باور را دارم که در سال‌های آینده و با مسیری که آقای مهندس می‌روند خیلی بیشتر از ایشان و مجموعه کنگره ۶۰ صحبت شود و این باور امروز من است، از ایشان و خانواده محترم ایشان، از اساتید کنگره ۶۰ و از استاد سردار عزیز تشکر می‌کنم که جزء یکی از مطالبی هستند که آقای مهندس همیشه در موضوعات مختلف اشاره می‌کردند محکم‌تر کردن پایه‌های مالی است و آقای مهندس همیشه می‌گویند هر موضوعی که اساتید من تحت عنوان نوشتار به من می‌گویند مخاطب آن تمام اعضای کنگره هستند، برای خود من تا مدت‌ها این موضوع رسیدگی به پایه‌های مالی واقعا موضوع متنی بود و گره آن در ذهن من باز نشده بود و از ایشان تشکر می‌کنم، از راهنمای خوبم آقا جهانگیر تشکر می‌کنم و یک تشکر ویژه از آقا علیرضا می‌کنم شاید باعث این که من وارد لژیون سردار بشوم ایشان بودند، یک مرتبه آقای علیرضا حسنی استاد جلسه لژیون سردار بودند و به من گفتند که از تو درخواست نمی‌کنم بلکه از تو می‌خواهم در لژیون سردار بنشینید و در همان روز که در لژیون سردار نشستم واقعا حس و حال خوبی گرفتم و واقعا از ذهنم دور می‌دیدم که با پرداخت شش میلیون تومان عضو لژیون سردار بشوم چون شرایط مالی من خوب نبود، در همان روز اول یک راهی به ذهن من رسید که از این طریق هم می‌توانم پرداخت کنم، دلیل دیگری که باعث شد من در لژیون سردار خدمت مالی بکنم صحبت اعضا در مورد بازخورد مالی عضویت در لژیون سردار، در زندگی‌شان است، روال زندگی من اینگونه بود که دو ضربدر دو می‌شود چهار و در همان لحظه چهار منهای چهار می‌شد صفر، اما وقتی جلوتر آمدم دیدم که در لژیون سردار معادله آنها می‌شود چهار، هشت و شانزده، که به صورت تصاعدی بود و در لژیون سردار شرکت کردم، یک‌روز در جلسه نشسته بودم و گفتم که شرکت در لژیون سردار یک خط فکری جدیدی به من داد که حواست به پس‌انداز کردن نبود ولی بازخورد مالی به من نداد و در ادامه یک اتفاقی برای من افتاد که شرایط مالی من بدتر هم شد ولی همان بدتر شدن شرایط مالی به خاطر مشکلاتی است که در‌ زندگی شخص می‌آید و اگر به آن درست نگاه کنید یک درب جدیدی را باز می‌کند و قرار است اتفاق‌های خوبی رخ دهد و بعد از مدتی چند برابر آن مبلغ از طریق درستی به من رسید، از نگهبان لژیون سردار تشکر می‌کنم که وقتی به من گفتند استاد جلسه هستم و به دستور‌ جلسه نگاه کردم پیشرفت موضوعات علمی کنگره و ربط آن را با خودم نمی‌توانستم پیدا کنم؟ این دستور جلسه برای من دو موضوع دارد، اول اینکه یک تلنگر است که اگر مدتی قبل فکر می‌کردم که توانایی ماندن در لژیون سردار را ندارم الان به این نتیجه رسیدم که اینگونه نیست و این اعتماد به نفس را که قبلا نداشتم الان دارم و همانگونه که در وادی اول می‌گوید حمایت به کمک من می‌آید تا در این مسیر باشم، دوم اینکه من فکر می‌کنم هر پرداختی در لژیون سردار و یا هر کمک مالی در کنگره حتی اگر کم هم باشد کمک می‌کند تا یک چراغی روشن بماند، شاید اگر به نسل‌های قبلی نگاه کنیم پرداختی‌های زیادی نداشتند ولی همان پرداختی‌های اندک باعث شد که چراغ چنین شعبه‌ای روشن شد و در نهایت افرادی مثل آقای احمد ملکی، آقا عیسی، حسین آقا، نگهبان آقا مهدی و مثل دنورها و پهلوان‌ها و دیگر دوستان تحویل داده شد.

هر آنچه که من دارم از لحاظ مالی خدمت کمی می‌کنم شاید کمک کند که افرادی وارد کنگره بشوند و کمک‌های بیشتری کنند و جهت دیگر اینکه تو هر اندازه هم کم پرداخت کردی در حد توان تو بوده است و این توان به تو بازخورد می‌دهد و این موضوع لژیون سردار و فعالیت‌هایی که آقای مهندس در بحث‌های علمی انجام می‌دهند و خیلی هم پیشرفت کرده‌اند من به عنوان یک راهنما از کنگره عقب افتادم، اصطلاحاتی که آقای مهندس در روز چهارشنبه به کار می‌برند و اینکه چه مقالاتی و در چه زمینه‌هایی ارائه شده، فکر می‌کمم که من از کنگره جا مانده‌ام و اگر جلوتر برویم شاید لازم باشد هر راهنما اطلاعاتش را در رابطه با این موضوعات را بالاتر ببرد، ولی این دید وسیع آقای مهندس را نشان می‌دهد، من یک زمانی به این باور رسیدم که چه‌ کار بزرگی انجام دادند که اعتیاد خودشان را درمان کردند و کمک کردند که اعتیاد خیلی از انسان‌ها هم درمان شود ولی به این هم راضی نیستند و دیدگاه خودشان را به این سمت آوردند که درد و رنج بشر را کم کنند زیرا این درد و رنج فقط اعتیاد نیست بلکه انسان‌ها درگیر بیماری‌ها و مشکلاتی هستند که به کلید آن نرسیده‌اند و آقای مهندس با مطرح کردن کنگره به زبان علمی که چند وقت پیش اعلام کردند که روش DST به عنوان یک مقاله ارائه و پذیرفته هم شد و اشاره کردند که خیلی از دوستانی که به روش آکادمیک تحصیل می‌کنند می‌توانند به روش DST به عنوان یک مستند اشاره کنند زیرا تا قبل از این مستند نبود و فقط یک موضوعی بود که در کنگره حل شده‌ بود ولی نیاز هر موضوعی که علمی می‌شود باید به زبان علمی هم مطرح شود، بعضی وقت‌ها به ذهن من می‌آید که شعبه ما پهلوان و دنور زیاد دارد و این افراد هستند و نیاز نیست که من هم در این بازی تلاش زیادی انجام بدهم و کمک بکنم و یا شاید اگر پرداختی انجام ندهم اتفاقی رخ نمی‌دهد، به نظر من کنگره امروز در بحث تاسیس دانشگاه، آزمایشگاه و مقالات بین‌المللی در اول راه قرار‌ دارد و در این مسیر قطعا بزرگ‌ترین نعمت برای من که بعدها افسوس آن را نخورم که چرا از این سیستم کنگره و از این بلیط برنده‌ای که به من دادند استفاده نکردم این بود که کنگره چقدر رشد کرده و من از آن عقب افتادم، آقای مهندس این فرصت را به تک تک اعضای کنگره ۶۰ داده است، من در زمینه علمی کنگره که نمی‌توانم پیشرفت کنم ولی از لحاظ مالی می‌توانم شرکت کنم و شریک آقای مهندس در چنین کار بزرگی بشوم، من که در گذشته همه داستان زندگی‌ام اعتیاد و بیرون آمدن از آن بود حالا دارم شریک یک کار علمی بزرگ می‌شوم که قرار است خیلی اتفاقات خوبی را رقم بزند، از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید ممنونم.

تایپ و بارگذاری: مسافر مهدی