English Version
English

عشق قراردادی نیست

عشق قراردادی نیست

هشتمین جلسه از دوره بیست و پنجم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران و همسفران با استادی مسافر مهران، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۲۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهران هستم مسافر. عرض تبریک دارم خدمت شما عزیزان بابت حلول ماه مبارک رمضان و امیدوارم که روزه و نمازهایتان مقبول درگاه احدیت باشد. اولین جلسه است که در خدمت شما هستم چون جلسه قبل اهدای شال بود و در این مابین تعطیلی هم داشتیم وقت نشد. سال ۹۸ که ما اینجا مرزبان بودیم آرزویمان این بود که تعداد لژیون‌ها از ۶ لژیون به ۷ لژیون یا ۸ لژیون ارتقا پیدا کند و تلاشمان این بود که حتی یک لژیون اضافه شود. خدا را شکر شعبه خیام و شعبه سوم از دل این شعبه به وجود آمد و این پیشرفت چیزی جز تلاش شما نبود. در مورد وادی چهاردهم خیلی زود است که من صحبت کنم چون من به این وادی هنوز نرسیده‌ام و در حد خودم نمی‌دانم؛ شاید چند کلمه مختصر صحبت کنم. دستور جلسه هفتگی وادی چهاردهم است یعنی محبت.


یک مسافر با ورودش به کنگره ۶۰ در یک سال به‌واسطه خوردن شربت اوتی جسمش درمان می‌شود و روانش هم به‌ واسطه آموزش جهان‌بینی درمان می‌شود. درمانی که در من صورت گرفت در سفر اولم در رابطه با قطع مصرف مواد بود، جهان‌بینی در رابطه با قطع مواد بود و اگر از من می‌پرسیدند که محبت چیست؟ حرفی برای گفتن نداشتم. به من گفتند که در سفر دوم بیا در کنگره خدمت کن تا جهان‌بینی‌ات رشد کند، من با خودم گفتم که جهان‌بینی همین‌ که مواد نکشیم دیگر کافی است. در ادامه با آموزش‌های کنگره فهمیدم که جهان‌بینی طرز نگرش من است نسبت به دنیای پیرامون خودم، اینکه به کسی آسیب نزنیم کافی نیست. در وادی چهاردهم از محبت گفتند و من با خودم گفتم که من نسبت به خانواده‌ام، پدرم و مادرم و فرزندم محبت دارم و این محبت همیشگی است.


آیا غیر از این محبتی است؟ در ادامه سفر در کنگره فهمیدم این محبتی که نسبت به خود و خانواده خود داریم محبت خاص است، چون حس مالکیت داریم؛ مثلاً اگر ماشین داریم، چون دوستش داریم به آن رسیدگی می‌کنیم، کارواش می‌بریم؛ چون مالکیت آن به نام ماست؛ در اینجا یاد گرفتیم که این محبت می‌شود محبت خاص یعنی برای من. اگر می‌خواهیم محبت عام داشته باشیم یعنی بچه دیگران را هم مثل بچه خودمان دوست داشته باشیم باید به‌ جایی برسیم که کل هستی و کائنات را دوست داشته باشیم. وادی چهاردهم این را به ما آموزش می‌دهد. محبت عام یعنی «آمده‌ام تا خدمت کنم به کسی که اصلاً نمی‌شناسمش و هیچ‌گونه حساب‌ و کتابی با همدیگر نداریم». مثلاً من در شرکت کار می‌کنم، اگر یک ماه حقوق مرا دیر واریز کنند یا واریز نکنند دیگر در آنجا کار نمی‌کنم.


به وادی چهاردهم نمی‌رسید مگر اینکه دانایی شما رشد کند، در کنگره باشید تا تزکیه و پالایش در شما اتفاق بیفتد تا بتوانید آن محبت که به دست آورده‌اید خرج کنید. زمانی که وارد کنگره شدم می‌گفتند که مرزبان می‌آید خدمت می‌کند و پول نمی‌گیرد، یا اینکه راهنما می‌آید محبت می‌کند، آموزش می‌دهد و پولی دریافت نمی‌کند؛ با خود گفتم این هم دروغ محض است، همچنین چیزی اصلاً امکان ندارد؛ مگر می‌شود که کسی بیاید کاری انجام بدهد و مزد نگیرد! چرا متوجه این مسئله نمی‌شدم؟ چون اصلاً به آن دانایی نرسیده بودم و کسی که به دانایی نرسد حرف از محبت زدن برایش بی‌فایده است. امیدوارم که به آن دانایی موردنظر برسیم که محبت خاص را تبدیل به محبت عام کنیم تا بتوانیم بدون چشم‌داشت به دیگران هم خدمت کنیم. از اینکه سکوت کردید و به صحبت‌هایم گوش کردید متشکرم.


تایپ و نگارش: مسافر یاسر لژیون سوم
عکاس: مسافر علی لژیون دوازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .