جلسه یازدهم از دور نوزدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 با دستور جلسهی وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من و در ادامه تولد هفت سال رهایی راهنمای محترم، مسافر مهدی، با استادی مسافر موسی، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر حسن، در مورخ 1402/12/24 رأس ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان موسی هستم مسافر، اولازهمه از بچههای خدمتگزار تشکر میکنم به خاطر خدمت در ماه مبارک رمضان. من خودم منتظر آمدن ماه رمضان بودم اما درگذشته از ماه رمضان فرار میکردم. واقعاً لذتبخش است که در ماه رمضان در کنگره حضورداشته باشی و خدمت کنی و روی خودت کارکنی و از احسان دیگران استفاده کنی.
عشق فقط دوست داشتن نیست عشق باید حسی هم باشد آقا کوروش میگفت که شما یک نفر را دوست داری آیا راضی میشوی که در کنار شخص دیگر خوشبخت باشد؟ نه اینکه حس مالکیت داشته باشی، وقتی به این مرحله رسیدی یعنی یک عاشق واقعی هستی.
در عشقهای امروزی اکثر واژهها انتصابی هستند یعنی واژههایی است که شخص میخواهد مالکیت خودش را ابراز کند میگوید من عاشق فلان چیز هستم
اما در قانون اینگونه نیست قانون میگوید شما برای داشتن عشق باید سایه جاذبه و حس آن را در خودت ایجاد کنی اگر همچین اتفاقی نیافتد ممکن است در ظاهر شخصی با شما در ارتباط باشد ولی در باطن اینطور نیست و او به دنبال یک حس دیگر است. عشق مخلوق به مخلوق لازم است زیرا مقدمهی عشق به خالق است. خداوند در وجود آقای مهندس عشقی نهاده که ایشان همهی حسها را درون آدمها درک می کند اما همه را به یکچشم میبیند باهمه یکجور احوالپرسی میکند همه را یکجور در آغوش میگیرد و فرقی برای ایشان ندارد که تو چه جور آدمی هستی.
در مراحل عشقی که در کنگره صحبت میکنیم مرحلهی انسان به انسان را خیلی از ماها تجربه کردیم خیلی از ماها درونش هستیم ولی در مرحلهی انسان به خالق فکر میکنم که تملق میکنیم یا بهتر بگویم خودم تملق میکنم شاید احساس میکنم که من خدا را دوست دارم، خدا را دوست دارم ... ولی به شرایطی، اگر اتفاقات بدی افتاد نه اگر همیشه برای من اتفاقهای خوب افتاد خدا را دوست خواهم داشت.
همیشه آدمها دنبال چیزی میگردند که راضیشان کند همیشه دنبال آرامش هستند درصورتیکه ما در اتفاقات شریک هم هستیم نمیتوانیم بسپاریم به یک نفر.
هیچوقت مسیر را برای کسی تعریف نمیکنند در انتها گفته میشود که به پاداش نیکوخواهی رسید برای هرکسی ممکن است اتفاقهای جدید رخ بدهد یا اینکه هر شخصی میتواند مسیر مشخصی برای خودش مشخص کند.
و اما در مورد تولد امروز، مهدی خودش سخنور بسیار خوبی است و در مورد او سخن گفتن کار سختی است.
مهدی از اواسط سفر مجبور شد کنگره را ترک کند تا به خدمت سربازی برود بعدازآن دوباره برگشت و سفر کرد و خوشبختانه خوب سفر کرد ازآنجا به بعد مهدی برای چیزی آمد به کنگره که هنوزم که هنوز است یک ضلع آن تکمیلنشده است، آنیک ضلع زمانی تکمیل میشود که درون آدم یک اتفاق خیلی خوب بیافتد منظور آرامش است ممکن است در پول باشد ممکن است در خانواده باشد و هرکسی آرامش را در یکچیز میبیند و موقع این اتفاق میافتد که پنج سال گذشته باشد. ما حرفهای پنجسالگی مهدی را شنیدهایم باید امروز هم حرفهای هفت سال رهاییاش را بشنویم تا ببینیم آنیک ضلع درون مهدی تکمیلشده است یا خیر.
سخنان مسافر مهدی:سلام دوستان مهدی هستم مسافر،ممنون هستم که به من اجازه خدمت دادید و ممنونم که امروزو برای من و امسال من جشن میگیرید، خدمت بزرگ و محبت دارید به من و این محبت شما سوری و به لفظ نیست قطعا محبت شما جاری است ممنونم از اقای مهدس دژاکام که این بستر را فراهم کردند و اجازه خدمت دادند.
اهمه اعضا زحمت کشیدن که من 7سال این مسیر را طی کنم به تنهایی در مسیر ماندن دشوار است.
سخنان همسفر:به پیشکسوت های کنگره و به اقا موسی و ایجنت محترم و مرزبان های کنگره تبریک میگویم و تشکر میکنم و خدارو شاکر هستم که با کنگره آشنا شدم، ممنونم از همه اعضا که در کنار ما هستند.
- تعداد بازدید از این مطلب :
362