English Version
English

«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است»

«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است»

هفتمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 ویژه همسفران آقا، نمایندگی ستارخان، به استادی راهنمای محترم همسفر احسان ونگهبانی همسفر عباس ودبیری همسفر بهروز با دستور جلسه " وادی چهاردم وتاثیر آن روی من" به مورخ پنج‌شنبه 24اسفند ماه سال 1402 ، ساعت 14 آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان جلسه و ایجنت محترم تشکر می‌کنم و خداوند را شاکرم که امروز در خدمت شما هستم و از استاد هفته‌ی قبل و تمام دوستان کمال تشکر را دارم.
در مورد دستور جلسه «آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است» ازنظر من خیلی وقت‌ها انسان‌ها می‌روند و می‌آیند، از دست می‌دهند و به دست می‌آورند، زحمت می‌کشند، تلاش می‌کنند تا به یک نقطه‌ای برسند. آیا آن نقطه و یا آن زمان، زمان رسیدن به عشق واقعی هست یا نه؟ دیدگاه‌ها متفاوت است یکسری به این عشق، زمینی نگاه می‌کنند، یکسری هم به این عشق، ماورائی نگاه می‌کنند.
پاراگراف اول وادی چهاردهم جمله‌ای است که منشأ و خروجی این جمله کجا بوده، نمی‌دانم و هرچقدر که  فکر می‌کنم از زوایای مختلف می‌توانیم با او صحبت کنیم.

«وقتی باورها بامحبت واقعی عجین شوند، معنای محبت را لمس می‌کنیم و دیگرانی که هیچ‌وقت ازنظر محبت حضور نداشته‌اند، همان ظروف تهی هستند»

چیزی که من برداشت کردم، واژه‌ی پدر، مادر، همسر، راهنما و تمام واژه‌هایی که ما آن‌ها را صدا می‌کنیم مثل یک ظرف می‌مانند؛ اما آن چیزی که به آن ظرف معنا می‌دهد محتوای درونی ظرف است و به آن معنی می‌دهد که درون آن ظرف چه چیزی دارم؛ مهر و محبت دارم و یا کینه دارم، حسادت دارم، نامردی دارم، ازخودگذشتگی دارم، چه چیزی در داخل آن ظرف دارم و آن چیزی که درون ظرف دارم آیا به آن باور دارم و یا نه؟ که می‌گوید وقتی باورها با محبت واقعی در این پاراگراف، مهم‌ترین واژه‌اش همین واقعی است و در پایان با این جمله صحبتم را تمام می‌کنم
برای آنانی که حال خوشی ندارند، دو راه بیشتر وجود ندارد؛
یا به نیروهای راستین که خواستار حق و حقیقت هستند، ملحق شوند و یا صبر کنند که نیروهای مخرب و بازدارنده، آن‌ها را با گردباد عظیم، به عمق ظلمات، هدایت کنند. برای اینکه خوب بدانید که چگونه جهان وجهان ها بر نقاط کلیدی  به دوران در می‌آیند و ستون‌های آن‌ها به کجا وصل است و تحولات انسان، به چه نحوی آغاز و تکمیل می‌شود؛ بایستی بگوییم: اضداد!

اضداد؛ مانند یک تکانه هستند برای بیداری انسان‌ها. 

خلاصه نویسی وتایپ: همسفر محمود لژیون یکم

تهیه و تدوین گزارش :همسفر امیر لژیون چهارم

همسفران آقا شعبه ستارخان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .