دوازدهمین جلسه از دوره بیست و پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران در روزهای یکشنبه با استادی: مسافر حسین نگهبانی: مسافر حسن و دبیری: مسافر جلال با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» در تاریخ ۱۴٠۲.۱۲.۲٠ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر. از نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که استادی جلسه را به من سپردند همچنین از راهنمای عزیزم آقای یوسف که به من اجازه داد تا در این جایگاه بنشینم و از شما انرژی بگیرم. به نظر من وادی چهاردهم وادی خیلی سنگینی است وادی عشق. حالا قسمت بر این شد که من بنشینم در اینجا و وادی چهاردهم که همان عشق است را یکچند کلمهای بیان کنم و بیشتر از شما دوستان آموزش بگیرم وادی چهاردهم میگوید آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی ست هر انسانی اگر عشق و محبت نداشته باشد مثل یک ظرفی است که خالی است مثلاً شما در نظر بگیرید که اگر به راهنمای خودتان عشق نورزید و محبت نداشته باشید اصلاً آن حسی که باید بین شما و راهنمایتان برقرار شود هیچوقت برقرار نمیگردد.
در وادی چهاردهم میگوید محبت عام یعنی چه؟ من قبل از کنگره فکر میکردم که عشق و محبت فقط برای اعضای خانواده است ولی هنگامیکه وارد کنگره شدم فهمیدم که عشق و علاقه فقط برای خانواده نیست عشق و محبت بین همه است بین انسان و بین حیوانات و گیاهان ولی وقتی وارد کنگره ۶۰ میشوید و میبینید کسی را که نمیشناسید وقتی از او آموزش میگیرید بیمزد و هزینه در آنجا عشق معنا پیدا میکند و اینقدر با عشق و محبت برخورد میکند که هر کس ببیند با خودش میگوید اینها برادر یا دوست هستند و ریشه این محبت و این عشق در آموزشهای کنگره است همه خدمتگزاران عزیز و مرزبانان با عشق و محبت با رهجویان برخورد میکنند همه این خدمتگزاران با عشق و محبتی که در آنها ایجادشده آمدهاند تا این راه ادامهدار باشد وگرنه سفر میکنند بعد میروند دنبال زندگیشان ولی آن عشق و محبت نمیگذارد که بروند.
حالا ازنظر من شما که به یک نفر محبت کنید آن فرد هم متقابلاً عشق و محبت میورزد چون محبت طوری است که متقابل است شما حتماً وقتی به یک نفر احترام میگذارید آن فرد هم به شما احترام میگذارد اگر دقت کرده باشید وقتی وارد شعبه میشوید یكدیگر را بغل میکنید خوب این چه معنایی دارد آن بغل کردن یک نوعی عشق است و انرژی خاصی به آدم میدهد، واقعاً خیلی خوشحالم که الآن شما عزیزان را میبینم و چهرهها خیلی روشن و پرانرژی هست این عشق و محبت کار کنگره است اگر این عشق نباشد و شما به کنگره عشق نداشته باشید نمیآیید متأسفانه کسانی هستند که میگویند خوب ما که دو ماه آمدیم و فرمول را یاد گرفتیم، میرویم و خودمان ترک میکنیم.
اگر عشق و محبت نباشد به نظر من کنگره نمیتواند آدمها را به همدیگر وصل کند یعنی من وقتی میبینم که یک راهنما با تعداد زیادی رهجو سروکار دارد خب این عشق و محبت است از زندگی خود میزنند میآیند تا به ما عشق و محبت ورزند، اگر عشق و محبت نباشد پس راهنما در این مکان چهکار میکند؟ در آخر هم میگویم که تعطیلات عید نزدیک است دوستان مواظب باشید ایمانی که به کنگرهدارید سست نشود، به قول استادم که میگوید خیلی زود دیر میشود شما شاید بتوانید دوباره برگردید و بیایید روی پله ولی مطمئن باشید که آن سفرتان با اختلال روبرو میشود و حال خوبی نخواهيد داشت آن موقع در آخر سفر میفهمید که چه اشتباه بزرگی کردید البته اگر نیروهای منفی به شما اجازه برگشت بدهند، آقای یوسف میگوید این تعطیلات مثل یک غربالگری هست سعی کنید همیشه آن دانهدرشت باشید که از غربال بیرون نروید. ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ و نگارش: مسافر یاسر لژیون سوم
عکاس: مسافر علی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
288