English Version
English

نشانش عاشقی است!

نشانش عاشقی است!

به مناسبت دستور جلسه هفتگی"وادی چهاردهم" مسافر حمید رضا مرزبان این شعبه دلنوشته‌ای در مقام بالای عشق خدمت جناب مهندس و خدمتگذاران کنگره تقدیم نمودند.

عشق و محبت
زندگی یعنی همین لبخند تو
عشق یعنی یک نفر مانند تو
مرحبا بر عشق تفسیرش تویی
آفرین بر آسمان ماهش تویی
سپاسگزار خدایی هستم که کنگره ۶۰ را با عشق و مهربانیِ بنیان آن، جناب مهندس بنا نهاد.
زمانی که قطار زندگیم از حرکت ایستاد و در حال پیاده کردنم بودند، مهندسِ مهربانی‌ها با شربت‌OT و روشDST مرا در جهانی به حرکت درآورد که رهایی‌ام را از این دشمنِ ددِ زمانه بیرون کشید و مجدداً سوار قطار زندگی دوّمم کرد. قطاری که مسافرانش هم‌درد، هم‌کلام و هم‌مقصد بودند. از زیبایی‌های این قطار زندگی این است که جسم پاک، روح بزرگ و جهانی سرشار از عشق را در این مسیر زندگی به اتفاق همه مسافران و همسفران به مرحله نمایش می‌گذارد. قطاری که کسی از آن پیاده نمی‌شود؛ بلکه به مسافرانش افزوده می‌شود، مسافرانی که دردِ فراق از وصال را داشته و به سمت عشق و انسانیت در حرکت هستند.
عشق خریدن گل است و عشق بازی آب دادن و مراقب آن گل بودن. می‌توان یک گل را با عشق خرید اما همان گل، بدون عشق بازی به زودی تکه چوبی بیش نیست و در این قطار زندگی، گل می‌خریم، گل می‌دهیم و گل می‌سازیم اما عشق به تنهایی هیچ وقت کافی نیست، عشق آغاز است، باید عیان شود، زایش شود و در این قطار زندگی برای رسیدن به معبود، هم عشق می‌خواهد و هم عشق بازی و خوشا به بخت بلندم که معبودم همراه و همدم من است.
عشق واقعی بدون هیچ توقع و چشم‌داشتی سعی دارد شادی را در میان دیگران، بی‌ریا بخشش کند، عشق هرگز هدفش ستاندن نیست، عشق یعنی تجلی خداوند در کائنات، عشق یعنی گردن نهادن به خواست و اراده الهی و آخرین مرحله عشق همین یک سخن است که خداوند عاشق‌ترین است، پس همه چیز را به او بسپارید.
کلاف سردرگمِ جهان اعتیاد، گره در کنگره ۶۰ دارد و آن گشوده خواهد شد. مسیرِ پیش روی ما پیداست و این راه و مسیر، دو گام است؛ گامی به سوی خود و گامی در پیشگاه انسانیت.
گسستن زنجیرها و رهایی بندگان جهان، آرزوی آقای مهندس می‌باشد و بیاییم این فرمان را در قطار زندگی به سرمنزلِ مقصود برسانیم و این است که؛
عاقبت یک روز، مغرب محو مشرق می‌شود
عاقبت غربی‌ترین دل نیز عاشق می‌شود
شرط می‌بندم که فردایی نه خیلی دور و دِیر
مهربانی حاکم کل مناطق می‌شود
قلب هر خاکی که بشکافد نشانش عاشقیست
هر گلی که غنچه زد نامش شقایق می‌شود.
یاران کنگره‌۶۰، نیکی و عشق، پناه همیشگی شما باشد؛چرا که زبان مشترک هستی، عشق است و بس.
در پایان از معلمِ عشق و محبتِ زندگی‌ام که هر دو رهایی اعتیاد و سیگار را با صبر و حوصله زیاد از شیره عشق و جان به من تزریق کرد و توانست مسیرِ جهانی تازه را به من نشان دهد؛ با زبانِ‌بی‌زبانی تشکر و قدردانی می‌کنم. امید است؛ ادامه دهنده راهش باشم. احمدآقای عزیز، در گوشه‌ای از قلب من، تا ابد می‌مانی.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .