English Version
English

الگوبرداری از ماه رمضان

 الگوبرداری از ماه رمضان

چهارمین جلسه از دوره هشتاد و پنجم از کارگاه‌های آموزش عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی شادآباد به استادی راهنمای محترم مسافر حسین و نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه  «الهام از رمضان» در روز شنبه مورخه 12 اسفند‌ماه سال ۱۴۰۲ رأس ساعت 16:45 شروع به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.


پیشاپیش فرارسیدن ماه رمضان را به همه عزیزان تبریک عرض می‌کنم. ماه رمضان ماه پر خیروبرکتی است و نکته‌ای که به ذهن من رسید این است که درمان همه ما در ماه رمضان کلید خورد، چون آقای مهندس از ماه رمضان الگو گرفتند و درمان شدند. ایشان احترام ویژه‌ای برای این ماه قائل هستند و ما هم باید از ماه رمضان الگوبرداری کنیم و در قسمت‌های مختلف زندگی به کار ببریم. ماه رمضان آمده به من حسین یاد بدهد که با نفس خودم مبارزه کنم و به شناخت و آگاهی برسم و ذره‌ذره خودم را اصلاح کنم. رمضان ماه تمرین کردن است حتی سفر اولی‌ها می‌توانند به‌صورت تدریجی روزه بگیرند و نقطه تحمل خود را بالا ببرند. آقای مهندس تصمیم گرفتند در ماه رمضان فقط برنامه دارویی‌ خود را مرتب کنند و روزه بگیرند، گفتند شاید خداوند قبول کند که واقعاً هم خداوند به بهترین نحو قبول کرد و این مسیر باعث به وجود آمدن متد dst شد که به‌واسطه آن خیلی انسان‌ها از اعتیاد رها شدند. یادداشت‌هایی که آن روزها نوشتند اکنون بزرگ‌ترین راهنمای درمان اعتیاد در جهان است که باعث شده غیر از اعتیاد خیلی از بیماری‌های دیگر را هم درمان کند. اگر انسان بخواهد یک سری مسائل را طی کند باید به جهان غیب اعتقاد داشته باشد، کسانی که به جهان غیب اعتقاد دارند از روزی خودشان به دیگران انفاق می‌کنند. جلسه الهام از رمضان هرساله به من یادآوری می‌کند که از کجا آمده‌ام.ما باید باشکوه از این ماه استقبال کنیم.


جهان هستی کلاً بر مبنای نظم و انضباط بناشده است. اعتیاد باعث شده بود نظم بدن من به هم بریزد و سیستم ایکس از کار بیفتد. زمانی که همه کار می‌کردند من بیکار بودم، زمانی که همه می‌خریدند من می‌فروختم، زمانی که همه خواب بودند من بیدار بودم و این‌ها عواقب بد و غلط اعتیاد بود که ضد ارزش‌ها را به وجود آورده بود.
بخش دوم دستور جلسه تولد حسین عزیز می‌باشد. حسین با بیش از ۲۰ سال تخریب وارد لژیون شد. ۷ سال قرص دیازپام مصرف می‌کرد، به خاطر بیماری که داشت ۱۳ سال هم تریاک خوراکی مصرف می‌کرد. حسین زمانی که به کنگره آمده بود قصد ماندن نداشت. سفر خود را شروع کرد و اصلاً اعتقادی به درمان و رهایی نداشت. نظم وعده‌های OT رو به‌هم‌ریخته بود و ما فهمیدیم که نصف وعده‌هاشو حذف کرده است، به‌موقع متوجه شدیم و ایشان هم توانست سفرش را منظم کند. سپس سفر سیگار را شروع کرد. از راهنمای سیگار ایشان آقای ورمزیار تشکر می‌کنم که زحمت حسین را کشیدند و به او جهان‌بینی یاد داد. سفر حسین خوب و منظم شد و خدا را شکر توانست هر دو رهایی سیگار و مواد را باهم بگیرد و خدا را شکر بیماری او نیز در طول سفر درمان شد. ضمناً آقای مهندس هم از این بابت بسیار خوشحال شدند. تولد حسین را به هم لژیونی‌هایش تبریک می‌گویم و امیدوارم در ادامه سفر موفق باشد. از همسفرش هم که زحمات زیادی برای حسین کشید سپاسگزارم.
ممنونم از همه عزیزان که به صحبت‌های من گوش دادید.

خلاصه سخنان مسافر حسین:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.
از همه دوستان تشکر می‌کنم که زحمت کشیدند و آمدند. من قبل از اینکه به کنگره بیایم به علت داشتن تومور مغزی به مدت ۷ سال قرص دیازپام مصرف می‌کردم که البته تجویز پزشک بود. هر ۶ ساعت یک عدد دیازپام می‌خوردم و همیشه در حال چرت زدن بودم و نمی‌توانستم به هیچ کاری برسم. زمانی که به ترکیه رفتم یک نفر که خدا هم خیرش دهد، به من گفت به‌جای قرص دیازپام تریاک بخور، اوضاع خیلی بهتر شد و حداقل می‌توانستم به کارهایم برسم.
حدود ۸ سال من تریاک می‌خوردم و صبح‌ها حتماً باید ابتدا مصرف می‌کردم تا بتوانم از جایم بلند شوم، پس از مدتی تریاک را ترک کردم و به الکل روی آوردم روزی ۱۲ تا ۱۳ بطری الکل می‌خوردم، پس از ۶ ماه متوجه شدم اگر الکل نخورم دستانم می‌لرزد، مدت سه ماه هم برای درمان الکل در بیمارستان خوابیدم تا توانستم ترک کنم؛ اما بعدازآن به علت بیماری‌ای که داشتم، سرم درد می‌کرد که گاهی می‌خواستم آن را به دیوار بکوبم، سپس دوباره شروع به مصرف تریاک کردم.
تا روزی که آقا فرهاد کنگره را به من معرفی کرد با خودم گفتم ضرری ندارد یک جلسه می‌روم اگر خوشم نیامد دیگر نمی‌روم زمانی که چای کنگره را خوردم دیگر نتوانستم بیرون بروم. تا دو ماه درست سفر نمی‌کردم و بعضی از وعده‌هایم را نمی‌خوردم اما از یکجایی به بعد تصمیم گرفتم سفرم را مرتب کنم، حدود ۴ ماه سفر کردم و دیدم که خیلی وقت است که سردرد ندارم، خودم به این موضوع شک کردم.
الآن حدود دو سال از این موضوع گذشته و گاهی که سرم درد می‌گیرد مانند یک سردرد عادی سریعاً از آن عبور می‌کنم. کم‌کم الآن دارم حس زندگی و زنده‌بودن را می‌فهمم.
در رأس از آقای مهندس ممنونم که این بستر را فراهم کردند از استاد عزیزم آقای یاراحمدی ممنونم از آقای ورمزیار برای درمان سیگارم بسیار تشکر می‌کنم از همسفرم تشکر می‌کنم و خیلی ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان ماهرخ هستم یک همسفر.
تولد امروز را خدمت جناب آقای مهندس و راهنمای ایشان آقای یاراحمدی و همچنین همسفرشان و نیز تک‌تک شما عزیزان تبریک عرض می‌کنم. خانم سمیه عزیز همسفر حسین آقا حدود دو ماه می‌باشد که به لژیون یکم در شعبه رازی آمده است که ایشان نمونه یک رهجوی کامل و فرمان‌بردار می‌باشد و امیدوارم که حضورشان در کنگره تداوم داشته باشد.
تنها راه رسیدن به حال خوب یک همسفر این است که مسیری که در پیش رو دارد را مثبت بنگرد همانند حضرت زینب سلام‌الله‌علیه که در انتهای روز عاشورا وقتی این‌همه سختی را دیدند و از او پرسیدند چه چیزی مشاهده کردی ایشان فرمودند: که هیچ‌چیز ندیدم به‌جز زیبایی. خانم سمیه بسیار رهجویی صبور و منضبطی می‌باشد که این را مدیون راهنمای قبلی‌شان می‌باشند که انشالله ایشان در ادامه مسیر یک رهجوی خدمتگزار باشد. امیدوارم که همه ما انسان‌های شکرگزار واقعی باشیم و همیشه از شادی‌های همدیگر خوشحال شویم و این طرز فکر را همگی مدیون جناب آقای مهندس عزیز می‌باشیم. ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

خلاصه سخنان همسفر:
به نام آرام دل‌ها الله سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر.
خدا را شاکرم که عمری به من داد که شاهد دیدن این لحظه و این روز عزیز باشم و در کنار مسافرم جشن بگیرم. من این تولد زیبا را به جناب آقای مهندس و همچنین راهنمای مسافرم حسین آقا یاراحمدی و راهنمای درمان سیگار ایشان جناب آقای ورمزیار تبریک عرض می‌نمایم و امیدوارم تمامی این عزیزان در پناه خداوند عاقبت‌به‌خیر و سلامت باشند. دو هفته قبل متوجه شدم که تولد حسین هم‌زمان با دستور جلسه هفته درختکاری شده است و برای من و حسین سؤال شده بود که چرا تولد با روز درختکاری یکی شده است ولی بعداً متوجه شدیم که تولدمان مصادف با دستور جلسه الهام از ماه مبارک رمضان شده است و چون سفر من در ماه مبارک رمضان آغازشده است برای من پیام و الهاماتی داشته است و با صحبت‌هایی که از آقای مهندس و استاد امین شنیدم متوجه شدم در مسیر درستی قرارگرفته‌ام. این حال خوش را مدیون آقای مهندس و خانواده محترمشان و راهنماهایی که در مسیر زندگی من قرارگرفته‌اند می‌دانم. ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.


تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی شادآباد
لژیون خدمتگزار: لژیون 29
مرزبان کشیک: مسافر علی‌اصغر

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .