به نام قدرت مطلق الله
ریشه اصلی بسیاری از ناملایماتی که بشر تجربه میکند، خودِ اوست. اینکه رابطه دیگران با ما چگونه است، انعکاس رفتارهای خودمان است. هرگونه رفتار کنیم، همانگونه جواب دریافت خواهیم نمود. قدیمیان میگفتند؛ جوابِ های، هوی است؛ یعنی هر چه بکاریم، همان را برداشت خواهیم کرد. اگر باد بکاریم، طوفان درو خواهیم کرد. حال اگر طوفان بکاریم، خدا میداند چه محصولی برداشت خواهیم نمود.
در گذشته بهواسطه علم و آگاهی اندک، تصور میکردیم؛ منشأ مشکلات دیگران هستند. با دریافت آموزش به این آگاهی رسیدیم که ریشه اصلی مشکلات خودمان هستیم. نکته بسیار مهم این است که اکنون در هر نقطهای قرار داریم، عین عدالت است. حال در این نقطه، یا درحال کسب آموزش هستیم یا اینکه تقاص تفکرات و تصمیمات غلط خود را پس میدهیم. دنیا سراسر از غم اندوه است.
اینکه ما چگونه از این غم استفاده نماییم، بسیار حائز اهمیت است. اینکه آن غم را بهعنوان نردبان برای پیشرفت استفاده کنیم و یا در آن اندوه برای گوشهگیری فرو رویم، به تفکر و اندیشه خودمان بستگی دارد که چگونه رفتار کنیم. درد بشر از نادانی نیست بلکه از دانشهای کشف نشده میباشد. بسیاری از بزرگان مانند لویی پاستور، میکروب را کشف کردند و سبب عدمِ سرایت بسیاری از بیماریها شد.
درد و رنج برای ساختهشدن است پس باید بیاموزیم؛ همانند رود خروشان باشیم بر دلسنگها رسوخ کنیم و آنها را بشکافیم و بدانیم، هیچ انسانی بدون درد و رنج وجود ندارد. خداوند برای انسان برنامهریزی کرده است که همه ما باید به آن مکان اصلی برگردیم. زمانی که انسان گرفتار اعتیاد میشود همانند گنجشکی است که در دام کرکس گرفتار شده بنابراین برای خارج شدن از گرفتاری باید حرکت به سمت ارزشها را آغاز نماید تا خداوند راه نجات را بگشاید.
باید خود در صراط مستقیم قرار دهیم و صرفاً لب به سخن نگشاییم بلکه گفتار و اعمالمان یکسان باشد تا در جهت ارزشها و مسیر درست قرار گیریم. نکته مهم این است؛ ما برای به دست آوردن، بسیار تلاش میکنیم اما برای نگهداشتن، دیگر سعی و کوشش نمیکنیم. در جهت درست قرار گرفتن بسیار سخت هست چرا که نیروهای تخریبی بسیار قدرتمند عمل میکنند بنابراین باید به خود زمان کافی بدهیم تا در مسیر درست قرار بگیریم.
ما هنوز معنای واقعی کلماتی مانند نفس، روح و جان را نمیدانیم و نفس و روح را یکسان تلقی میکنیم. این در صورتی است که فاصله بسیار زیادی بین نفس و روح میباشد. هر وقت محبت و کردار واقعي باشد، سعادت در وجودمان، رؤیت خواهد شد یعنی در مواقعی که حرف و عمل، ظاهر و باطن باهم برابر نیست در مسیر ضد ارزشها قرار داریم پس باید بهگونهای باشد که ظاهر و باطن یکسان باشد تا به سعادت ابدی در زندگی دستیابیم.
بهقلمِ: مسافر رضا لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
607