همسفر لیلا (راهنمای لژیون چهارم):
تمام هستی بر پایۀ نظم و انضباط تشکیل شده است؛ مانند پیرایش فصلها،گذر شب و روز و خیلی از پدیدههای دیگر. همۀ اینها دلیلی بر تدبیر خداوند حکیم و توانا است. هستی بهترین الگو برای ایجاد نظم و انضباط در زندگی ماست. درواقع رعایت نظم، انضباط و احترام، فرمولی ساده برای یک زندگی موفق است. هرچه انسان به دانایی بیشتری دست یابد، از نظم و انضباط بیشتری برخوردار است. این موضوع در همۀ سیستمها صادق است. هرچقدر یک سیستم منظمتر و قانونمندتر باشد، قویتر عمل میکند و در کار خود موفقتر است. در کنگرۀ ۶۰ نیز نظم و انضباط از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتوان گفت؛ شاهراه موفقیت و رشد افراد محسوب میشود. این موضوع بهخودیخود در جریان است. همۀ افراد در بدو ورودشان به کنگره، با اولین چیزی که برخورد میکنند نظم، انضباط و احترام است. در کنگره جلسات سر یک ساعت مشخص شروع میشوند و پایان مییابند. سیستم کنگرۀ ۶۰ بهگونهای طراحی شده که همۀ افراد ملزم به رعایت قوانین آن باشند. در ادامه این نظم و انضباط موجب برقراری آرامش و آسایش برای افراد میشود زیرا افراد در کنگره با گرفتن آموزش و به اجرا درآوردن آنها، قرار گرفتن در مسیر ارزشها، خدمت کردن، عشق ورزیدن به یکدیگر و محبت کردن بلاعوض به دیگران، باعث میشوند که همه از آرامش و آسایش نسبی برخوردار شوند.
احترام گذاشتن به معنای نگهداشتن حرمت افراد است؛ یعنی اینکه من بلد باشم با دیگران چگونه صحبت کنم و بدانم هر عملی، یک عکسالعملی دارد. درواقع اگر من با دیگران با احترام صحبت کنم، این احترام را به خودم گذاشتهام و این احترام دقیقاً به من برمیگردد. اگر من به دیگران بیادبی یا بینزاکتی کنم، آنان نیز متقابلاً با من به همان صورت برخورد خواهند کرد. این یعنی اگر باد بکاری، طوفان درو میکنی. ما باید با رعایت نظم و انضباط و حفظ حرمت دیگران، آسایش را به خودمان هدیه کنیم.
همسفر مریم:
همۀ ما میدانیم که نظم و انضباط، جزء جداییناپذیر زندگی تمام انسانها است. اگر ما بخواهیم این بخش از زندگی را حذف نماییم، قطعاً دچار مشکلات عدیدهای خواهیم شد. ما در کنگرۀ ۶۰ برای یادگیری مطالب از الگوها استفاده میکنیم که یکی از آنها طبیعت است. با دقت در طبیعت میتوانیم چیزهای زیادی بیاموزیم. یکی از مواردی که بهوفور در طبیعت وجود دارد، نظم و انضباط است. اگر نظم و انضباط در طبیعت وجود نداشت، قطعاً چنین عظمت و پیچیدگی نیز در طبیعت به وجود نمیآمد.
من بهعنوان یک همسفر این را میدانم که برای مفید بودن، ادامه دادن و رسیدن به اهدافم باید منضبط باشم. اگر من نظم و انضباط را رعایت نکنم، قطعاً از چرخه به بیرون پرتاب خواهم شد. من باید بهموقع در جلسات و کلاسهایم حاضر شوم و کارهایم را بر اساس نظم و انضباطی که در شعبه حاکم است، انجام دهم. رعایت این موضوع یعنی احترام گذاشتن به خودم، کنگره، استادانم و خدمتگزارانی که در کنگره زحمت میکشند. احترام به دوستان، راهنمایان، مسافران، خانواده، خدمتگزاران کنگره و انسانهای دیگر، ناشی از عشق است. من اگر دیگران را دوست نداشته باشم و بهجای عشق و محبت در وجودم کینه و نفرت داشته باشم، نمیتوانم نقش بازی کنم و حتماً مانند ظرفی تهی خواهم بود. به دیگران عشق و محبت هدیه کنیم تا زندگی خودمان هم گرم و بامحبت باشد.
همسفر سهیلا:
قبل از هر چیزی، خدای خودم را شاکر هستم که من را در مسیر نوری قرار داد که امروز تمام زندگیام را تحتالشعاع خود قرار داده است. دستور جلسه نظم، انضباط و احترام در کنگرۀ ۶۰ است. ناخودآگاه به یاد روزهایی افتادم که در تاریکی خود بودم و روز و شبم را گم کرده بودم. چقدر زیبا آقای مهندس قواعد مهم زندگی را به ما میآموزند. آقای مهندس ما را به این درک رساندند که با نظم، انضباط و احترام میتوانیم به درجات بالاتری برسیم. در این سیدی مطرح میشود؛ پایه و شالودۀ کارهای ما، انضباط و احترام است. احترام یعنی ما چگونه صحبت میکنیم. هرکس باد بکارد، طوفان برداشت میکند. احترام باید در تمامی سطوح کنگرۀ ۶۰ برقرار باشد. ما انسانها هیچ تفاوتی باهم نداریم پس در هر جایگاهی که باشیم، نباید فخر بفروشیم و تکبر کنیم. فردی که محکومبه اعدام باشد نیز در جای خودش باید محترم شمرده شود و کسی حق توهین به او را ندارد. چرا باید احترام بگذاریم؟ زیرا تنها در این صورت است که متقابلاً به ما احترام گذاشته میشود. آقای مهندس میگویند؛ احترامی که من برای یک مصرفکنندۀ هروئینی باادب قائل هستم را برای یک استاد دانشگاه بیادب قائل نیستم. مسئلۀ بعدی سلسهمراتبی است که باید رعایت شود. ما باید بدانیم کجا فرمانده و کجا فرمانبردار هستیم و چه کسی باید حرف آخر را بزند. در لژیون، راهنما و در شعبات کنگره، مرزبانها هستند که ما باید از آنها فرمانبرداری کنیم. بدانیم که تا فرمانبرداری را نیاموزیم، نمیتوانیم فرماندۀ خوبی باشیم.
سیدی وادی چهاردهم (بخش اول) اینگونه شروع میشود؛ آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. منظور از ظروف تهی، انسانهای خالی از محبت هستند. وقتی باورها بامحبت واقعی عجین شوند، معنای محبت را لمس میکنیم. هرچقدر که انسانها به عقل، آگاهی و تکامل نزدیکتر شوند، نیروهای بازدارنده را کمتر حس میکنند و به روشنایی نزدیک و نزدیکتر میشوند.
همسفر کلثوم:
آقای مهندس میفرمایند؛ برای من نظم، انضباط و احترام خیلی مهم است، من یک هروئینی باادب را به یک استاد دانشگاه بیادب ترجیح میدهم و به او احترام میگذارم. زمانی که وارد کنگرۀ ۶۰ میشویم با قوانینی مواجه هستیم که باید رعایت کنیم. مرزبانان و راهنمایان به ما آموزش میدهند که چه بایدها و نبایدهایی در کنگره وجود دارد و ما از چه قوانینی باید پیروی کنیم. سه پارامتر مهم در کنگرۀ ۶۰، نظم، انضباط و احترام است. برای مثال این سه واژه به ما یادآوری میکنند که بهموقع در جلسات و لژیونها حاضر شویم. آقای مهندس همیشه میگویند باید دعا و آواهای کنگره، روی دیوارها نصب شده باشند؛ هرچند که اعضای قدیمیتر اینها را از بر هستند، اما این در مورد تازهواردین صدق نمیکند. در کنگرۀ ۶۰، هر شخصی که قانونمند باشد و ادب و احترام را رعایت کند، در تمام سطوح زندگیاش نیز پیشرفت خواهد کرد. هر شخصی که احترام بگذارد، مورداحترام قرار میگیرد. نیک میدانیم که سیستم کنگرۀ ۶۰، یک سیستم الهی است و هدف آن، درمان اعتیاد و به تعادل رساندن انسانهاست. در چنین مکانی حتماً باید انضباط و احترام برقرار باشند و همۀ رهجوها به این سه مؤلفه توجه کافی را داشته باشند، در غیر این صورت رسیدن به اهداف امکانپذیر نیست. روش DST خود، بر مبنای همین سه مؤلفۀ یادشده کار میکند و میتوان گفت روش DST شکلی از خود واژۀ نظم است.
بخش یکم وادی چهاردهم اینگونه آغاز میشود؛ آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. ما انسانها متوجه نیستیم که پشت معنای واژگان عشق و محبت، چه مفهوم عمیقی نهفته است، اما اگر روزی متوجه این موضوع شویم تعجب خواهیم کرد. این وادی با پیام عشق و محبت آغاز میشود و از ارزشمندی آن سخن میگوید. زمین و آسمانها به هم مرتبط هستند. میگوید؛ بشکافید آنچه شکافتنی است و این به دو صورت ممکن است، اولی شکافتن علم و دومی شکافتن قلبهای سیاه. زمانی که باورها بامحبت واقعی عجین شوند، میتوانیم معنای واقعی محبت را درک کنیم. محبت واقعی به حرف و سخن نیست، بلکه دوست داشتن از صمیم قلب است. کسانی که ازنظر محبت وجود ندارد، همان ظروف خالی هستند.
تهیه، تنظیم و ویراستار: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مطهره، راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دهخدا
- تعداد بازدید از این مطلب :
738