ششمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ به نمایندگی سنقر با استادی راهنما مسافر افشین، نگهبانی مسافر هوشنگ و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "هفته بنیان" و در ادامه سومین سال رهایی مسافر مهرداد پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان افشین هستم یک مسافر. خیلی خوشحال هستم که در این روز زیبا در خدمت شما عزیزان هستم.
من به یاد دارم زمانی که آقا مهرداد امیری با تعداد اندکی رهجو در پارک شرقی، لژیون کرمانشاه را راهاندازی کردند تا زمانی که نمایندگی کرمانشاه در مکان فعلی آن دایر شد، ایشان مدام در حال تلاش بودند و ما هم بهعنوان رهجو پشت سر ایشان در حال حرکت بودیم. بعد از کرمانشاه، آقا مهرداد به سنقر هجرت و در فصل سرما در پارک باغ ملی شروع به کارکردند. عزیزان دیگری هم آمدند و به ایشان کمک کردند تا زمانی که این مکان زیبا بنا نهاده شد و امروز مسافران و همسفران زیادی در اینجا به آرامش میرسند. ما باید قدردان زحمتهای این بزرگواران باشیم. این کارها شوخی نیست و سفر اولیها باید با درست سفر کردن و بعد از آن با خدمت کردن در کنگره، قدردانی خودشان را نشان دهند. راهنما زمانی میبیند رهجوی خوبی دارد که آن رهجو مرزبان یا راهنما شده باشد، این بسیار خوشحال کننده خواهد بود.
و اما در مورد تولد مسافر مهرداد:
ایشان سومین رهجوی من بودند و روزی که به کنگره آمدند، لژیون من تازه تأسیس شده بود. سفر خوبی داشت با تمام سختیها و مشکلات شخصی، یک جلسه غیبت هم نداشت.
بعد از رهایی در کرمانشاه مبصر کلینیک بودند و بعد به سنقر هجرت کردند و مرزبان شدند، راهنمای تازه واردین شدند و انشالله که ایشان را در مراتب بالاتر ببینیم. یادم میآید زمانی که در سفر اول بودند روزهای چهارشنبه، کارشان را تعطیل میکردند و با پیراهن سفید به تماشای پخش زنده جلسه آقای مهندس مینشستند. امیدوارم که ایشان همیشه یک خدمتگزار در کنگره بمانند.
صحبتهای مسافر مهرداد:
سلام دوستان مهرداد هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه هستم. من قبلاً که تولد دوستان را میدیدم آرزو میکردم که یک روز برای من هم تولد برگزار شود. از راهنمای خوبم آقا افشین تشکر میکنم که برای من زحمات زیادی کشیده و همیشه به من انرژی و روحیه دادهاند و همچنین از محبتهای آقا مهرداد ایجنت شعبه تشکر میکنم که به من در این راه کمک زیادی کردهاند.
من در زمان مصرف، تخریب زیادی را به خودم وارد کردم، به نحوی که در هیچ مراسم و جمع خانوادگی حضور پیدا نمیکردم؛ ولی خدا را شاکرم، الآن از تعادل نسبی برخوردارم و در کنگره خدمت میکنم و همه این نعمتها را از کنگره ۶۰ و بنیان آن جناب آقای مهندس دژاکام و راهنمایان بزرگوار میدانم.
صحبتهای همسفر لیلا:
سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر. من بهنوبه خودم هفته بنیان کنگره 60 را به همه تبریک میگویم. خدا را شاکر و سپاسگزارم که یکبار دیگر در این جایگاه قرار گرفتیم، آنهم به مناسبت سومین سال رهایی مسافرم مهرداد.
از همهکسانی که باعث شدند این آرامش و آسایش به زندگی ما وارد شود، تشکر میکنم و همچنین از راهنمای مسافرم، راهنمای خودم و از تمام کسانی که در کنگره 60 خدمت میکنند و در رهایی مسافر من شریک هستند نیز تشکر میکنم.
صحبتهای راهنمای همسفران خانم ژیلا:
سلام دوستان ژیلا هستم یک همسفر. من هم این روز زیبا را به این خانواده کنگرهای و مادر بزرگوار مسافر مهرداد که در اینجا حضور دارند تبریک میگویم. خانم لیلا از همان روزهای اول که با مسافرش وارد کنگره شدند فرمانبردار بودند، در قسمت راهنمای تازه واردین همسفران خدمت کرد و اکنون راهنمای همسفران هستند. از خداوند بهترینها را برایشان آرزومندم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
333