چهارمین جلسه از دوره سی و سوم جلسات ویلیام وایت به استادی راهنما محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «وادی هستم و تاثیر آن روی من» جمعه 14 مهر ماه ۱۴۰۲ ساعت ۷:۳۰ صبح در محل پارک طالقانی آغاز به کار کرد.
در ادامه تولد نهمین سال آزادی راهنما محترم مسافر حشمت از بند سیگار را جشن گرفتیم.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم مسافر سیگار؛
خیلی خوشحالم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. دستور جلسه امروز دو بخش می شود که یکی وادی هشتم و تاثیر آن روی من و دیگری تولد نهمین سال رهایی آقا حشمت از بند سیگار می باشد که با هم جشن خواهیم گرفت.
وادی هشتم یکی از قشنگ ترین وادی هایی است که من با آن روبرو شده ام که به من می گوید با حرکت راه نمایان می شود. به نظرم فردی که به عنوان تازه وارد، وارد کنگره60 می شود 50 درصد راه را طی کرده است.
در ابتدای این وادی آمده است که روزی در آسمان ها یکی از بزرگترین فرمانده های خداوند در مقابل پروردگار خود ایستاد و کبر ورزید به این خاطر که تصور می کرد جنس او از جنس انسان بهتر است و به همین دلیل از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد و او کسی نبود جز شیطان، که بعد از اینکه مطرود شد از خداوند طلب کرد تا بتواند زمانی داشته باشد تا انسان را که دارای اختیار بود از مسیر خود گمراه کند و از همان زمان کینه انسان را به دل گرفت و شروع به گمراه نمودن انسان نمود.
انسان هم از بدو خلقت به او قدرت اختیار واگذار شد تا خود تشخیص دهد و تصمیم بگیرد تا کدام مسیر را بر سر هر دو راهی انتخاب کند مسیر ضد ارزش ها و تاریکی یا مسیر ارزش ها و روشنایی را انتخاب کند.
وادی هشتم به من می گوید بعد از اینکه در هفت وادی قبلی تفکر کردن را آموختم و فهمیدم باید به فرمان عقل خود توجه کنم حال زمان آن رسیده تا در آن مسیر حرکت کنم تا بتوانم به نتیجه برسم همچون مسیر درمان اعتیاد با روش DST که اگر به درستی در این مسیر حرکت کنم در نهایت به درمان و سلامتی خواهم رسید.
بخش دوم دستور جلسه مربوط به نهمین سال آزادی راهنما محترم آقا حشمت از بند سیگار می باشد. من و آقا حشمت در یک لژیون و در یک زمان شروع به سفر کرده بودیم. سختی های بسیاری داشت ولی با تمام آن مسائلی که سر راهش بود ادامه داد تا در نهایت توانست به رهایی و درمان برسد و الان این توانایی را کسب کرده که بتواند یک لژیون خیلی خوب در کنگره60 داشته باشد و به خیلی از افراد نیازمند کمک کند.
این روز را به خودش و خانواده محترم شان که در این مسیر بسیار کمک حال ایشان بودند و همه اعضای کنگره60 تبریک می گویم و برایشان آرزوی سلامتی می کنم. ممنون از اینکه به صحبت های من توجه نمودید.
پیام مسافر:
امیدوارم هر فردی وارد کنگره60 می شود به درمان برسد و اینکه به این آگاهی برسد که بدون نقاب زدن سفر خود را طی کند.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حشمت هستم مسافر سیگار؛
سپاسگزار خداوند هستم که به من این اجازه را داد تا به شما خدمت کنم و آموزش بگیرم. ابتدا می خواهم از آقای مهندس و خانواده محترم شان تشکر کنم که اگر ایشان نبودند من هم وجود نداشتم. از آقای خدامی که زحمات بسیاری برای ویلیام وایت کنگره60 می کشند تشکر و قدردانی می کنم همین طور از آقای کامران رک که مسئول ویلیام وایت هستند هم تشکر می کنم. از همه عزیزان پیشکسوت در بخش ویلیام وایت که در این مسیر خدمت می کنند تشکر می کنم چون درمان سیگار در کنگره60 از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. از راهنمای خوب خودم آقای رضا پولادوند و آقای محمد حیرانی هم تشکر می کنم از همه شما عزیزان که در جشن بنده شرکت نمودین سپاسگزارم.
از پسر عزیزم تشکر می کنم که بعد از ورود من به کنگره60 وارد زندگی من شد و هدیه کنگره به من بود، همین طور از همسفر عزیزم تشکر می کنم که در مسیر کنگره بسیار من را یاری نمود.
راهنما همیشه کمک خود را و تلاش خود را می کند ولی این رهجو است که باید ببیند می تواند پذیرای آن تلاش و کمک ها باشد یا خیر.
خب من آزادمردی ام بود که خواهرم فوت کردن ولی چون از قبل برنامه تولد را شعبه هماهنگ کرده بودند از رفتن به مراسم صرف نظر کردم تا در کنار دوستان خود باشم و اسباب شادی آن ها باشم. البته این موضوع از طرفی هم خیلی اذیتم کرد چون خانواده در جریان سفر من نبودند.
این را گفتم که بگویم من با آن مساله بزرگ مسیر خود را رها نکردم و کار خود را انجام دادم و در کنگره60 حاضر شدم پس اگر یک مشکل کوچک سر راهتان قرار می گیرد سریع از سفر خود صرف نظر نکنید و سفت و سخت به مسیر خود ادامه دهید.
امیدوارم بتوانم در مسیر کنگره60 بمانم و خدمت کنم. ممنون از اینکه به صحبت های من گوش دادید.
عکاس: مسافر سیگار امید
تایپ و تنظیم: مسافر سیگار محمد 8
- تعداد بازدید از این مطلب :
543