English Version
English

اعجاز ‍D.SAP در دوران کرونا

اعجاز ‍D.SAP در دوران کرونا

دومین جلسه از دوره‌ پنجاه و دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، به نمایندگی پرستار؛ با استادی کمک راهنما مسافر امین، نگهبانی مسافر امیرحسین و دبیری مسافر دانیال، با دستور جلسه "D.SAP" و در ادامه "تولد اولین سال رهایی مسافر مصطفی " شنبه 13 خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امین هستم مسافر. خیلی ممنونم از دبیر و نگهبان محترم. من هم خیلی خوشحالم که به مناسبت تولد مصطفی می‌توانم امروز در این جایگاه باشم.
آدم در هر روزی مدام می‌گوید خدا را شکر که امروز اینجا هستم و خدا را شکر که امروز در کنگره هستم و من همیشه این صحبت‌ها و تعارفات را برای خودم مرور می‌کنم ولی هر وقت که عمیق نگاه می‌کنم، جدا از آن حالت عادت و کلیشه‌ای که همیشه آدم این حرف‌ها را می‌زند، واقعاً برای هرلحظه‌ای که زیر سقف کنگره و در کنار همدیگر هستیم و بابت تمام آموزش‌های جاری در کنگره و آن امنیت موجود و القائات مثبتی که جریان دارد و آن شفایی که هرکدام از ما گرفته‌ایم و برای هرلحظه‌اش باید هزاران سجده شکر بجا آورد و انشاالله که در حرکت و ادامه هرکدام از ما سپاسگزار این فرصتی که به ما داده شده در این دوره از حیاط باشیم.

دستور جلسه جاری D.SAP هست که اگر اشتباه نکنم در حالت معمول دستور جلسه باید آداب معاشرت می‌بود ولی به خاطر اهمیت D.SAP آقای مهندس فرمودند دستور جلسه D.SAP در این هفته هم ادامه داشته باشد.
داشتم فکر می‌کردم من در مورد D.SAP چه بگویم، خب در مورد این موضوع در طول هفته گذشته همه صحبت کرده‌اند، در مورد مسائل مختلفی مربوط به این داروی شفابخش و اعجاب‌انگیز، ممکن است در برخورد اول این چیزهایی که در مورد D.SAP گفته می‌شود اغراق‌آمیز به نظر بیایید، ولی همه این‌ها حقیقت است، چرا که من داشتم فکر می‌کردم از سال ۹۸ و دو سال قبل از شروع اپیدمی کرونا بود که D.SAP وارد چرخه کنگره و زندگی ما شد و تدریجاً آقای مهندس از خواص آن گفتند که این یک دارو است و این خواص را دارد. خواص ضد ویروسی و ضدالتهابی دارد و یک کمپلکس دارویی است که انواع و اقسام مواد معدنی را در خودش دارد. پتاسیم دارد، منیزیم دارد و همه این صحبت‌ها می‌شد و اعضای کنگره آرام آرام از این دارو به عنوان یک مکمل در کنار داروی درمان  "OT" استفاده می‌کردند.
مسافران سفر اول برای آن مسائلی که مربوط به سفرشان بود که در طول سفر مشکلاتی نظیر یبوست و خواب شب پیش می‌آمد از این دارو استفاده می‌کردند. سال ۹۸ که اپیدمی کرونا پدیدار شد،‏‏ متأسفانه فضای وحشتناکی بر روی کره زمین حاکم شد؛ و اگر مصرف D.SAP توسط جناب مهندس تجویز نمی‌شد، برای کنگره و اعضای آن هم شرایط سخت و دشواری پیش می‌آمد.
تمام جلسات ما از روز اول با حداقل محدودیت‌هایی که از بیرون کنگره و از سوی مراجع بهداشتی اعلام می‌شد، انجام می‌پذیرفت. شاید به‌ندرت افرادی در کنگره به مشکل خوردند که البته یا دارای بیماری زمینه‌ای بودند یا از دستورالعمل‌ها پیروی نکردند.
اگر همین‌الان خبرگزاری‌های خارجی اعلام کنند که مثلاً فلان جای کره زمین فلان دارو را برای فلان بیماری کشف کرده‌اند، شاید همه به‌به و چهچه کنیم، کمااینکه همین اتفاق برای D.SAP هم افتاده که آقای مهندس فرمودند خود سازمان بهداشت جهانی مقاله D.SAP را خریده و در اختیار عموم قرار داده. مگر چقدر کار علمی در جهان هست که چنین جایگاه و ارزشی به این بزرگی برایش در نظر گرفته شود که همه محققان و مردم بتوانند از آن استفاده کنند!
می‌خواهم بگویم بخشی از اعجاز این دارو در دوران کرونا به همه ما ثابت شد و در ادامه، تحقیقات آقای مهندس تأثیرات ضدالتهابی آن را عیان کرد و حتماً هرکدام از شما در استفاده از این دارو تجربیات خوبی دارید.
در مورد D.SAP فرصت نیست که بیشتر صحبت کنم و حتماً دوستان مشارکت می‌کنند و من هم فقط خواستم حس خود را نسبت به این موضوع گفته باشم.

خب تولد مسافر مصطفی می‌باشد و من از مصطفی می‌خواهم که به رسم کنگره بایستد و تشویقش کنید.
من قبل از آنکه درباره مصطفی صحبت کنم به آقا حامد ایجنت پارک لاله خوش‌آمد می‌گویم. در حال حاضر مصطفی مرزبان پارک لاله است و راهنمای ایشان در خدمت مرزبانی آقای حامد می‌باشند که من خیلی از دیدن ایشان خوشحالم و خدمتشان خوش‌آمد می‌گویم.
مصطفی مثل هر مسافر دیگری که به بهانه رهایی از درد و رنج اعتیاد با کنگره۶۰ آشنا می‌شود، آن روزهای اول که آمده بود را کم‌وبیش یادم است. یک اتفاق خیلی خوبی که آرام‌آرام برای مصطفی افتاد و خیلی خوب است که برای هرکدام از ما بیفتد، کنار گذاشتن تعصبات، منیت، خودرأیی‌ها و دیگر حس‌های منفی بود.
کنگره در صور آشکار و پنهان انسان تغییر ایجاد می‌کند و مصطفی با آموزش‌های کنگره و رسیدن به رهایی و قرار گرفتن در صراط مستقیم، از حالت خمیده خارج شد و حتی در صور پنهان هم جوان شد. امیدوارم که در ادامه و در همین مسیر راهش را ادامه بدهد. به‌هرحال مصطفی موفق شد که پهلوان شود و من خودم هیچ‌وقت نگفتم که او این کار را انجام دهد ولی خوشحالم که خودش متوجه وظیفه‌اش شد و این کار را انجام داد. در ادامه و در آزمون راهنمایی در جایگاه تازه واردین قبول شد و انشاالله که تولد بعدی‌اش را با شال نارنجی جشن بگیرد و انشاالله هرکدام از ما در ادامه و در این مسیری که خداوند در اختیار تک‌تک ما در کنگره قرار داده در حال تکامل و زایش و رویش باشیم.
از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید تشکر می‌کنم.

خلاصه سخنان مسافر مصطفی:
سلام دوستان، مصطفی هستم یک مسافر؛
ممنون هستم از همه عزیزانی که زحمت کشیدند و این جشن را برپا کردند و دارند کمک می‌کنند که من در مسیرم بتوانم به‌خوبی خدمت کنم.
صحبت‌های زیادی آماده کرده بودم که مطرح کنم ولی می‌خواهم از روز اولی که وارد شعبه شدم بگویم که با ورودم به اینجا آرامشی خاص به من دست داد و وقتی مشاوره شدم و از اینجا بیرون رفتم به همسفرم گفتم من یا باید به اعتیادم ادامه بدهم و یا اینکه باید به اینجا بیایم و درمان شوم و واقعاً خدا را شکر می‌گویم که توانستم اینجا را انتخاب کنم.
اوایل سفر من خیلی اذیت می‌شدم و شاید حدوداً یک‌ ماه طول کشید تا من در پروسه درمان قرار بگیرم، چون تعیین کلینیک یک‌بار در هفته بود و من کارهایم را کُند انجام می‌دادم و از آغاز درمان طفره می‌رفتم که همچنان بتوانم موادم را مصرف کنم و داشتم خودم را فریب می‌دادم و به قول آقای مهندس خواب بودم، ولی خدا را شکر می‌کنم که در مسیر کنگره قرار گرفتم.
همه راهنمایان کنگره محترم هستند و همه را از صمیم قلب دوست دارم، ولی خدا را شکر می‌کنم که آقا امین را به‌عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌ام.
البته سرمنشأ اصلی آموزش‌های علم کنگره آقای مهندس هستند ولی این آموزش‌ها توسط راهنما به رهجو منتقل می‌شود و آقا امین حمله‌داری به‌خوبی به من آموزش دادند تا من بتوانم به یک خدمتگزار در کنگره تبدیل شوم. از ایشان بسیار تشکر می‌کنم. نمی‌دانم شاید خواست خدا بود یا خواست خودم یا دعای همسفرم بود، من از لحاظ مالی، دارا نیستم، بارها گفته‌ام و شاید الآن موقع مناسبی برای بیانش نباشد ولی توضیح مختصری می‌دهم که از نگاه من باید پهلوان خیلی پولدار باشد و بتواند آن گذشت را هم داشته باشد که از مال خود بگذرد و بخشش کند، ولی خدا شاهد هست که من پولدار نیستم و این قابل مشاهده و اثبات است اما آموزش‌های راهنمایم که بخشش را به من آموخت باعث شد بتوانم جایگاه پهلوانی را تجربه کنم.
در مورد اعتیادم هم من تخریب بسیار زیادی داشتم، این حرف را گذاشتم تا در اینجا بگويم که واقعاً از آقا امین پوزش می‌خواهم و امیدوارم مرا ببخشد، چون در سفرم پنهان‌کاری کردم. یک نفر بیرون از کنگره در من ترسی ایجاد کرد و گفت اگر وارد کنگره شوی به تو شربت می‌دهند و تو معتاد به آن شربت خواهی شد و من هم که ترسیده بودم پنهان‌کاری کردم و عذابش را هم خودم کشیدم.
خیلی اذیت شدم تا توانستم به آن درمانی که می‌خواستم برسم.
مرا پارک لاله نجات داد، یعنی اگر من پارک لاله نمی‌رفتم هیچ‌وقت قادر نبودم آن دردهایی را که داشتم تحمل کنم.
از ایجنت نمایندگی و همه مرزبانان و خدمتگزاران و همه عزیزانی که کمک کردند تا من بتوانم به این آرامش برسم تشکر می‌کنم؛ از همسفرم و از راهنمای همسفرم و از آقا حامد کاکاوند و آقا رضا مصدق و آقا کوروش که زحمت کشیدند و تشریف آوردند تشکر می‌کنم و ممنونم که به صحبت‌های من توجه کردید.

خلاصه سخنان کمک راهنما همسفر فائزه:
خلاصه سخنان کمک راهنما همسفر فائزه:
سلام دوستان، فائزه هستم یک همسفر.
این روز زیبا را خدمت بنیان کنگره جناب مهندس و خانواده محترم ایشان و تمامی عزیزانی که در ایجاد این ساختار و سیستمی که انسان‌ها بتوانند در راستای آن حرکت کنند و حرکت‌هایی پهلوانانه داشته باشند تبریک می‌گویم. به کمک راهنمای محترم آقا امین و مسافر عزیز آقا مصطفی هم تبریک می‌گویم.
اولین تصویری که به یاد دارم همسفر مصطفی چهار ماه در لژیون ما بودند، ولی چون دوران کرونا بود و همه ماسک می‌زدند من اصلاً ایشان را به چهره نمی‌شناختم، این‌قدر آرام و متین بودند و زمانی که در لژیون هم می‌نشستند نه سؤالی می‌پرسیدند و نه کاری با من داشتند.
یک روز که خدمتگزار بودیم ایشان میکروفن گردان بودند که پرسیدم آیا شما در لژیون دوم هستید و ایشان گفتند که چهار ماه می‌شود در لژیون شما هستم.
بسیار صبور بودند و یادم می‌آید جشن همسفر بود که به من گفتند حال مسافرم خیلی بد است و به من گفته‌اند می‌خواهند اتفاق خیلی بدی را رقم بزنند. پرسیدم مسافر شما کدام است و وقتی آقا مصطفی را نشانم دادند با دیدن چهره ایشان مطمئن شدم که اتفاقی نخواهد افتاد، این‌قدر که متین و افتاده بودند و در حال حرکت در مسیر بودند.
خیلی به ایشان تبریک می‌گویم.
فرمودند که در حد جایگاه پهلوانی ثروتمند نیستند، ولی من این احساس را دارم که ایشان به دانش بخشیدن دست یافته‌اند و این بزرگ‌ترین ثروتی است که هر انسانی می‌تواند در اختیار داشته باشد.
امیدوارم همیشه در این مسیری که قرار دارند ثابت‌قدم‌ باشند. می‌دانم که با تمام توان تلاش کرده‌اند تا مبلغ پهلوانی که متعهد بودند را پرداخت کنند و جایگاه راهنمای تازه واردین را هم به دست بیاورند و بابت همه این‌ها تبریک می‌گویم.
این روز زیبا را به همسفر ایشان خانم معصومه عزیز تبریک می‌گویم، جایگاه کمک راهنمایی را هم به ایشان تبریک می‌گویم که بسیار ارزشمند است و ایشان جزو رهجویانی بودند که من فکر نمی‌کردم قبول شوند ولی اسم ایشان در لیست قبول‌شدگان موجب خوشحالی بسیار برای من بود. جایگاه دنوری را هم به ایشان تبریک می‌گویم که با تمام توان حرکت کردند تا یک‌ساله راه چندساله را پیش بروند و امیدوارم همیشه سربلند باشند.

خلاصه سخنان همسفر معصومه:
سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر.
خداوند را خیلی شاکرم که این اتفاق و تولد باعث شده است که ما دوباره زندگی کنیم. از آقای مهندس تشکر می‌کنم که چنین بستری را فراهم نمودند که ما بیاییم از تاریکی‌های وجودمان و همچنین اعتیاد گذر‌ کنیم. از تمام راهنمایان کنگره و همچنین راهنمای عزیز خودم خانم فائزه سپاس‌گزارم که با حس خوبشان برای ما زحمت می‌کشند. همچنین از راهنمای مسافرم آقا امین حمله‌داری تشکر می‌کنم که بسیار‌ ما را در این راه کمک کردند.
کنگره واقعاً یک تکه‌ای از بهشت است،‌ بهشت جایی است که انسان در آن آرام بگیرد و خداوند در سوره الرحمن، بهشت را توصیف می‌کند که ما باید از آن الهام بگیریم. ما در بهشت آرام می‌گیریم و به خودمان می‌رسیم و درست فهمیدن و زندگی کردن را یاد می‌گیریم. یک پیامی‌ برای تازه‌واردین و کسانی که در سفر اول هستند دارم که به کنگره ایمان داشته باشید، قطعاً موفق می‌شوید. از مسافرم متشکرم که من را با کنگره آشنا کرد تا بتوانم این آموزش‌های ناب را دریافت کنم. از همه عزیزانی که ما را در این جشن یاری‌ نمودند تشکر می‌کنم.


تصاویر: مرزبان خبری
تایپ: مسافر علی‌اکبر و مسافر امیرحسین
بارگذاری و ارسال: مسافر امیرحسین
تهیه و تنظیم سایت نمایندگی پرستار
تهیه و تنظیم سایت نمایندگی پرستار

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .