English Version
This Site Is Available In English

انسان‌ها مسافران قطار زندگی هستند

انسان‌ها مسافران قطار زندگی هستند

سی‌دی سفر بسیار جذاب و زیبا بود جناب مهندس سفر خودشان را در سال  ۱۳۷۵ آغاز کردند، سفری که به زندگی خیلی از انسان‌ها امید بخشید و آرامش را به قلب‌های آنان هدیه کرد. جناب مهندس در این سفر سختی‌های زیادی را تحمل کردند تا به آرامشی که مد نظرشان بود رسیدند؛ پس از آن دستاوردهایشان را در اختیار انسان‌های دردمند قرار دادند تا همه بتوانند از زندگی لذت ببرند و به آرامش و آسایش برسند.
زندگی جولانگاهی است که هر کدام از ما چند صباحی در آن اتراق می‌کنیم و دیر یا زود باید آن را ترک کنیم. سفر هر شخصی با دیگری متفاوت است و هر انسانی بنا بر افکار ، اندیشه و جهان بینی خود کوله بارش را پر می‌کند.
هرگاه صحبت از سفر می‌شود، احساس شادابی خاصی به من دست می‌دهد ولی آیا سفر بدون هدف معنای خاصی دارد یا خیر؟ تحرک و تلاش جزء فرامین الهی است و سکون بر هیچ موجودی جایز نیست؛ زیرا اگر حرکت نکنیم هیچ یک از مسائل و مشکلات ما قابل حل نیست و نمی‌تو‌انیم پیشرفتی داشته باشیم. انسان دائمأ در سفر است و پایان هر نقطه می تواند سرآغاز خط دیگری برای او باشد؛ بنابراین اگر تلاش داشته باشد می‌تواند به ارتقاء برسد و همه موفقیت‌ها بستگی به تلاش و پشتکار انسان دارد .
انسان با تمام موجودات متفاوت است و در طول مسیر زندگی دو سفر انجام می‌دهد، سفر درونی و بیرونی اگر من همسفر تلاش کنم و آموزش پذیر باشم، بتوانم ضد‌ارزش‌های درونم را بشناسم و برای تغییر آرامش درونی‌ام تلاش کنم از جایگاه فعلی خود ارتقاء می‌یابم همچنین اگر توانستم مشکلات درونی خود را حل کنم، از ضدارزش‌ها فاصله بگیرم همینطور در مسیر ارزش‌ها ثابت قدم باشم، قطعأ در سفر بیرونی هم می‌توانم به جایگاه بالاتری برسم .
تصور من این است که زندگی مانند یک قطار است و ما مسافران آن قطار هستیم که خودمان بنا به  اختیاری که از روز ازل به ما داده شده مسیرمان را مشخص می‌کنیم‌،  مسیری که سوار شدن در قطارش را ما مشخص نمی‌کنیم و زمان پیاده شدن از قطار را نمی‌دانیم.
من در طول مسیر زندگی خود که جاری و در حرکت است با قدرت اختیاری که دارم می‌توانم راه مستقیم یا راه منفی و ضدارزشی را انتخاب کنم، اگر راه ارزش‌ها را انتخاب کنم می‌توانم در طول مسیر سفری لذت بخش داشته باشم، اگر راه ضدارزش‌ها را پیش بگیرم سفری پر از رنج و ناآرامی خواهم داشت. هر شخصی می تواند در طول سفر خود با قدرت اختیاری که دارد، انتخاب کند که از نادانی به دانایی و از تاریکی به سوی روشنای حرکت کند و خود انسان تعیین کننده سرنوشت خویش می‌باشد، همه این ها مستلزم این است که ما جهان‌بینی را خوب یاد بگیریم و به خودمان ضربه و صدمه‌ای وارد نکنیم و با انجام معرفت، عمل سالم، عدالت و اندیشه درست به آرامش و آسایش برسیم.
وقتی به پایان سفر که همان ایستگاه آخر زندگیست رسیدیم باید پیاده شویم و هنگام پیاده شدن ببینیم چه اندوخته‌ای داریم و در طول سفر چه کرده‌ایم؟ آیا با سربلندی به مقصد رسیده‌ایم یا کوله بار ما خالی از هرگونه اندوخته‌ای است؟ باید هنگام پیاده شدن طوری باشیم که دیگران از رفتن ما ناراحت شوند؛ گویا چیزی با ارزش را از دست داده‌اند.
آمدن من به کنگره برایم آغاز سفری از ظلمت و تاریکی به طرف نور و روشنایی بود، با گرفتن آموزش‌های بسیار خوب و ناب توانستیم سفر و درمان مسافرم را در کمال آرامش و آسایش به اتمام برسانیم؛ اگر این آموزش‌ها نبود هیچ معلوم نبود قطار زندگی من کجا متوقف می‌شد، همه ما مسافران و هسفران کنگره ۶۰ می‌توانیم بنا به آموزش‌ها و راهکارهایی که در طول سفر می‌گیریم، مسیر خودمان را مشخص کنیم و زندگی سرشار از محبت، عشق، ایمان و آرامش داشته باشیم. من مسافرت‌های زیادی رفته‌ام ولی هیچ سفری لذت بخش‌تر ، پر‌انرژی‌تر و آرام بخش‌تر از سفر در کنگره برایم نبوده است.
خدا را شاکرم که در این مسیر قرار گرفتم و هر لحظه به خاطر وجود آقای مهندس و تمام اعضای کنگره ۶۰ از خداوند بزرگ سپاسگزارم و از راهنمای خوب خودم که با صبوری در این مسیر همراهم بود سپاس فراوان دارم و قدردان ایشان هستم.

نگارش: همسفر نساره (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر اسما (لژیون نهم)
ثبت: کمک راهنمای تازه واردین همسفر مهدیه 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .