جلسه یازدهم از دوره ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم با استادی راهنمای محترم مسافر علیرضا نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر ابراهیم با دستور جلسه " وادی سوم و تاثیر آن بر روی من " و در ادامه " تولد یک سال رهایی مسافر مصطفی " پنجشنبه 4 خردادماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم، از آقای مهندس و خانوادهی محترمشان تشکر میکنم. از راهنمای خوبم اکبر آقا که جایگاه امروزم را مدیون آموزشها و زحمات ایشان هستم تشکر میکنم. از ایجنت و مرزبانان گروه مسافران و همسفران تشکر میکنم. خدا قوت خدمت ایجنت سابق گروه همسفران و تبریک میگویم جایگاه ایجنت جدید همسفران را به ایشان. همچنین به مرزبانان دورهی قبل شعبهی پارک فدک خدا قوت عرض میکنم و تبریک عرض میکنم به مرزبانان جدید شعبهی پارک فدک و انشالله که بتوانند پارک خوبی را برای ما محیا کنند به جهت ورزش.

در رابطه با دستور جلسه در بخش اول برای من مشخص میکند که جایگاهی که در آن هستم خودم برای خودم تعیین کردم. درواقع تکلیف را با ما روشن میکند. با پشت سر گذاشتن وادی تفکر و ایمان، به این وادی میرسیم که به ما میگوید خودت هستی و نه هیچ شخص شخیص دیگری. آقای مهندس در این وادی در ابتدا میگویند: در این وادی زندگی بهطور دیگری آغاز میشود و شروعی تازه است برای سلامتی، آرامش، صلح و آسایش است. باید برای انجام دادن کارهای شخصی خودمان، پذیرفتن را شروع کنیم. آقای مهندس در رابطه با این موضوع میفرمایند: در این مقطع دوراه بیشتر وجود ندارد، یا در تفکر اینکه دیگران مقصر هستند بمانیم و به شیون و ناله بپردازیم، درنتیجه هرروز بیشتر در تاریکیها فروبرویم. راه دوم این است که با استفاده از این وادی مسیر را بیابیم و در این مسیر قدم برداریم و آموزشهای این وادی را کاربردی کنیم تا بتوانیم از تاریکی خارج شویم. کنگرهی ۶۰ چرا موفق است؟ زیرا در کنگره کنار تجربه و تفکر آموزش وجود دارد، اما در بیرون ازاینجا چنین آموزشی وجود ندارد. باید گفت خودکرده را تدبیر هست. میتوان بهراحتی تغییر کرد، شرط آن سعی و تلاش، آموزش، تفکر و اندیشه است. باید در مسیر محکم قدم برداریم و از نیرویهای منفی نهراسیم، زیرا خداوند هستی را با چنین نیروهایی خلق کرده و ما باید بدانیم وجودشان لازم است. در آخر باید بدانیم، میتوانیم ازنظر مشورتی افراد صالح و کارآزموده استفاده کنیم، ولی تصمیم نهایی را باید خودمان بگیریم.

بخش دوم دستور جلسه: تولد اولین سال رهایی رهجوی عزیز آقا مصطفی را به خودشان و همسفر محترمشان همچنین راهنمای همسفرشان، تمامی اعضای کنگرهی ۶۰ و در رأس به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم. مصطفی اولین رهجوی لژیون من بودند. اولین رهجویی که بابت ایشان تماس گرفتم و از راهنمای خودم بابت رهایی و رسیدن خدمت آقای مهندس رخصت طلب کردم. اولین رهجویی هستند که تولد یک سال رهاییشان را جشن میگیریم در لژیونم و این اولین باری است که این جایگاه را تجربه میکنم و حس و حال خیلی خوبی برای من دارد. مصطفی با ظاهری نسبتاً خوب، اما درونی آشفته وارد کنگره شدند. خوب سفر کردند، منضبط و فرمانبردار بودند. ایشان از خدمتگزاران کنگره هستند و امیدوارم در این مسیر ثابتقدم بمانند.
آرزوی مسافر مصطفی: آرزو میکنم تمام مسافران در راستای وظیفه و رسالتی که بر عهدهی آنها است تلاش کنند و خدمت نمایند.
شکرگزاری: ابتدا تشکر میکنم از بنیان کنگره، دیده بانان محترم، ایجنت محترم شعبه و مرزبانان عزیز، همچنین در بخش همسفران، از ایجنت و مرزبانان، از تمام راهنمایان بهخصوص راهنمای همسفرم تشکر میکنم. تشکری ویژه از راهنمای خودم آقا علیرضا میکنم که جایگاه امروزم را مدیون زحمات ایشان هستم.
خلاصه سخنان مسافر مصطفی: زمانی که وارد کنگره شدم حس و حال خوبی نداشتم، مصرفم را از کشیدنی به خوردنی تغییر داده بودم و میزان تخریب بالایی را داشتم. با بالاترین میزان دارو سفرم را شروع کردم. در مسئلهی خواست تقدیر و فرمان الهی واقعاً خواست مهم است، من واقعاً خواستم که درمان بشوم، فرمانبرداری کردم و زمانی که سی دی مینوشتم، حس و حال خوبی را تجربه میکردم. من بدون هیچ درد و خماری سفر اولم را به پایان رساندم. این جشن برای من این پیام را دارد که سرمست نشوم و برای شما این پیام را دارد که روزی میتوانید این جایگاه را به دست بیاورید و تجربه کنید و شدنی هست. امیدوارم که در مسیر باشم و خدمت کنم و رسالتی که به عهدهام هست بهدرستی انجام بدهم.
خلاصه سخنان راهنمای محترم همسفر لیلا: اولین سال رهایی مسافر مصطفی را به کمک راهنمای محترم آقا علیرضا همچنین همسفر عزیز خانم مریم تبریک عرض مینمایم.

رهایی فقط برای آقا مصطفی نیست و یک کار گروهی است و امروز همهی ما در این رهایی سهیم هستیم. خانم مریم اولین رهجوی من هستند و اولین رهایی لژیون من هستند، امیدوارم تمام همسفرانی که در کنگره هستند، در ادامه همسفر بمانند. همسفر شدن یک مسئله و همسفر ماندن یک مسئلهی مضاعف هست. خانم مریم همسفر ماندند، فرمانبردار بودند و خواستهی قوی داشتند. انسان صبوری هستند و مسیر را باقدرت پیمودند تا امروز.
خلاصه سخنان همسفر مریم: خدا را شاکر هستم که در این مکان مقدس قرار گرفتم و آموزش میگیرم. از آقای مهندس و خانواده ایشان، همچنین از ایجنت محترم و مرزبانان در بخش مسافران و همسفران، بهخصوص راهنمای مسافرم و راهنمای خودم تشکر میکنم. برای تمام مسافران و همسفران آرزو دارم که این جایگاه را تجربه کنند.
تایپ: مسافر امیرحسین لژیون ششم
تنظیم و ارسال خبر: مسافر امیر لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
770