English Version
English

پادزهری برای انسان‌های متوقع

پادزهری برای انسان‌های متوقع

جلسه دهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزش مجازی همسفران نمایندگی ملایر با دستور‌جلسه «وادی سوم (باید دانست هیچ‌ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند) و‌ تاثیر آن روی من» با استادی کمک‌راهنما همسفر سمیرا در روز شنبه ۳۰اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

وادی اول ما را با تفکر آشنا کرد و به ما آموخت، اگر می‌خواهیم زندگی سالمی داشته باشیم باید تفکر کنیم و درست فکر کردن را سرلوحهٔ کارهایمان قرار بدهیم. وادی دوم به ما گفت ما هرچقدر خودمان را بی‌ارزش تلقی کنیم دارای یک ارزش و جایگاهی هستیم.

 حال بعد از رد شدن از این احساس پوچی، متوقع بودن سراغ ما می‌آید و انسان متوقع می‌شود که همه باید به او کمک کنند و همه باید از کار و زندگی‌شان بزنند تا او به درمان برسد. این روحیه طلبکارانه و متوقع بودن در همهٔ مصرف‌کنندگان شایع است از خانواده شروع شده و حتی خداوند را در برمی‌گیرد. اگر انسان بخواهد چیزی را اصلاح کند باید ریشهٔ آن را درست کند؛ ریشه قابل‌ رؤیت نیست و جز صور‌پنهان است؛ مثلاً وقتی ما یک درخت را می‌خواهیم اصلاح کنیم از شاخه و برگ‌هایش شروع می‌کنیم و اگر آفتی زده باشد با سم‌پاشی آن را درست می‌کنیم ولی اگر مشکل از ریشه باشد دیگر با سم‌پاشی کار درست نمی‌شود باید کود و املاح معدنی آن را تغییر بدهیم. چهار وادی اول به تفکر برمی‌گردد؛ تفکر جز صور‌پنهان و ریشه انسان است که باید اصلاح بشود. وادی سوم پادزهری برای انسان‌های متوقع است، توقع بسیار مخرب و بازدارنده است، اگر درست نشود، شخص هر چقدر به کنگره بیاید، منظم باشد، خدمت کند و... تغییری نمی‌کند چه برسد که به درمان شود.

عضو کنگره ۶۰، با قدم در وادی تفکر و اینکه او بیهوده نیافریده شده و ارزشمند است، قدم به وادی سوم می‌گذارد و به بایدها و نبایدهای علم زندگی دست می‌یابد. عضو آموزش دیده کنگره ۶۰، می‌داند که صاحب تفکر و تعقل است، می‌تواند در مسیر ارزشمندِ وجودش، صفحه‌های سیاه زندگی خود را پاک و سفید نماید و به سبکی سالم، صفحه‌های زندگی‌اش را نقاشی و رنگ آمیزی نماید و در مسیر تغییر، تبدیل و ترخیص، نه تنها صفحات را به خوبی تغییر دهد بلکه حتی صفحه سفید زندگی خلق کند و متکی بر نیروهای درونی و با توکل بر خداوند منان و یاری دیگر انسان‌ها احیا شود و نقش‌های زنده و پویا را در زندگی خلق نماید. 

کلید راه :‌

وادی سوم یک کلید به ما داده است! اگر به بعضی گفته شود همه چیز از خودت است، مقصر خودت هستی ، ناراحت می‌شود و می‌گوید: مگر می‌شود؟ آری می‌شود! تمامی مشکلات از خود شما است، اگر بپذیرید، راه برایتان باز می‌شود. وادی سوم می‌گوید: خود، کلید مسیر اصلی راه خود را بیابید. با این سخن؛ یعنی همه چیز در دست خودمان است. تا کی می‌خواهیم بگوییم مشکل از دیگران است؛ یعنی اینکه جدّی باشیم، حل کردن مسئله را یاد بگیریم، برای حل مسئله هزینه بدهیم. بهای دوری از ضدارزش ها را بدهیم. اگر آموزش و اجرایی کردن آن را جدّی نگیریم تمام مشکلات دوباره و به شکل‌های گوناگون در زندگی‌مان تکرار می‌شود؛ پس مسائل باید به دست خودمان حل شوند. همچنان که در وادی آمده است، ( با تفکر، سعی، تلاش و امیدواری، برای پیداکردن کلید مسائل غیرقابل حل کوشش کنیم تا کلید را بیابیم. ) امید در وادی سوم به بار می‌نشیند که راه برگشت وجود دارد. در کنگره آموختیم که خود کرده را تدبیر است؛ چون خودمان خواستیم و توانستیم کلید راه اصلی را بیابیم.

هرکسی که به کنگره می آید تخریبی دارد، کنگره جایگاه شاگرد زرنگ‌ها و یا انسان‌هایی که در صلح و آرامش هستند، نیست. نوع نگاه ما به مشکلمان خیلی مهم است. فردی که به وادی سوم ایمان ندارد، مشکلاتش را گردن دیگران می‌اندازد و با خودش فکر می‌کنداگر امروز بیمار، غمگین، بی خواب و... است مسببش دیگران و رفتار اشتباهشان است که او به این نقطه رسیده‌است. این تفکر باعث می‌شود که توقع حل مشکل‌اش را هم از دیگران داشته باشد که این کاملا غلط است .اگر کسی با این تفکر وارد کنگره شود ، مرزبان هرچقدر به او خدمت کند، خدمت مرزبان را به شکل محبت نمی‌بیند و آن را وظیفه تلقی می‌کند، چون تفکر من نسبت به دیگران تعیین می‌کند که چه حسی از رفتارشان به من دست بدهد. باید بپذیریم که هر اتفاقی که برایمان رخ‌داده است و هر تصمیم اشتباهی گرفته‌ایم باعث‌و‌بانی‌اش خودمان بودیم، ابلیس که بزرگ‌ترین نیروی منفی است می‌گوید؛ تا انسان دستش را به من ندهند من نمی‌توانم کاری انجام بدهم، پس در هر جایگاهی با هر مشکلی که هستیم باعثش انتخاب‌های خودمان بوده و به علت لبیک گفتن به خواسته‌هایی نامعقول بوده است. آقای امین می‌گويند؛ پذیرفتن این موضوع مثل یک داروی تلخ است که خوردنش خیلی بسیار سخت می‌باشد ولی هرچقدر بیشتر این داروی تلخ را بخوریم زندگی وکارهایمان برایمان شیرین‌تر می‌شود.

تیتر وادی سوم می‌گوید "باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند." اولین کلمه‌ای که در این وادی استفاده‌شده کلمه "باید" است، یعنی بی‌برو و برگرد، از کلمه شایسته است، بهتر است، صلاح است و...استفاده نشده است. این کلمه تأکید بر محکم بودن و استوار بودن این قانون دارد و همان‌طوری که همه می‌دانیم وادی‌ها از قوانین الهی منشأ گرفته‌اند و این قوانین لایتغیر هستند و کاری به اعتقاد کسی ندارد، برای همه یکسان اجرا می‌شوند؛ مانند قانون جاذبه زمین.

هیچ‌کس به‌اندازه خود انسان به خودش فکر نمی‌کند و هیچ‌کس به‌اندازه خود انسان، خودش را دوست ندارد ؛ هیچ‌کس هم به درون خود انسان به‌اندازهٔ خودش شناخت و آگاهی ندارد. زندگی ما مثل برگی از برگ‌های درخت است که هیچ‌کسی به‌اندازه خود ما به آن واقف نیست.

نویسنده: کمک‌راهنما همسفر سمیرا
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی کمک راهنما همسفر سمیرا (لژیون ۲)
همسفران نمایندگی ملایر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .