English Version
This Site Is Available In English

دستی در دستان خدا

دستی در دستان خدا

راهنما: واقعاً چه واژه زیبایی، سرشار از عشق و مهربانی و گذشت. شاید کمی سخت به نظر آید، اما بی‌شک برای راهنما شدن عشق به مخلوق و خدمت بلاعوض حرف اول را می‌زند. سختی‌های زیادی دارد، ولی در پس هر رهایی، برق چشمان راهنما از شوق رهایی رهجو قابل مشاهده است و چقدر لذت‌بخش است. چه حسی بالاتر از این‌که درست زندگی کردن را به شاگردان خود بیاموزی، چه حسی بالاتر از این‌که راه یافتن آرامش را به شاگردان خود یاد بدهی و این‌که مثل شمع بسوزی و نورافشانی نمایی. آری راهنما، گاهی باید مثل شمع بسوزد، اما این سوختن با بقیه سوختن‌ها قدری متفاوت است؛ این سوختن باعث تولد ققنوسی در وجود راهنما می‌شود که از سختی‌های زیادی عبور کرده و راه‌های زیادی آمده و در مقابل مشکلات سر فرو نیاورده است. چه واژه زیبایی! راهنما کسی که راه را نشان می‌دهد، کسی که تمام سختی‌ها را روزی به جان خریده و از صعب‌العبور‌ترین راه‌ها عبور کرده و توانسته است سرش را بالا بگیرد و از درون رشد کرده است. راهنما به راستی بهترین راه را نشان می‌دهد و راه صراط مستقیم چقدر راه زیبایی است؛ هر چند سختی‌های خود را دارد، اما هر کسی در این راه قرار بگیرد و از آن منحرف نشود، بی‌شک پایان خوبی در انتظار او است. خداوند را شکرگزارم، چون من را لایق راهنما داشتن دانست و چقدر در زندگی من جای راهنما خالی بود. راهنمایی می‌خواستم که ذهن آشفته من را آرام کند، راهنمایی که واقعاً بلد راه بوده و بتوانم به حرف او اعتماد کنم و حقیقت را از زبانش بشنوم. راهنمایی می‌خواستم که درد من را درک کند و بداند که چه می‌گویم، راهنمایی که درمان را هم بلد باشد. لطف خداوند شامل حال من شد و با کنگره آشنا شدم، چون یک بلد راه می‌خواستم که اهل عمل باشد وگرنه حرف زدن را همه بلدند. اکنون که چند سالی از ورودم به کنگره می‌گذرد، چقدر معنی این واژه زیبا برای من متفاوت‌تر از قبل شده و چقدر راهنمایم برای من ارزشمندتر شده است. حالا که از تاریکی درون خود قدمی به جلوتر حرکت کرده‌ام، گویی اندکی بهتر، اطراف خود را می‌بینم. شاید برای راهنما داشتن بهای بسیاری داده باشم، اما ارزشش را دارد‌؛ چون چیزی که به دست آورده‌ام قیمتی نداشته و گویا بهتر از این دستاوردی برای من وجود ندارد. رهایی! رهایی از بند جهالت و افکار پریشان، رهایی از ناامیدی، رهایی از تفکرات غلط، رهایی از پوچ‌گرایی و...چقدر خوب است که احساس کنی دستت در دست خداست و همیشه به او تکیه کنی و رضایت او در اولویت باشد. همه این‌ها به واسطه داشتن راهنما در من رشد کرد و شکل گرفت. در ابتدا، هفته راهنما را به راهنمای بزرگوار خودم، آقای مهندس عزیز که تمام وقت خود را صرف آموزش امثال من کردند که به راستی گمشدگان واقعی بودیم و در ادامه خانم اکرم عزیز که همیشه در قلب من هستند و سپس کسی که بیشترین تلاش را برای من نمود و بار رهایی و آموزش من را به دوش کشید، خانم فرشته عزیز که همیشه قدردان زحمات ایشان هستم، تبریک عرض می‌نمایم. خدمت ایجنت محترم، خانم فرشته و تک‌تک راهنمایان شعبه رودکی و کنگره 60، تبریک و تهنیت عرض نموده و از همه خدمتگزاران شعبه رودکی سپاسگزارم.

نگارش: همسفر توران رهجوی کمک راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر مهناز رهجوی کمک راهنما همسفر ساره (لژیون هشتم)
ارسال مطلب: همسفر پریسا مرزبان خبری

همسفران نمایندگی رودکی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .