اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من، دل من داند و من دانم و دل داند و من

همسفر زیبا؛
راهنما کسی است که راه را نمایان می کند. او این راه را تجربه نموده و تجربیاتش را در اختیار رهجو نیز قرار می دهد ، همچون چراغی در این مسیر تاریک رهجو را همراهی می نماید  تا راه را گم نکند. به همین دلیل است که جناب مهندس می فرمایند باید به راهنما احترام گذاشت و فرمانبردار بود. جایگاه راهنما بسیار بالا می باشد، چرا که وقت با ارزش خود را بدون هیچ چشم داشتی در اختیار رهجو قرار می دهد. از راهنمای خودم، خانم فاطیمای عزیز که همیشه در شرایط سخت سنگ صبور من می باشند، تشکر می کنم و دستشان را می بوسم .

همسفر نوشین؛
راهنما مثال درختی قوی و تنومند است که ریشه محکمی نیز دارد. هر رهجو که وارد این مکان مقدس می شود، مانند یک میوه نارس است که با کمک این درخت تبدیل به یک میوه رسیده و شیرین می شود.
از تمام زحمات این انسان های بی منت ممنونم و امیدوارم خداوند همیشه پشت و پناه این افراد باشد.

همسفر سپیده؛
زمان:حال
مکان:کنگره ی۶۰
راهنمایان: در لژیون ها نشسته اند و با عشق صحبت می کنند.
در سالن می چرخم، نگاه می کنم، حس می کنم، اما من از جلسه اول انتخاب خودم را کرده بودم.
دوباره نگاه می کنم.
چشمانی مهربان، صدایی آرام بخش، چهره ای معصوم....
بله؛ خودش است، من انتخاب کردم.
سلام خانم فاطیمای عزیزم، سلام رب من، سلام مادر مهربانم
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
هفته راهنما مبارک.

همسفر آرزو؛
هفته راهنما را به ایجنت محترم، خانم راحیل و همه راهنمایان گرامی علی الخصوص راهنمای خودم خانم فاطیمای عزیز، تبریک عرض می کنم.
تنها خداوند باعث شد که من راه کنگره را پیدا کنم و خداوند را شاکرم که شما را سر راه من قرار داد. شما نمونه یک مادر دلسوز و مهربان هستید و من آرامش و حال خوش امروزم را مدیون زحمات بی وقفه شما می باشم.
تا ابد در قلب من جا دارید، چرا که هیچ کس مثل شما نیست که بدون مزد این چنین برای حل مشکلات دیگران وقت بگذارد.
فرشتگان زمینی آرزومند سلامتی و حال خوش برای همه شما می باشم.

همسفر مریم؛
نمی دانم چه بنامم تو را که لایق بهترین ها هستی.
وقتی به گذشته رجوع می کنم،سرزنش ها،تحقیر ها،حق به جانب بودن ها و هزاران درد دیگر که نه من از آنها غافل می شدم، نه آنها از من.
و حالا محبت، احترام، اعتماد به نفس، جایگاه، حرکت به سمت نور و در نهایت آرامش ذهن و درونم.
اینها هدایایی بود که بدون هیچ چشم داشتی و با صبر و حوصله به من بخشیدید.
ای همراه، ای هدایت گر و ای چراغ راه امید نمی دانم با چه زبانی تو را سپاس گویم.
با تمام وجود دوستت دارم.

همسفر شقایق؛
راهنما یعنی نشان‌دهنده مسیر تاریکی به نور، غم به شادی، نفرت به عشق راهنما یعنی نمایانگر راه رسیدن به آرامش، نمایانگر راه رسیدن به بهشت و نجات از جهنم درون. راهنمای عزیزم، تو مرا از جهنمی که سال‌ها وجودم را تسخیر کرده بود نجات دادی. واژه سپاس در برابر از خودگذشتگی و ایثار شما ذره‌ای بیش نیست. تنها دارایی من برای شما، دعای خیر است که به‌پاس تمام الطافتان، می‌توانم بدرقه راهتان کنم تا پایدار باشید، تا بمانید برای من و برای هزاران‌هزار انسان دیگر مانند من.

همسفر شادی؛
خانم فاطیمای عزیز، شما روشنایی‌بخش تاریکی جان هستید و ظلمت اندیشه را نور می‌بخشید. از دلسوزی و صبوری‌تان در آموزش  و انتقال حس خوب برای رسیدن به  روشنایی‌ها سپاسگزارم. هفته راهنما را به آقای مهندس و همه کمک راهنمایان  عزیز به‌خصوص خانم فاطیما عزیزم تبریک می‌گویم و برایشان آرزوی سلامتی دارم.

همسفر لیلا؛
فرشته نجات راه‌گم‌کردگان، ای آنکه الفبای زنده شدن و زندگی‌کردن را حرف‌به‌حرف به من آموختی، روزت مبارک معلم من.
تا زنده‌ام دعاگویتان خواهم بود.

تایپ و ویرایش: همسفر نگین لژیون کمک راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ثبت و ارسال: همسفر شیدا لژیون کمک راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی گیلان