به نام قدرت مطلق الله
دوازدهمین جلسه از دورهی هفدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی زنجان با دستور جلسهی درختکاری با استادی ایجنت مسافر سینا، نگهبانی مسافر اصغر و دبیری مسافر علیرضا در روز پنجشنبه مورخ ۱۸ اسفند ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سینا هستم یک مسافر، انشاالله که حال همگی خوب باشد، خدا را شکر می کنم که یک بار دیگر در اواخر سال ۱۴۰۱ اجازه حضور در کنگره به همه ما داده شد، سال جدید را پیشاپیش به همه عزیزان تبریک عرض میکنم، انشالله سال جدید برای تمام دوستان سال خوبی باشد، سفر اولی ها به رهایی برسند و سفر دومیها بتوانند به واسطه خدمت در کنگره ماندگار شوند. یکی از ویژگیهای فرزند کنگره بودن برای افراد در بطن کنگره بودن است، ما در گذشته یک دستور جلسهای داشتیم با عنوان بازیگر باشیم یا تماشاچی، کسانی که بازیگر هستند و در کنگره نقشی را ایفا میکنند ماندگار می شوند این افراد فرزند کنگره هستند، در این میان تماشاچیها مدام تغییر میکنند و حذف میشوند و گاهی این حذف شدنها احساس نمیشود مگر اینکه در عکس یا فیلم آن فرد را ببینیم و بگوییم که نیست، ولی بازیگران همیشه هستند و جزئی از کنگره ۶۰ هستند، بازیگر بودن و در وسط گود بازی کردن خیلی مهم است، کسی که اعضا را زیر ذرهبین قرار داده و آنها را قضاوت میکند بازیگر نیست، کسانی که در وسط بازی میکنند حواسشان نمیشود که در حاشیه چه خبر است، این افراد انرژی لازم را از کنگره دریافت میکنند، بازیگر بودن در کنگره اصلاً موضوع پیچیدهای نیست، به طور مثال از تشویق کردن شروع میشود، اگر شما میخواهید بفهمید چه کسانی تماشاچی هستند ببینید در کارگاهها چه کسانی تشویق نمیکند اینها تماشاچی هستند، میخواهید بدانید چه کسانی بازیگر یا تماشاچی هستند ببینید چه کسانی جواب سلام میدهند و چه کسانی جواب سلام نمیدهند، آنهایی که جواب سلام نمیدهند تماشاچی هستند.
افرادی که از کنگره طرد میشوند نشانههایی دارند، اولین نشانه این است که تشویق نمیکنند و جواب سلام نمیدهند و خود به خود حذف میشوند، میگویند که از کنگره انرژی دریافت نمیکنیم. حال چه اشخاصی از کنگره انرژی میگیرند؟ آنهایی که با تشویق کردن جواب سلام دادن و در بطن بازی بودن انرژی دادهاند. بنابراین کسانی که به موقع در کارگاه حضور دارند و خدمت میکنند انرژی میگیرند، آنقدر کنگره به این عزیزان انرژی میدهد که هیچ وقت طرد نمیشوند، من گاهاً سفر دومیهایی را میبینم که تشویق نمیکنند و فکر میکنند چون سفر دومی شدهاند میتوانند از قوانین پیروی نکنند. بازیگر بودن هم برای سفر اولیها و هم برای سفر دومیها بسیار مهم است انشالله که همیشه بازیگر باشیم و خدمتگزار. هفته درختکاری است من با این موضوع خواستم بگویم که کسانی که بازیگر هستند آستینهای خود را بالا زده و در این سنت احیا شرکت میکنند، کنگره ۶۰ کنگره احیا است و سنتها و چیزهایی که از بین رفته است را زنده و احیا میکند، مانند نوشتن، مانند احیای انسانها و خانوادهها، مانند درختکاری که احیای زمین است و با احیا کردن است که خودمان نیز احیا میشویم، انشالله کسانی که واجد شرایط بودند در این سنت درختکاری شرکت کنند و با احیای درختی به احیای قسمتی از وجود خود کمک کنند.
سخنان کمک راهنما مسافر سینا در رابطه با هفتمین سال رهایی کمک راهنما مسافر صمد
امروز تولد ۷ سال رهایی کمک راهنمای محترم آقا صمد است، من پیام تولد آقا صمد را قرائت میکنم: صمد عزیز تو از جایی آغاز نمودهای که نمیدانستی و با شروع و ادامه چون من و ما راه گم کردی و بازیافتی اکنون فرمان است که ادامه بدهی.
من اگر بخواهم در مورد آقا صمد صحبت کنم، آقا صمد یکی از بازیگرهای اصلی نمایندگی زنجان هستند، از همان اول هم جزو بازیگران بودند و همین الان هم بعد از گذشت هشت سال جزو بازیگران هستند و در وسط گود هستند، آقا صمد در هیدج سفر خود را شروع کرد و من به یاد ندارم در طول سفر غیبت کرده باشند، همیشه در لژیون بودند و خیلی اهل مطالعه و پرسش بودند و با سایر اعضا هم کلام میشدند که این دوستی و صمیمیت بین اعضا خیلی مهم است، آقا صمد بعد از به اتمام رسیدن سفر اول در هیدج مرزبان شدند، بعد از آن در آزمون شرکت کردند و کمک راهنما شدند، ایشان اولین فردی بودند که از زنجان در هیدج عضو لژیون سردار شدند سپس در زنجان راهنما شدند و لژیون تشکیل دادند مدتی مسئول قسمت اوتی بودند و در حال حاضر راهنما و خزانه دار لژیون سردار هستند، ایشان فرزند کنگره هستند و هر جایی که در توانشان بوده و توانستهاند بازی کردهاند، و رهجوهای خوبی پرورش دادهاند و از خودشان نقش زیبایی به یادگار گذاشتهاند، آقای مهندس فرمودهاند: در درخت کنگره راهنمایان شاخههای فرعی هستند که میوه میدهند، حالا فکر کنید آن شاخههای فرعی از خود شاخههایی دیگر تولید کنند و راهنماهای دیگری را آموزش دهند، آقا صمد رهجوهای خوبی تربیت کردند، کمک راهنماهای محترم مسافر سعید، مسافر صابر و مسافر اسمعیل از رهجوهای ایشان هستند، و رهجوهای دیگرشان که از خدمتگزاران کنگره 60 هستند. از نشانهها میشود فهمید چه کسی بازیگر است، ایشان تنها کسی است که از هیچکدام از حرفهای من دلگیر نشده است، چون سیستم را دوست دارند همیشه متوجه این بودهاند که راهنما هیچ وقت حرفی به ضرر رهجو نمیزند و تمام دستورات آموزش است، همین دیدگاه باعث شده آقا صمد در کنگره ماندگار شود، من این تولد را به آقا صمد و همه اعضای نمایندگی زنجان تبریک عرض میکنم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
رهایی هفته سوم اسفند ماه 1401 کنگره 60 نمایندگی زنجان
رهایی مسافر بهروز از لژیون دوم به راهنمایی کمک راهنما مسافر صمد
سخنان کمک راهنما مسافر صمد در هفتمین سال رهایی:
سلام دوستان صمد هستم یک مسافر، من از استاد سینا تشکر میکنم که وقت گذاشتند و تولد بنده را برگزار کردند، من با احتساب سفر اولم نزدیک ۹ سال است که در کنگره هستم و در این مدت مدام استاد سینا را اذیت کردم، من خیلی خوشحالم که در شعبهای خدمت میکنم که راهنمای خودم در آن شعبه حضور دارد و هر مشکلی داشته باشم از ایشان سوال میکنم و این نعمت بزرگی است که نصیب بنده شده است، ما به همراه اساتید عزیز، استاد سینا، استاد احسان و استاد امید و آقا سلیم چندین سال به هیدج میرفتیم که همگی در این راه همسفران من بودند، من از تمام دوستان که امروز تشریف آوردهاند تشکر میکنم، دست آقا سینا را میبوسم و ای کاش آقا امید و آقا احسان هم حضور داشتند من از این عزیزان خیلی آموختهام، من برای شرکت در آزمون کمک راهنمایی که در قزوین برگزار میشد مسیر را با همراهی آقا سینا طی کردم و خوشحالم که زحمات استاد سینا بی نتیجه نبود و توانستم در آزمون کمک راهنمایی موفق شوم. به عقیدهی من باید اجازه حضور در کنگره داده شود تا فرد بتواند در کنگره سفر کرده و خدمت کند، همه ما حتما در گذشته کارهای مثبتی انجام دادهایم که اجازه حضور در کنگره به ما داده شده است، من سفر اول بسیار لذت بخشی داشتم با تخریب بالا و مصرف روزانه هشت گرم شیره و تریاک خوراکی و الکل سفید وارد کنگره شدم و اصلا به فکر درمان نبودم و دوست داشتم طوری مصرف کنم که ظاهرم آشفته نباشد.
خواستهی من این بود کنترل شده مصرف کنم تا به قول معروف تابلو نشوم، با ناباوری وارد کنگره شدم راهنمای تازه واردین من استاد احسان بودند، من هنگام ورود به کنگره بسیار حاضر جواب بودم ولی لطف خدا شامل حالم شد و تغییر کردم و سفر خوبی داشتم و به راحتی درمان شدم، من در مسیر زنجان به هیدج همیشه با اساتید بزرگی چون آقا سینا، آقا احسان و آقا امید همسفر بودم و در طول مسیر به صحبتهای آقایان توجه میکردم و راجع به صحبتهای این عزیزان فکر میکردم، من عشق را از این عزیزان یاد گرفتم، قبل از سایر اعضا در نمایندگی هیدج حاضر میشدند و جزو آخرین افرادی بودند که نمایندگی را ترک میکردند، میدانم اگر عشق نباشد و عاشقانه در این مسیر حرکت نکنم روزی کنار گذاشته خواهم شد، تنها راه نجات کنگره 60 است، و اینجا حال من خوب میشود، ما همگی به دنبال حال خوش هستیم، امیدوارم شرایط مهیا شود تا همیشه عاشقانه در کنگره حضور داشته باشم و خدمت کنم، اگر شخصی خدمت میکند و حالش خوب میشود بداند که کارش درست است ولی اگر خدمت میکند و احساس خستگی دارد و یا در درون خویش با رهجو درگیر است بداند که مسیر را اشتباه میرود، من همیشه همه را دوست داشتم چون میدانم که با دوست داشتن میشود مشکلات را حل کرد حتی اگر ناراحتی داشته باشم آنرا بروز نمیدهم و در درون خودم مشکل را حل میکنم، در پایان از استاد سینا و تمام همسفرانم در این راه تشکر میکنم و خدا را شکر میکنم که خانواده و دوستان خوبی در کنگره دارم، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.
بخش سایت مسافران نمایندگی زنجان
تایپ: مسافر سعید لژیون پنجم
ارسال: مرزبان خبری مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
455