English Version
This Site Is Available In English

بزرگترین هدیه خداوند به انسان زندگی کردن است

بزرگترین هدیه خداوند به انسان زندگی کردن است

خداوند چهار فصل زیبا هم‌چون بهار، تابستان، پاییز و زمستان را آفریده است که در فصل زمستان درختان به خواب می‌روند یعنی‌ می‌میرند در فصل بهار بار دیگر زنده می‌شوند گل و شکوفه می‌دهند و در فصل تابستان گل‌ها به میوه تبدیل می‌شوند و در فصل پاییز فصلی برگ‌ریزان است و در زمستان هم به خواب می‌روند.
اکنون پی برده‌ام که هیچ کار خداوند هم‌چون به خواب رفتن گیاهان و دوباره زنده شدن آن‌ها بی‌حکمت نیست همیشه آقای مهندس تأکید می‌کنند که باید از طبیعت الگو بگیریم و وقتی به آن نگاه می‌کنیم و به عظمت آن پی می‌بریم درخواهیم یافت که دقیقاً انسان‌ هم همین‌طور خلق‌شده؛ وقتی‌که نفس انسان از جسم یا کالبد بیرون می‌آید، انسان می‌میرد، نفس به دنیای دیگری می‌رود و آن جسم دیگر ارزشی ندارد و به خاک سپرده یا سوزانده یا به هر طریقی این جسم ازبین می‌رود.
کل ایام روزهایی که در حال گذر هستند همانند ابر، باد و سایه هستند و یک‌چشم به هم بزنیم روزها پس از دیگری عبور می‌کنند و عمر ما به پایان می‌رسد همانند سال‌هایی که از عمر ما گذشت و حالا که این روزها دارند به‌سرعت برق و باد می‌گذرند باید ببینیم که می‌توانیم از این روزها برخوردار باشیم یا نه؛ زمانی که ما همه‌چیز را برای آینده جمع‌آوری می‌کنیم اصلاً به بودنمان در آینده که هستیم یا نه نمی‌اندیشیم؛ پس بهتر است که از این روزهای زندگی بهره‌ لازم را ببریم، با عشق زندگی کنیم چون زندگی بزرگ‌ترین هدیه‌ای است که خداوند در اختیار ما قرار داده است، بیاییم و قدر این هدیه‌ زیبا را بدانیم و از بابت آن از خداوند سپاسگزار باشیم.
برای رسیدن به خداوند باید در راه صراط مستقیم قرار بگیریم و صراط مستقیم یعنی کوتاه‌ترین راه برای رسیدن به خداوند یعنی‌ از فرمان‌ها و قوانین الهی پیروی کنیم، حال فرامین الهی چه چیزی است؟ همان خرد جهانی که همه افراد آن را قبول و می‌پسندند؛ می‌گوید دزدی نکن، دروغ نگو، رشوه نخور، قضاوت نکن، از ضد ارزش‌ها دوری‌کن و به سمت ارزش‌ها حرکت کن‌.
برای این‌که از زندگی لذت بیشتری ببریم باید در راه صراط مستقیم قرار بگیریم به‌عنوان‌مثال نوشیدن یک فنجان چای در هوای سرد، نگاه کردن به طبیعت یا شنیدن صدای پرندگان لذت خاصی را به انسان القا می‌کند و زمانی که انسان آرامش را درون خود حس می‌کند، از کوچک‌ترین موجودات که روی زمین حرکت می‌کنند تا بزرگ‌ترین آن‌ها لذت می‌برد و این حس قشنگ در انسان به وجود می‌آید به همین سبب موجب پی بردن به قدرت و عظمت خداوند می‌شود؛ ما می‌توانیم مثل یک قالب باشیم که به انسان‌ها جان دهیم که می‌تواند کمک راهنما یا هر انسان دیگری باشد برای مثال وقتی یک فردی که مصرف‌کننده است یا همسفری وارد کنگره می‌شود؛ حال خوبی ندارد و یک کمک راهنما می‌تواند به او کمک کند تابه‌حال خوب برسد، آن شرایط را تغییر دهد و قالب جدیدی از او بسازد.
خیلی از افراد هستند که می‌گویند ما با اعتیاد مشکلی نداریم و هزینه کردن مواد برایمان سخت نیست ولی اکنون بحث هزینه کردن نیست بلکه چیزی که وجود دارد این است که اعتیاد روی کل سیستم بدن انسان تخریب وارد می‌کند، موجب سلب قدرت تصمیم‌گیری در انسان که او را از حالت طبیعی خارج می‌کند و در خلق‌وخوی فرد تأثیر منفی می‌گزارد؛ زمانی که مسافرم مصرف‌کننده بود به او می‌گفتم که خیلی کم‌حوصله شده‌ای، طاقت شنیدن هیچ حرفی را نداری و همیشه من را در تربیت فرزندان مقصر می‌دانست درصورتی‌که این‌طور نبود اما مسافرم حتی حوصله فرزند خود را نداشت و یک مصرف‌کننده تا زمانی که درمان نشود به این موضوع پی نخواهد برد؛ بعضی افراد به این موضوع معتقد هستند که سقوط آزاد کوتاه‌ترین راه یا همان راه مستقیم است ولی فردی که اعتیادش را ترک می‌کند، بعد از ده یا بیست سال همیشه در خماری به سر می‌برد و در جمع مصرف‌کنندگان نمی‌تواند قرار بگیرد چون بدنش او را به سمت مواد می‌کشاند به همین سبب بهترین راه یا کوتاه‌ترین راه روش dst است؛ درست است که حدوداً یازده ماه طول می‌کشد تا درمان صورت بگیرد اما زمانی که فرد درمان می‌شود دیگر آن حس خماری و وسوسه را ندارد و برای همیشه به حال خوش می‌رسد.
خدمت کردن در هر جایگاهی چون کمک راهنمایی، مرزبان، ایجنت یا هر جایگاه دیگری فرقی ندارد باید ظاهر و باطن‌ فرد یکسان باشد نه این‌که ظاهر خوبی داشته باشد مثل درختی که شاخه‌ها و برگ‌هایش سرسبز است ولی از درون موریانه‌ها لانه کرده‌اند، آن را خورده‌اند و از داخل خالی و خراب‌شده است.
ساختار کنگره ۶۰ همانند ساختار درخت طراحی‌شده است که ریشه‌های درخت در خاک ماندگار و مستحکم هستند که خود ریشه درخت، آقای مهندس که بنیان کنگره، تنه‌ درخت دیده‌بانان، شاخه‌های اصلی مرزبانان و ایجنت‌ها، شاخه‌های فرعی کمک‌راهنمایان و میوه‌های آن، تازه واردین هستند و دلیل نامیدن بنیان به‌عنوان ریشه درخت، به این خاطر بود چون تمامی ساختارها از وجود خود آقای مهندس هست مفاهیمی چون کتاب شصت درجه، کتاب چهارده مقاله، عشق، چهاره مقاله و دیگر مباحثی که همگی از خود آقای مهندس نشات گرفته است؛ زمانی که جناب مهندس سیستم کنگره را ایجاد کردند به صحیح بودن روش درمان ایمان داشتند و در اندیشه‌شان بود که این روش جهانی شود اما تنها چیزی که ذهن‌‌شان را درگیر کرده بود که بعد از ایشان چه اتفاقی خواهد افتاد؛ به همین دلیل ساختار درختی را انتخاب کردند.
دیدبانان همان تنه درختان هستند و کسانی که قوانین و حرمت‌ها را تصویب می‌کنند، آن‌ها هستند حتی بعد از نگهبان کنگره می‌توانند دیده‌بانان از بین خودشان رأی‌گیری کنند و یک نفر را به‌عنوان نگهبان کنگره انتخاب کنند؛ چون ریشه و اساس کنگره درست است و خود ریشه مواد غذایی و آب را از زمین می‌گیرد و به تنه و از آن به شاخه‌ها و میوه‌ها انتقال داده می‌شود، این درخت از نور خورشید بهره‌مند است که همان الهاماتی است که داده می‌شود؛ انسان از دو قسمت صور پنهان و صور آشکار تشکیل‌شده  که انسان از درون مثل شن‌های روان و دریای طوفانی همیشه در تلاطم هستند و شن‌های روان موجب تغییرات در درون انسان می‌شوند که این تغییرات می‌تواند خوب یا بد باشد که بستگی به خود انسان دارد.

 

برداشت از سی دی: ابر و باد
نگارش: همسفر زهرا از لژیون کمک راهنما بتول(لژیون چهارم)
ویرایش، ویراستار و ثبت: همسفر راحله از لژیون کمک راهنما سپیده (لژیون سوم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .