English Version
English

تمام ساختارهای ماندگار که در دنیا وجود دارند همین نظام کنگره را داشتند

تمام ساختارهای ماندگار که در دنیا وجود دارند همین نظام کنگره را داشتند

دیده‌بان محترم، مسافر مهدی سنچولی طی سال‌های 93-92 با 5 سال تخریب با انواع آنتی ایکس وارد کنگره شد. آخرین آنتی ایکس مصرفی او 4 گرم شیره خوراکی بود اما توانست طی 18 ماه به روش DST و به‌وسیله‌ی OT تحت راهنمایی مسافر محمد به درمان برسد. او هم اکنون و علی‌رغم تمامی ازدحام کاری، به ورزش شنا به‌عنوان ورزش تخصصی در کنگره می‌پردازد. ایشان هم اکنون دیده‌بان پرتال در کنگره 60 هستند.
روز یکشنبه مورخ 1401/11/30 پس از برگزاری جشن دیده‌بان در نمایندگی بنیان، فرصتی فراهم آمد تا پس از مدت‌ها بتوانیم با ایشان مصاحبه کنیم و سؤالاتی در خصوص وظایف دیده‌بان و سفر موفق از وی بپرسیم.
در ادامه، این مصاحبه‌ی آموزنده تقدیم حضور شما می‌گردد:
- جناب آقای سنچولی! ضمن تبریک هفته‌ی دیده‌بان به شما و سایر همکارانتان در شورای دیده‌بانان کنگره 60، خواهشمند است اندکی از مسئولیت‌ها و وظایفی را که در کنگره 60 بر عهده دارید جهت آشنایی هر چه بیشتر مسافران و همسفران با جنابعالی بفرمایید.
- خب جایگاه‌های خدمتی که در حال حاضر دارم و آقای مهندس لطف کردند به من محول کردند، یکی وظیفه دیده‌بانی پرتال است که به بنده دادند تا باتوجه‌به مسئولیتی که ایشان عطا نمودند و نیز نیاز کنگره و صلاحدید ایشان، تحت عنوان پرتال حرکت جدیدی را آغاز نماییم تا إن شاء لله یک سامانه جامع و کامل در کنگره 60 جهت خدمات‌دهی به رهجویان ایجاد شود. ازآنجایی‌که ساختار، تفکر و روشِ درمانی کنگره منحصربه‌فرد است، سعی بر آن شده تا پرتال جدید نیز با همان کیفیت ایجاد شود. دیگر وظیفه محول شده به اینجانب عنوان دیده‌بان رابط شعب نیشابور، سبزوار، کاشمر و شعبه زال پارس است که جناب مهندس لطف کردند و مسئولیت آن را به اینجانب محول فرمودند.
- تمام این مسئولیت‌ها که فرمودید علاوه بر دیده‌بان روابط‌عمومی هست یا خیر؟
- دیده‌بان روابط‌عمومی آقای لطفی هستند منتهی بحث مسئولیت روابط‌عمومی در شرق کشور به‌صورت واحد مدیریتی که زیر نظر آقای لطفی فعالیت می‌کند نیز به بنده داده شده است.
- جناب سنچولی! اگر ممکن است مختصری از هرکدام از این وظایف را جهت آشنایی رهجوها با وظایف دیده‌بانان و اینکه چه اعمالی انجام می‌دهند توضیح دهید.
- پس ناگزیر به تقسیم وظایف به دو موضوع دیده‌بان رابط و دیده‌بان تخصصی.
در جایگاه دیده‌بان رابط، ما به طور مستقیم با شعبی که جناب مهندس مشخص می‌کنند در ارتباط هستیم و نظارت بر تمامی امور مربوط به آن شعب منتخب بر عهده دیده‌بان مربوطه است. گزارش‌های مربوط به آن شعب نیز به طور مستقیم به خود آقای مهندس توسط دیده‌بان رابط ارائه می‌شود. درصورتی‌که قرار باشد هرگونه تصمیمی برای آن شعب اخذ شود، پس از این که موضوع در کنگره دیده‌بانان مطرح و مصوب گردد تنها از طریق دیده‌بان رابط اعمال و ابلاغ خواهد شد. به‌طورکلی نظارت بر مدیریت شعب خارج از ساختار ایجنت و مرزبانی هر شعبه از اموری است که به دیده‌بان رابط مربوط است. هر یک از ما دیده‌بانان با صلاحدید جناب مهندس مسئول تعداد مشخصی از شعب هستیم که ضمن ارتباط با آنها، موظفیم سرکشی کنیم و گزارش‌ها را واپایش و به نگهبان کنگره ارائه نماییم. جدای از آن مواردی که توسط شعب مطرح می‌شود را به شورای 14 نفره منتقل می‌کنیم تا تصمیم‌گیری لازم انجام شود.
بحث دیده‌بان‌هایی که مسئولیت‌های تخصصی دارند بحث دیگری است. در کنگره امور مالی، امور کمک‌راهنماها، امور مربوط به انتخابات و روابط‌عمومی، OT و موارد دیگر نیاز به نگاه ویژه، متمرکز و تخصصی دارد. از جمله‌ی این موارد و باتوجه‌به این که امروزه ساختار هر سیستمی تمایل به یکپارچگی و کاهش استفاده از اوراق و کاغذ دارد، ما نیز از طریق ایجاد پرتال مجازی متمرکز سعی می‌کنیم تا ضمن صرفه‌جویی در وقت و ایجاد نظم، نظام و انضباط، مجموعه‌ای از اموری که مربوط به رهجوها و امور داخلی شعب هست را متمرکز نماییم تا از طریق کاهش استفاده از کاغذ، بار دیگر کمک دیگری به طبیعت و اطراف خود کرده باشیم. اموری که در پرتال ثبت می‌شود به‌صورت زنجیره‌ای ثبت می‌شود و به‌نوعی شرح حال و سفر رهجوها و شعب مورد تحلیل قرار می‌گیرد. پیش‌تر نیز این نیاز احساس شده بود و پرتالی طراحی شده بود که تا حدودی کار را پیش می‌برد و واقعاً برای آن زحمت کشیده شده بود منتهی با پیشرفت امور نیاز بود که تمام امور ساماندهی و یکپارچه شود.
همان‌طور که کنگره به ما یاد داده است، اگر اصلاح ساختار هزینه‌ای بیشتر از بازسازی آن داشته باشد بهتر است که بازسازی صورت گیرد. با لطف و اعتمادی که جناب مهندس به بنده داشتند و گروهی که جمع شدند همچنین با اعتمادی که به استان خراسان کردند که از اعتماد به من مهم‌تر است، خاستگاه این کار و سرمنشأ شروع این عمل بزرک استان خراسان در نظر گرفته شد و این اجازه به ما داده شد تا بتوانیم به‌صورت آزمایشی در استان خراسان این پروژه را پیاده کنیم. هم اکنون با زحمتی که در شعب کشیده می‌شود این امر به بهترین شکل ممکن در حال انجام است و همان‌طور که قول داده بودیم امیدوارم تا پایان سال جاری به‌صورت ورژن اول در استان خراسان پیاده‌سازی شود و پس از آن در صورت صلاحدید آقای مهندس و نظر مساعد سایر عزیزان در شورای چهارده‌نفره دیده‌بانان، به سایر شهرها نیز منتقل کنیم. البته لازم به ذکر است که در حال حاضر استان خراسان بزرگ شامل شمالی، رضوی و جنوبی به‌اضافه‌ی استان سیستان و بلوچستان از این پرتال استفاده می‌کنند.
فکر می‌کنم همان‌طور که گفتم باتوجه‌به اینکه بهترین‌ها همیشه برای بهترین‌هاست و ازآنجایی‌که از دیدگاه من و اعتقاد راسخی که دارم، کنگره ۶٠ بهترین ساختار را برای آموزش افراد و رهایی از بند اعتیاد دارد، باید هرآنچه که در آن اتفاق می‌افتد نیز از جنس بهترین‌ها باشد. ازاین‌رو تلاش داریم این مسئولیتی که به عهده‌ی ما گذاشته شده را به بهترین شکل انجام بدهیم؛ تا ببینیم خدا چه می‌خواهد!
- در پیام هفته‌ی دیده‌بان جناب مهندس می‌خوانیم «دیده‌بانان ستون‌های کنگره هستند که بنای کنگره بر شانه‌های آنها استوار خواهد بود» لطفاً بفرمایید که نگاه و برداشت شما از این پیام چیست؟
- قطعاً پشت این پیام و هر بیانی که از زبان جناب مهندس جاری می‌شود شاید بسیار تا بسیار حقایقی هست که ممکن است بر ما نیز پنهان باشد. این موضوع ناشی از آگاهی جناب مهندس نسبت به چارچوب و ساختار کنگره ۶٠ و از دانش ایشان نسبت به امور جاری هست.
من اگر بخواهم صرفاً از بُعد مدیریتی به قضیه نگاه کنم قطعاً آنچه در این پیام به آن اشاره شده است وجود دارد؛ زیرا کنگره ۶٠ باتوجه‌به گستردگی زیاد و نیز عظمت رسالت و اهمیت آن، قطعاً باید به سمتی پیش برود که اگر ساختاری را ایجاد می‌کند و شکل و سقفی ایجاد می‌کند این سقف استوار بماند. نه‌تنها در کنگره بلکه خارج از کنگره نیز می‌بینیم تمام ساختارهای ماندگار که در دنیا وجود دارند همین نظام کنگره را داشتند؛ یعنی یک ریشه برای کار در نظر گرفتند که برای اعضای کنگره، بنیان و ریشه آقای مهندس هستند؛ آنگاه برای استوارماندن آنچه که از این ریشه می‌خواهد تغذیه کند و رشد نماید یک ساختار تنه طراحی کرده‌اند که همان ستون‌هایی هستند که آقای مهندس بدان اشاره دارند.
ازآنجایی‌که من خودم دیده‌بانم صحبت‌کردن راجع به جایگاه دیده‌بانی کمی سخت می‌شود؛ اما اگر بخواهم از بیرون به جایگاه دیده‌بانی بنگرم واقعاً باید گفت که تمام این دوستانی که به‌عنوان همکار در کنگره دیده‌بانی هستند وظایف و مسئولیت‌های بسیار سختی دارند. این وظایف از مسیر و تفکر جاری خارج می‌شود و مقداری دیدگاه دیگری پیدا می‌کند و همان می‌شود که آقای مهندس گفتند؛ یعنی پس از مدتی به این نقطه می‌رسد که یک‌سری ساختارهایی بنا شده و باید تلاش بکنید که اینها استوار بماند؛ اما باید دانست که همواره تلاش برای استوارنگه‌داشتن با تلاش برای رشدکردن تفاوت دارد. به عبارتی دیگر، در دل این استوارنگه‌داشتن رشد نیز هست. در مثل، برگی که از یک شاخه متولد می‌شود حیات را به آن شاخه و درخت می‌آورد؛ اما جایگاه هیچ‌وقت با تنه‌ی درخت یکی نیست. من فکر می‌کنم که با این تعریف آقای مهندس به ما دیده‌بانان کنگره فرموده‌اند که مسئولیت سنگینی به عهده داریم.
همان‌طور که در صحبت‌هایم در جلسه امروز گفتم، ما باید از این پیام و از این مسیر دو مطلب را یاد بگیریم: اولی استواربودن و دیگری در مسیر راستی حرکت‌کردن. اگر ما به‌عنوان دیده‌بان در کنگره ۶۰ ستونی باشیم که در مسیر راستی و صراط مستقیم حرکت نکنیم و عمل سالم انجام ندهیم قطعاً اتفاقاتی بعدتر خواهد افتاد که این ساختار نتواند آن ستون را نگه دارد و در پی آن، سقف قطعاً خواهد ریخت!
علاوه بر مسئولیت سنگینی که آقای مهندس با این پیام به عهده‌ی ما گذاشتند قطعاً آموزش، حال خوب و عشق نیز در آن وجود دارد.
من همواره به این فکر می‌کنم که جناب مهندس با اعطای این مسئولیت لطف کردند و باب مرحله‌ی دیگری از آموزش را به روی ما باز نمودند.

- بله! قطعاً همین‌طور است که شما می‌فرمایید؛ زیرا اگر عشق و اجرای وادی ۱۴ نباشد هرگز شما دیده‌بانان نمی‌توانید به مانند شمع خدمت کنید.
فرمایشی فرمودید که سؤالی در ذهن من روشن کرد؛ فرمودید اولین خدمتی که انجام داده‌اید در شعبه فرهنگسرای الهیه و در سمت پذیرایی بوده است. به ذهنم رسید که شاید برای بقیه نیز این سؤال پیش بیاید که خدمت مؤثر در کنگره چه ارتباطی با جایگاه دارد؟
- من اصلاً به لِوِل جایگاه کاری ندارم؛ منِ سفر اولی که امروز وارد کنگره می‌شوم و می‌پذیرم که مسیر درمانم این است، باید در قالب جایگاهی که پذیرفته‌ام وظایفم را انجام دهم. ممکن است که من به‌عنوان یک سفر اولی وارد کنگره بشوم و توانمندی هم داشته باشم؛ آنگاه به فرض بروم و مثلاً بخشی از وظایف ایجنت شعبه را انجام دهم و از قضا درست نیز انجام دهم؛ اما باید دانست که صرفاً انجام درست کار ملاک نیست چرا که در این مثال من جایگاهم را اشتباه گرفته‌ام و به همین دلیل شاید یک‌بار یک اتفاق خوب بیفتد؛ اما قطعاً در دفعات بعد تخریب دارد.
با همین دیدگاه شاید من به‌عنوان دیده‌بان کنگره ۶۰ بتوانم باتوجه‌به سابقه‌ی خدمتی و تجربه‌ای که دارم به رهجویی برنامه‌ی درمان بدهم یا اینکه مثلاً در جایگاه ایجنت شعبه تصمیم بگیرم؛ اما اگر این کار را بکنم مسیر اشتباه رفته‌ام. در نتیجه به اعتقاد من رابطه‌ی مستقیمی بین جایگاه خدمتی با نوع خدمتی که انجام می‌دهیم وجود دارد.
اگر بخواهیم عمل سالم انجام بدهیم ممکن است از اموراتی مطلع شویم که ارتباطی با جایگاه خدمتی ما نداشته باشد؛ بنابراین حق هیچ‌گونه اظهارنظری هم نخواهیم داشت. هر یک از ما دیده‌بانان مسئولیت یک کاری را داریم. در کنگره دیده‌بانان نیز همین اتفاق می‌افتد؛ یعنی اگر در بین همکاران موردی به من ارجاع بشود که حتی من از آن مطلع باشم منتهی جزو شرح وظایفم نباشد، قطعاً تصمیم‌گیری و دخالت نخواهم کرد. دیده‌بانان نیز مسئول دارند که کار خود را انجام می‌دهد؛ این باعث می‌شود که خدمت شیرین بشود. حاصل این نوع خدمت همان چیزی می‌شود که بارها تأکید کرده‌ام؛ یعنی هم سیستم حفظ شود و هم توسعه یابد. اگر که غیر از این باشد نمی‌شود؛ یعنی تعریف جایگاه و تعریف خدمت دو چیزی است که ملازم یکدیگرند.
- پس اگر کسی بخواهد به‌عنوان یک رهجو در پیشبرد اهداف کنگره مؤثر باشد نباید به این فکر کند که جایگاه خاصی را به دست بیاورد و هر نوع خدمتی می‌تواند کمک کند؟
- همان‌طور که عرض کردم، از زمانی که فردی به‌عنوان یک سفر اولی قدم در شعبه می‌گذارد یک جایگاه پیدا کرده است. یکی از نکات مثبتی که کنگره دارد این است که از من رخت نام بد را می‌گیرد و رخت مسافر می‌پوشاند؛ پیراهن سفید، دفتر، کتاب و سی دی به من می‌دهد و با احترام مرا به لژیون معرفی می‌کند. این یعنی به من جایگاه داده است.
حال وظایف من در این جایگاه چیست؟ اولین وظیفه‌ی من در سفر اول درمان است. پس از این که درمان شدم باید برای پیشبرد باقی اهداف کنگره کمک کنم. اینکه احیاناً یک رهجوی سفر اولی با خود تصور کند که چون در سفر اول است کاری از دستش برنمی‌آید و تا مثلاً به جایگاه مرزبان نرسد مثمرثمر نیست! نه! این تصور اشتباه است.
اولین جایگاه خدمتی که من گرفتم مسئول پذیرایی در فرهنگسرای الهیه بود. برای کسانی که با این خدمت آشنا نیستند عرض می‌کنم که عموماً یک نفر به‌عنوان مسئول پذیرایی چای را آماده می‌کرد سپس هنگام ریختن چای و بردن برای لژیون‌ها دو - سه نفر بودیم که می‌رفتیم و انجام می‌دادیدم. آن جایی که من می‌گویم که حتی علی‌رغم اینکه تخلفی انجام نداده بودم به‌قول‌معروف برجکم خورد اینجا بود که با خودم فکر کردم که بجای اینکه آب ببرم بالای میز برای دبیر، نگهبان و استاد بگذارم آبمیوه بگیرم! از دید من فرقی نمی‌کرد؛ اما چهارچوب کنگره این نبود. این آموزش‌ها به من یاد داد که هرکس در هر جایگاه یک وظیفه‌ی معین دارد؛ بنابراین همان گونه که هر جایگاهی یک تعریف مشخصی دارد، خدمت جایگاه رهجوی سفر اولی فقط این است که درمان شود؛ به همین دلیل آقای مهندس در خدمت مالی تأکید دارد که اگر کسی می‌خواهد خدمت مالی کند حتماً و باید سفر دومی باشد. اگر یک رهجوی سفر اولی در مسیر درمان قرار گرفت و در مسیر باقی ماند می‌تواند خدمت‌های دیگری نیز انجام دهد. پس برای کمک به کنگره اصلاً نیازی نیست که به جایگاه خاصی برسیم نداریم؛ زیرا با ورود به کنگره جایگاه خدمتی داریم.
- طبق برداشت از سی دی گردباد که چند هفته پیش ارائه شد، هرچه به مرکز این گردباد نزدیک شویم در این دایره باقی خواهیم ماند. به تعبیر و نظر من، دیده‌بانان جزو کسانی هستند که در مرکز و نزدیک مرکز این گردباد قرار دارند. پیشنهاد و راهکار عملی شما برای اینکه یک رهجو از این گردباد به بیرون پرت نشود و داخل این دایره باقی بماند چیست؟
- فقط عمل‌کردن به آموزش‌های کنگره ۶۰؛ چیز دیگری لازم نیست.
- درصورتی‌که پیام یا توصیه خاصی دارید که در مصاحبه به آن اشاره نشده بفرمایید.
- پیام خاصی ندارم فقط موضوعی در این چند روز خیلی در ذهن من هست و آن اینکه هیچ‌وقت نباید از یادمان برود که تمام اتفاقاتی که در کنگره ۶۰ می‌افتد از دل تاریکی‌ها بیرون آمده است. در نتیجه اگر درست عمل بکنیم و از فرصت‌ها استفاده کنیم تاریکی می‌تواند برای ما فرصت باشد؛ پس هیچ‌وقت نباید در تاریکی‌ها ناامید شویم. دوم اینکه اگر برای آقای مهندس، کنگره دیده‌بانان، کمک‌راهنماها و سایر کسانی که دارند در جایگاهی از کنگره 60 خدمت می‌کنند این اتفاق (عبور از سیاهی‌ها و رسیدن به جایگاه والای خدمت در روشنایی‌ها) واقع شده، چون این اتفاق در همین کنگره افتاده بنابراین برای همه‌ی ما محتمل است. نکته آخر نیز اینکه همان‌طور که همیشه می‌گویم، هر جوری که شده ما باید به این طناب کنگره ۶۰ متصل باشیم. پس توصیه‌ی من به رهجوها این است که هر جور که شده و در هر شرایطی که هستیم یک‌جوری به کنگره متصل باشیم؛ بیایید سر بزنید، با بچه‌ها سلام‌علیک کنید و قاتی این جریان باشید. همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند زمانی که منفصل شدید، منفصل شدید و برگشت خیلی سخت خواهد شد؛ چون این قطار حرکت می‌کند و ثابت نیست. قطعاً ماندگاری در این گردباد راحت‌تر است از اینکه پس از انفصال بخواهیم دوباره برگردیم. پس همواره باید به شکلی به کنگره متصل باشیم؛ نمی‌رسید بیایید؟ وبگاه را چک کنید؛ وبگاه را نمی‌رسید چک کنید؟ سی دی گوش کنید. به اعتقاد من حتی اگر ده دقیقه موقع چای خوردن بیایید و سر بزنید این سیستم ما را می‌شناسد چرا که طبیعت است و طبیعت ما را می‌شناسد و از خود می‌داند و به همین دلیل به داد ما می‌رسد. اگر بخواهیم فکر کنیم در هنگام حل مشکل خواهیم فهمید که علت چه بوده است.
از وقتی که گذاشتید و با ما همراه بودید سپاسگزارم. هفته‌ی دیده‌بان را مجدداً تبریک عرض می‌کنم. واقعاً از فرمایشات شما آموزش گرفتم. امیدوارم سالم و خوش‌حال باشید.

پیاده‌سازی فایل صوتی: مسافر هوتن از لژیون چهارم
مصاحبه، ویرایش و ارسال: مسافر آرش از لژیون چهارم
تصویربردار: مسافر یاسر مرزبان خبری نمایندگی بنیان
کاری از واحد سایت نمایندگی بنیان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .