English Version
English

دیده‌بان بابک لطفی: الگوی ایثار و محبت

دیده‌بان بابک لطفی: الگوی ایثار و محبت

جشن دیده‌بان در آخرین روز زمستانی بهمن ۱۴۰۱ (جلسه عمومی) و همسفران مشتاق و قدردان نمایندگی شفا مشهد؛ همگی آمدیم برای دیدار و سپاسگزاری عزیزی از سوی بنیان کنگره۶۰، زمانی که ایجنت محترم نمایندگی، همسفر اعظم طلوعی، اجازه گفت‌وگو را از دیده‌بانِ محبوب قلب‌ها، آقای بابک لطفی گرفتند، در اتاقِ پر عشقِ مرزبانی با حضور مهربانِ ایجنت و مرزبان خبری، لحظاتی جاویدان را زندگی کردیم و هم اکنون پیام‌های ارزشمندِ یکی از ستون‌های مستحکم را، تقدیم وجود مهربانتان می‌نماییم؛ تا نوری برای ادامه سفرمان باشد و...

مسافر بابک با تخریب ۱۴ سال آنتی‌ایکس شیشه، کوکائین، حشیش، تریاک؛ به مدت ۱۳ ماه و ۲۴ روز با روش درمان DST؛ داروی درمان OT؛ به کمک راهنمای آقای صداقت سفر کردند؛ هم اکنون ۱۲ سال و ۱۰ ماه است که وارد سفر دوم شدند؛ در ضمن سفر نیکوتین داشتند با کمک راهنمایی جناب مهندس دژاکام  که مدت ۹ سال است رها شده‌اند.

با سلام خدمت شما و تقدیم خوش آمد به شعبه خودتان، از این‌که وقت گفت‌وگو دادید، بسیار سپاسگزاریم.
می‌خواهیم در جایگاه همسفر، مراحل تغییر، تبدیل و ترخیص آقای بابک لطفی از زمانی که وارد کنگره شدند، تا امروز که تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۳۰ در نمایندگی شفا حضور دارید، را اگر مایل هستید، بیان کنید.

خواهش می‌کنم. من قبل از ورودم به کنگره، دفعات متعددی را اقدام به ترک کرده بودم؛ ولی با توجه به اینکه روش، روش درستی نبود، قاعدتاً به نتیجه نرسیدم و درمان نشدم. زمانی که به کنگره آمدم با راهنمایی یکی از روانشناسان خوب تهران که کنگره را به من معرفی کرد، با کنگره آشنا شدم و برای اولین بار با روشDST اقدام به درمان کردم. من فکر می‌کنم که وقتی یک فرد به کنگره می‌آید، بهترین ابزاری که برای تغییر نیاز دارد، روش درست و متد DST است که باعث می‌شود، فرد بتواند اقدام به تغییر کند. حالا چه پیش می‌آید که به قول شما بابک لطفی بتواند از آن تغییر استفاده کند و تبدیل شود؟ این‌جاست که چقدر آن آموزش‌ها را بتواند کاربردی کند؛ یعنی این که آموزش‌ها برای تغییر در اختیار من قرار می‌گیرد؛ روش درست درمانی که متد DST است در اختیار من قرار می‌گیرد، جلسات آموزشی هست؛ این‌ها برای تغییر کافی است؛ ولی برای تبدیل شدن کافی نیست. برای تبدیل شدن من باید بتوانم آن آموزش‌ها را کاربردی کنم یا به صورت عملی به اندازه ظرفیتم این‌ها را از قوه به فعل در بیاورم. من نیز به اندازه توان خود توانستم که از آن تغییرها استفاده کنم، پذیرش، داشته باشم و به اندازه ظرفم سعی کنم که تبدیل شوم. آموزش‌هایی که گرفته بودم به اندازه ظرف کوچک خودم کاربردی کنم تا این‌که در قسمت ابتدای سفر دوم یا زمان رهایی از یک فرد مصرف‌کننده‌ای که از روش DST برای درمان استفاده کرده، به یک سفر دومی تبدیل و از سفر اول ترخیص بشوم، تازه حالا در سفر دوم بخواهم این‌ها را شروع کنم، دوباره از آن آموزش‌ها استفاده کنم، تغییر و تبدیل و ترخیص شوم؛ حالا این که در مرحله دوم، بعد از سفر اول، چقدر توانستم موفق باشم، برای هر کسی بستگی به ظرفیتش دارد.

ممنونم از شما؛ آقای بابک لطفی، حالِ شما چه‌طور است؟ «صور پنهان‌تان، با توجه به کتاب زیبای جناب مهندس»

من فکر می‌کنم، هر کسی در مسیر رود خروشان کنگره قرار بگیرد، امکان ندارد حالش خوب نباشد. ما یک سری اطلاعات این‌جا به دست می‌آوریم و من فکر می‌کنم؛ یکی از آن وظایفی که روی دوش ما می‌آید یا آن زکاتی که داشتنِ آگاهی و اطلاعات، به دست آوردنش و این که بتوانیم باز به اندازه توان خود به آن عمل کنیم؛ هرکس به اندازه توان خود بتواند، به آن آموزش‌هایی که می‌گیرد، عمل کند؛ می‌تواند در مسیر رود خروشان کنگره باقی بماند و حرکت کند. زمانی که این‌ها برای یک فردی اتفاق می‌افتد، قاعدتاً نتیجه‌اش حال خوش خواهد بود. به خاطر همین است که ما نگاه می‌کنیم؛ همه چهره‌ها خندان و پیوندهای محبت عمیق است. نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که آدم‌ها از یکدیگر بدشان نمی‌آید، همدیگر را دوست دارند، شاید با هم هیچ آشنایی نداشته باشند، اسم همدیگر را ندانند، ولی زمانی که یکدیگر را نگاه می‌کنند، به هم حس خوب دارند. در کل من حالم خیلی خوب است و این را مدیون کنگره، بنیانش، تمام سفر اولی‌ها و سفر دومی‌ها در قسمت مسافران و همسفران هستم.

سپاسگزارم و خدا را شکر؛ آقای بابک لطفی از نظر شما که دیده‌بان روابط‌ عمومی هستید، شعبه موفقِ همسفران چه شعبه‌ای است؟ 

به نظر من شعبه‌ای موفق است که مسافران و همسفران با یکدیگر حرکت بکنند؛ یعنی من نمایندگی را ندیده‌ام که موفق باشد؛ ولی فقط قسمت همسفران قوی باشد یا نمایندگی را ندیده‌ام که موفق باشد؛ ولی فقط قسمت مسافران قوی باشد. قاعدتاً وقتی ما می‌گوییم مسافر و همسفر دو بال پرواز هستند، برای آن پرنده‌ای که می‌خواهد، رها شود، هر دو بال باید با همدیگر حرکت بکنند تا تعادل برقرار شود. من فکر می‌کنم که نمایندگی‌هایی که به آن ریسمان قوی آموزش‌ها و جهان‌بینی کنگره چنگ بزنند، موفق هستند. نمایندگی‌هایی که آموزش‌های هفتگی بنیان کنگره۶۰ در آن جاری باشد، سی‌دی‌ها هر هفته گوش داده و نوشته شود، قاعدتاً نمایندگی موفقی خواهد بود. امکان ندارد من هر هفته سی‌دی‌ها را گوش کنم و بنویسم؛ ولی در قسمت خدمت‌گزاری شعبه، حضور در شعبه، حضور در لژیون و در تأمین و تحکیم پایه‌های مالی شعبه شرکت نکنم. پس من فکر می‌کنم، کلید اصلی این که حال یک نمایندگی خوب باشد، استفاده و عمل به صحبت‌های بنیان کنگره است که هر هفته به عنوان سی‌دی، ارائه می‌شود.

«هر کجا مشکل جواب، آنجا رود

هر کجا کشتی آب، آنجا رود»

ارتباط  کلامِ زیبای مولانا، با حضور دیده‌بان‌ها و متد جهان کنگره۶۰، چیست؟

من فکر می‌کنم که در کنگره، نگاه بکنیم، تمام اتفاقات و مسائلی که پیش می‌آید، برحسب آن نیازی که حس می‌شود، کنگره در رابطه با آن تصمیم می‌گیرد؛ حالا حضور دیده‌بان‌ها، وضع قوانین یا هر اتفاقی که در کنگره می‌افتد، برحسب نیازی است که وجود دارد. ما اگر نگاه کنیم؛ تشکیل شدن گروه دیده‌بان‌ها یا حضور همسفران یا هر کدام از اتفاق‌های خوبی که در کنگره افتاده است، این‌ها برحسب نیازی بوده که بنیان کنگره۶۰، یا افراد پیشکسوت که در کنگره بودند، احساس کردند. این‌طور نیست که یک‌سری قوانین، وضع شود یا تصمیم‌هایی گرفته شود، بعد ببینیم این تصمیم درست است یا غلط یا کاربرد دارد یا ندارد؟ قاعدتاً هرجا که آن نیاز حس می‌شود، آن حضور لازم، حالا چه توسط دیده‌بان‌ها، اعضای کنگره و یا خود بنیان کنگره۶۰، اتفاق می‌افتد، پویایی و یک امتیاز خوب که به نظر من کنگره۶۰، دارد این است که پویایی، به روز بودن تصمیم‌ها و اتفاقات و مواردی که لازم است، اجرا بشود، خیلی به نظر من مهم می‌باشد که ما وقتی که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که یک قانونی، یک اتفاقی، یک رویدادی که قرار است اتفاق بیفتد، اگر به هر دلیلی الان دیگر زمان گذشته است دیگر کاربردی ندارد، یا به هر شکلی شاید می‌توانسته بهتر از این باشد، نمی‌گویم اشتباه بوده است، این شجاعت در بنیان کنگره۶۰ و نفراتی که در کنار ایشان آموزش گرفتند هست که بپذیرند و تغییرش بدهند؛ نیست که پافشاری بشود که نه این حرفی که گفته شده درست است از این ترسیده بشود واهمه وجود داشته باشد! اگر ما این را تغییرش بدهیم؛ یعنی تا الان ما داشتیم اشتباه می‌کردیم، اگر ما این را تغییرش بدهیم، نشان می‌دهد که قبلاً خوب عمل نکردیم؛ «نه» با توجه به پویایی که وجود دارد در سیستم کنگره۶۰، هر جا که نیاز باشد که چیزی تغییر داده شود با شجاعت تمام این اتفاق می‌افتد.

و حسِ شما در رابطه با رشد کنگره، جهانی شدن و سه مقاله علمی که  انعکاس جهانی در جهت احیای انسان‌ها پیدا نموده است، را لطفا بفرمائید.

من فکر می‌کنم که ما در برهه خاصی قرار داریم و افتخار بزرگی برای همه ما مسافران و همسفران است که در این زمان در کنگره هستیم؛ چرا که اتفاقاتی که دارد می‌افتد تغییراتی که دارد در مسیر کنگره۶۰، داده می‌شود تا به آن مسیر اصلی که باید برود وارد بشود، ابتدای آن، الان است؛ شروع آن، الان است. اگر که نگاه بکنیم، کنگره۶۰ از ابتدا که شروع کرد، روش درمان DST  آمد؛ مصرف‌کننده‌ها آمدند و شروع به درمان کردند. مواردی که الان دارد اتفاق می‌افتد، اگر آن موقع شاید به هر کدام از ما گفته می‌شد، یک فرض محال بود؛ در حالی‌که بنیان کنگره۶۰ این را از روز اول می‌دیدند که این اتفاق‌ها خواهد افتاد. الان که نگاه بکنیم شاید بیرون از این در، درمان سرطان، درمان بیماری‌های خاص یا درمان کرونا معجزه بزرگی به نام D.sap و حالا موارد دیگری که دارد خارج از بحث درمان اعتیاد اتفاق می‌افتد همان فرض محال باشد، برای افراد بیرون. ولی ما الان داریم نگاه می‌کنیم, می‌بینیم، کاملاً شدنی و با پوست و گوشت و استخوان‌مان این را داریم، لمس می‌کنیم این دارد اتفاق می‌افتد و نتایجش را داریم می‌بینیم؛ من فکر می‌کنم که این مقاله‌ها و این حرکت‌ها ابتدای راه هست کارهای ابتدایی هست و موفقیت‌های بزرگ کنگره۶۰، بنیانش، تفکر کنگره۶۰ و آن اقداماتی که قرار است به نتیجه برسد حالا حالاها، اخبار خوب راجع به آن خواهیم شنید و امیدوارم که همه ما کنارش حضور داشته باشیم، آن موقع در این افتخار سهیم باشیم.

لطفا حسِ خود را از کلمات بیان شده، بفرمائید.

دیده‌بان ویلیام:  آشنای دور


مسافر کوروش، کوروش آذرپور: صفا، یکرنگی و صمیمیت

خواسته قلبی دیده‌بان بابک لطفی: روشن شدن چراغ دانشگاه خوارزمی مشهد


طبیعتِ گل، عطرافشانی است چه از او قدردانی شود، چه نشود فرقی به حالش ندارد؛ به هرکجا پا می‌گذارد عطر وجودش آنجا را لبریز از آرامش و عشق می‌کند؛ تأثیر آن را می‌توانی در ردی که از خود باقی می‌گذارد، ببینی...

دیده‌بان عزیز آقای بابک لطفی تا همیشه در کنار مهندس دژاکام، مربی راستین بمانید و بیابید؛ از طرفِ همه همسفرانِ نمایندگی شفا، قدردان خدمت و آموزش‌های شما، هستیم.

عکاس: مرزبان خبری همسفر طاهره

تایپ: همسفر زهرا، رهجوی کمک راهنما همسفر معصومه (لژیون نهم)

ویراستاران: همسفر زهرا، رهجوی کمک راهنما همسفر معصومه (لژیون نهم) و همسفر طیبه، رهجوی کمک راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم)

تنظیم و ارسال: همسفر اعظم، رهجوی کمک راهنما همسفر اعظم (لژیون یک)

همسفران نمایندگی شفا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .