دیشب وقتی پست مربوط به جلسه لژیون سردار را دیدم خیلی عادی از کنار آن گذر کردم. اما ساعتی بعد ذهنم درگیر دستور جلسه این ماه این لژیون شد ،دستور جلسه ای با عنوان ثروت که بارها آن را در جاهای گوناگون شنیده بودم و از آن استفاده کرده بودم اما در این نقطه برای اولین بار از خودم پرسیدم ثروت از نظر تو چیست و چه معنایی دارد؟ وقتی این سوال را از خودم پرسیدم تعداد زیادی جواب که گویا از مدت ها پیش حاضر و آماده مصرف بود به سرعت روی صفحه ذهن من نقش بست.ثروت یعنی هر آنچه که داریم اعم از اموال منقول و غیر منقول و خلاصه کلام دارایی و اموال هر کس ثروت او محسوب میشود.اما اینبار کسی در من بود که قانع نمیشد و آمده بود تا سماجت کند و پاسخ های تازه تری پیدا کند.او گفت اگر این تعریف ثروت باشد پس کلماتی مانند مال، اموال، دارایی و سرمایه و ... به چه کاری می آیند؟ با این تفاوت که هرگز کسی نمیگوید تمام اموال من قناعت من است یا مال و منالی چون صبر دارم اما ثروت قناعت یا ثروت صبر میدانیم که وجود دارد، این تفاوت از کجا می آید و چگونه آنرا توضیح میدهی؟ گفتم خود شما بگو که هر دو میدانیم برای همین آمده ای !!گفت اول از همه باید تعریف ثروت از نظر خودم را بگویم چرا که برای هر مبحثی به یک نقطه مشترک آغازین نیازمندیم. به نظر من اگر انسانی هر آنچه به دست آورده است و تمام دارایی منقول و غیر منقول خود را در یک لحظه از دست بدهد (مثلا زلزله ای که همین چند رور پیش آمد یا آتش سوزی و ...) ، تمام جایگاه ها و مراتب خود را از کف بدهد و خودش باشد و خودش آنگاه ارزشی که در این لحظه از سوی دیگران برای او در نظر گرفته میشود تمام ثروت اوست و ساده تر این که خود بدون داشته هایش چقدر میارزد این مقدار ثروت هر کس است. با این تعربفی که از ثروت کردم به این نتیجه رسیدم ثروت از مسائل مربوط به صور پنهان انسان است که در نبود موارد مادی قابل اندازه گیری است.در صور آشکار همان مال و اموال و دارایی کفایت میکند. مواردی که مربوط به صور پنهان انسان است از چند ویژگی مشترک برخوردارند که عرض خواهم کرد. مسائلی که مربوط به ارتقای صور پنهان انسان است به صورت آماده و یا اصطلاحا عنصر وار در دسترس نیستند مثلا آهن در طبیعت وجود دارد یا مس وجود دارد و ما فقط آن را برمیداریم اما آلیاژی به نام فولاد را باید ساخت. مال ، دارایی، غذا که مربوط به صور آشکار است همینطوری هست و ما فقط برای برداشتن آن تلاش میکنیم اما عشق، صبر ، ایثار اینگونه نیست و هر کدام از ترکیب چندین فعل سالم دیگر به وجود می آیند و به اصطلاح یک محصول فراوری شده هستند.ثروت هم از نظر من اینگونه است و از ترکیب تلاش ، صداقت ، مال حلال ، بخشش و ... به دست می آید،دومین ویژگی این است که مسائل صور پنهان همگی در بستری به نام زمان به بلوغ خواهند رسید اما مال و اموال را میشود یک شبه یا حتی یک ساعته به دست آورد و این هم تفاوتی آشکار بین مال و ثروت است. و سومین ویژگی این که موارد ارتقا دهنده صور پنهان به انسان آرامش می بخشد و معولا مال و اموال با تمام آسایش و رفاهی که به همراه دارند لبریز از تشویش و بی قراری هستند و به قول معروف هر که بامش بیش برفش بیشتر.پس برای ثروتمند شدن در هر چیزی باید اجزای مناسب را یافت و با هم ترکیب کرد و در ظرف زمان گذاشت و به صبر نشست تا ثروت مورد نظر حاصل گردد.اگر بخواهم شاهدی برای این گفته ها بیاورم در سخنان قصاری که منسوب به حضرت علی است خوانده ام که بزرگترین گناه ترس است ،بزرگترین بلا نومیدی است، بزرگترین اسرار مرگ است و .... و بزرگترین ثروت اعتماد به نفس است، ما زمانی میتوانیم به نفس خودمان اعتماد کنیم که نفس در سیطره و سلطه عقل باشد و نقطه اوج این حرکت رسیدن به فرمان عقل است که بهترین آرایش و تکامل جسم است و این بزرگتربن ثروت یک انسان است.من که فکر میکنم همه چیز به قدر کافی روشن است با این همه اینها فقط نظرات من است و اصراری بر درستی آن نیست. نیازی به توضیح بیشتر هست؟ گفتم نه نیاز به تفکر بیشتر دارم!!!!!
نوشته مسافر بهمن لژیون یکم
ارسال به سایت: مسافر محسن لژیون هشتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1184