دفتر چهارم مثنوی معنوی مولانا:
در این سیدی آقای مهندس شعرا به دو گروه تقسیم میکنند: اول افرادی که با صنعت شعر آشنایی دارند و دسته دوم افرادی که از طریق کشف و شهود و جستجو در صور پنهان تا حدودی به عمق هستی پی میبرند. مولانا از نوع دوم است که با اصرار شاگردانش مثنوی معنوی را به تحریر درآورد و در طی حدود ۱۴ سال در دفتر چهارم مولانا اطوار و منازل آدمی را از ابتدای خلقت تا جهان پس از مرگ طی دورههای مختلف مطرح کرد.
دفتر اول مولانا تا دو سال به طول میانجامد و با شعر مشهورش آغاز میشود که میگوید:
بشنو از نی چون حکایت میکند
و ز جداییها شکایت میکند
بعد از دو سال وقفه، دوازده سال متوالی ادامه داده که گویا هر دو سال بهطور میانگین یک دفتر را تمام کرده و میرسد به دفتر ششم که قصهای را شروع میکند ولی ناتمام میگذارد چون ظاهراً ارتباط مکاشفهاش قطع میشود و آقای مهندس میفرمایند: «به اعتقاد من شمس که صور پنهان و شخصیت مکاشفهای مولانا بوده، دیگر برای مولانا ظاهر نمیشود». در ادامه میفرمایند: «مثنوی معنوی گنجینه خیلی بزرگی برای ماست که اشعار مولانا هنوز برای خیلیها علیرغم مطالعات زیاد مشخص نشده است».
هرچند بامطالعه و درس و بحث و غیره میتوانیم به صور آشکار این شخصیتهای بزرگ پی ببریم ولی به صور پنهان آنها نمیتوانیم پی ببریم چون چیزی است که قابللمس و احساس برای انسانها نیست. خود مولانا خیلی صریح و واضح میگوید: «اینها را نمیتوان با پنج حس حیوانی درک کرد و با درس و بحث و مدرسه به دست نمیآید». حس حیوانی (ظاهر) که پایینترین مرتبه نفس و حس مشترک بین انسان و حیوان است و اگر آدمی بخواهد به حسهای درون بهصورت نظامیافته و حسابشده وارد بشود باید از جهان ماده عبور کند و با یک ریاضتها و سیر و سلوک خاص امکانپذیر است. آدمی از مرحله حیوانی بهطرف بعد انسانی با برنامهای که خالق برای او اجرا میکند حرکت میکند و مرحلهبهمرحله پیش میرود تا تبدیل به یک موجود دانا و سرحال شود و وقتیکه وارد یک اقلیم میشود، از اقلیمهای قبلی چیزی در خاطر و یادش نیست و تمام تحولات در بدن وی از عقل او صورت میگیرد، بهطوریکه از مرحله طمعکاری و نادانی و جاهلی میگذرد و طبق نفس واحده مراحل تکاملیاش را طی میکند.
انسان در شکم مادر مرحله نباتی را پشت سر گذاشته و بعد که به دنیا میآید مدتی چهار دستوپا راه میرود و وقتیکه بزرگ میشود از دوران کودکیاش چیزی را به خاطر نمیآورد و وقتی هم که میخوابد، در خواب در مرحله قبلی قرار دارد؛ یعنی بیداریاش را به خاطر نمیآورد. این خواب خود تمثیلی است بر وجود جهانهای دیگر؛ اما آنچه مهم است اینکه نمیگذارند انسان در همین فراموشی بماند و بیدارش میکنند.
انسان وقتیکه خواب است چنانچه خواب ببیند بعدازآن که بیدار شود و یاد خواب خود میافتد خندهاش میگیرد همچون آدمی که در دنیا دچار سختی و ناراحتی میشود و بعد که وارد به جهان دیگری میشود بهسختیها و رنجهای خود که در این دنیا داشته میخندد. جهان دیگر همچون خوابی است که شما در این دنیا میبینید؛ مثلاینکه در خواب میبینید سنگی را به پنجرهای زده و میشکنید، بعد بیدار میشوید و میبینید که به شما میگویند: حالا پول این شیشه را بده و درواقع شما مسئول اعمال خود هستید و در جهانی دیگر که از خواب بیدار میشوید یعنی درواقع وقتیکه میمیرید و زنده میشوید باید پاسخگوی اعمال خود باشید طبق آیه شریفه قرآن: «فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یرَهُ و مَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ.»
خداوند برای بعضی انسانهایی که دوستشان دارد، ریاضت اجباری قرار داده و در این راه فرد یا سقوط میکند یا صعود ولی مهم این است که در سختیهاست که علم و دانش ما زیاد میشود، به شرطی که نتیجه مثبت بگیریم، در این صورت خیلی چیزها میآموزیم و در جهانی دیگر خداوند ما را در نعمت قرار میدهد و آنانی هم که بهعناوینمختلف رفتار و اعمال بدی مثل رشوه، حسادت، جهل و ... داشتند، در این جهان مادی این اعمال مثل گرگ به جان خودشان میافتد؛ هرچند که در این جهان هم بهنوعی تقاص و قصاص میشود، مثلاً پای فردی را میشکند و باید دیه بدهد. مولانا میفرماید: «این دنیا بازیچه است و برای ختم کردن قائله است و تقاص و قصاص اصلی درجایی دیگر و جهانی دیگر صورت میپذیرد و با مردن همهچیزتمام نمیشود مرگ مانند خواب است و وسیله این خواب در این دنیا همان حلم و بردباری است».
خلاصه سیدی اطوار و منازل آدمی
نویسنده: همسفر مهری رهجوی کمکراهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
تصویرگر و ارسال: همسفر حمیده رهجوی کمکراهنما همسفر راضیه (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی ابوریحان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1101