مسئولیتپذیری شاید با کمی استرس و سختی همراه باشد، اما برای پیشرفت و رشد افراد الزامی است و افراد با پذیرفتن مسئولیتها میتوانند برای اهداف بزرگ آماده شوند. هر شخصی در تصمیم گیری برای زندگی خود آزاد است، اما همه ما با هدف اینکه (هیچ انسانی بدون هدف خلق نشده و باید در طول حیات خود دستاوردی داشته باشد) روبرو هستیم. مسئولیت، به معنی متعهد بودن بوده و به حالتی گفته میشود که فرد انجام کاری را ضمانت میکند و عواقب ناشی از آن را قبول میکند. مسئولیت پذیری باعث رشد عزت نفس و اعتماد به نفس در افراد میشود، اینکه مسئولیت چیزی را بر عهده بگیریم و تلاش کنیم تا به نحو احسن، از عهده آن مسئولیت برآییم، موجب رشد شخصیتی ما میشود و به ما ثابت میشود که میتوانیم برای انجام کارها و مسئولیتهای بزرگتر آماده شویم. مسئولیت انتخابی آگاهانه هست که در آن فرد مسئولیت پذیر عواقب کارها و تصمیمات خود را قبول میکند و برای نتیجه مطلوب تلاش میکند.
داستان این هفته در مورد مسئولیت پذیری است:
مردی، پسر تنبلی داشت که از زیر کار در میرفت و همه چیز را به شوخی میگرفت. روزی او را نزد استاد بزرگی آورد و گفت: از شما میخواهم به این پسر من چیزی بگویید که دست از این تنبلی و بی تفاوتی خود بردارد و مثل بقیه بچههای این مدرسه به دنیای واقعیت و کار و تلاش برگردد. استاد با لبخند به پسر نگاه کرد و گفت: پسرم اگر تو همین باشی که پدرت میگوید، زندگی سخت و دشواری مقابل تو وجود دارد. آیا این را میدانی؟ پسرک تنبل، شانههایش را بلند کرد و گفت: مهم نیست. استاد با تبسم گفت: آفرین به تو! چه چیزی برای گفتن داری، لطفاً همین جمله که میگویی را، درست روی این تخته بنویس و برای استراحت با پدرت چند روزی مهمان ما باشید. صبح روز بعد وقتی همه شاگردان، برای خوردن صبحانه دور هم جمع شدند، استاد به آشپز گفت که برای پسر تنبل غذای بسیار کمی بریزد، طوری که فقط سر پایش نگه دارد. پسر که از غذای کم خود، به شدت شاکی شده بود، نزد استاد آمده و اعتراض کرد و گفت: این آشپز مدرسه شما برای من غذای بسیار کمی ریخت؛ استاد بدون اینکه حرفی بزند به نوشتهای که شب قبل، پسر روی تخته نوشته بود اشاره کرد و گفت: این نوشته را با صدای بلند بخوان، حرفی است که خودت نوشتهای. روی تخته نوشته شده بود «مهم نیست» و این برای پسر قصه ما بسیار گران تمام شد. ظهر که شد، دوباره موقع ناهار غذای کمی تحویل پسر تنبل شد، این بار پسر با اعتراض همراه پدرش نزد استاد آمد و گفت: من اگر همینطوری کم غذا بخورم خواهم مرد. استاد دوباره به تخته اشاره کرد و گفت: جواب تو همین است که خودت همیشه میگویی. روز سوم پسر تنبل نزد استاد آمد و گفت: لطفاً به من بگویید، اگر بخواهم غذای کافی به دست آورم چه کار کنم؟ استاد به آشپزخانه رفت و گفت هر کاری را که آشپز میگوید تا ظهر انجام بده. پسر قصه ما تا ظهر در آشپزخانه کارکرد و ظهر به اندازه کافی غذا خورد و خوشحال و خندان نزد استاد آمد و گفت: چه خوب شد، راهی برای نجات از گرسنگی پیدا کردم و بعد خوشحال و خندان برای تأمین شام خود به آشپزخانه برگشت. پدر پسر با تعجب به استاد نگاه کرد و از او پرسید: راستی دلیل به کار افتادن فرزندم چه بود؟ استاد با خنده گفت: حق داشت بگوید مهم نیست، چون چیزی که برای شما مهم بود و برای حفظ اهمیتش حاضر بودید تلاش کنید و به خاطر تنبلی و اینکه همیشه شما بار کار او را بر دوش میگرفتید، دلیلی برای نا مهم شمردن آنها پیدا میکرد؛ اما وقتی موضوع گرسنگی خودش پیش آمد، فهمید که اوضاع جدی است و اینجا دیگر جای بازی نیست، معنی مهم بودن را فهمید و به خود تکانی داد. شما هم از این به بعد عواقب کار و نظر او را مستقیم به خودش برگردانید و بیجهت بار تنبلی او را خودتان به تنهایی به دوش نکشید، خواهید دید که وقتی ببیند نتیجه اعمال ناپسندش مستقیم متوجه خودش میشود، اعمال درست برای او مهم میشوند و دیگر همه چیز عالم برایش نا مهم نمیشود.
نکته داستان:
همانطور که میدانیم آفرینش انسان و جهان، هدفدار بوده و هدف از آفرینش انسان چیزی فراتر از آنچه در ذهن ما است، می باشد. مسائل و مشکلات جسمی و فیزیکی ما، مسائل کار و زندگی، مشکلات روزمره، مسئولیتها، همه و همه در حیطه مسائل حیاتی ما است. اگر به دلیل جهل و نادانی و خارج شدن از صراط مستقیم و یا هر چیز دیگری، گرفتاریها و یا مسائلی برای ما به وجود آید، این ما هستیم که مسئول اصلاح آنها هستیم؛ چون که خداوند معجزه و نعمت زندگی کردن و حیات و تمام امکانات را به ما داده است. مسئولیت انسان در برابر خود، مسئولیت در برابر خانواده و در برابر جامعه و ... هست.
فردی که مسئولیتی را قبول میکند همه جوانب کار را میسنجد، همه تلاش خود را به کار میگیرد و ضعفها و اشتباهات خود را نیز میپذیرد. بدون قبول مسئولیتها رشد افراد ممکن نیست و هر فردی برای ارتقاء شخصیت خود، باید حس مسئولیتپذیری را در خود تقویت کند. یادمان باشد مسئولیت ما را فقط خود ما، باید انجام بدهیم و کسی جز خود ما، نباید آنها را انجام دهد. اگر مسئولیت کاری را پذیرفتیم، سعی کنیم به نحو احسن انجام بدهیم و به بقیه محول نکنیم که هیچکس، مسئولیتی در قبال آن ندارد تا کاری را برای من انجام دهد. در وادیهای کنگره تمامی این مسائل برای ما مطرح شده، وادیها قوانینی هستند که راه و روش درست زندگی کردن را به ما میآموزند، زندگی سالم و روان سالم و با کمترین چالش و اصطکاک.
وادی اول تا چهارم مبانی فکری ما را با اصلیترین قوانین بازی زندگی آشنا و هماهنگ میکنند. در واقع ما را آماده میکنند تا حرکت درست و اصولی را برای ادامه زندگی خود آغاز نماییم. باید تمام سختی کار را بپذیریم، این مشکلات که برای ما پیش میآید را مردم و خداوند برای ما به وجود نیاوردهاند که حالا بخواهند برای ما رفع مشکل کنند. خود ما این مشکلات و گرفتاریها را به وجود آوردیم، خود هم باید آن را حل کنیم. اگر ما مشکل خود را پذیرفتیم و در مقابل این قانون سر تعظیم فرود آورده و با توان خود حرکت کردیم، همه مشکلات را با جان و دل پذیرا شدیم و منتظر کمک نماندیم و مشکل را با تمام سختیهایش حل کردیم. به قول معروف برادری خود را ثابت میکنیم؛ آنگاه نوبت به شعبده بازی عجیب هستی و خلقت میرسد. آن شعبدهبازی که بارها نگهبان کنگره ۶۰، جناب آقای مهندس دژاکام به آن اشاره کردند. وقتی سختیها را پذیرفتیم، حرکت کردیم، بعد سر از سادگی و شیرینی در میآورد. حتی انسانها و خداوند، در موارد متعدد به کمک ما میآیند و به یاری ما میشتابند؛ اما این مسئله زمانی اتفاق میافتد که ما با تمام وجود روی توان خود، حساب و حرکت کنیم. منتظر کمک هیچ کس نباشیم و با نیروی خود پیش برویم و آن نیروها به کمک ما خواهند آمد؛ اما تا زمانی که کاری انجام ندادیم و حرکتی نکردهایم و سختیها را نپذیرفتیم، مشکل ما به قوت خود باقی است. سیستم خداوند و روزگار به گونهای نیست که بتوان برای آن نقش بازی کرد، بایستی با راستی، درستی و صداقت تمام سختیها را پذیرفت و طوری حرکت کرد که گویی هیچ وقت کمکی در کار نخواهد بود. اگر این گونه بی اندیشیم، راحتتر میتوانیم برای رسیدن به آرامش و حل مشکل خود پیش برویم و قطعا در این راه کمک نیروی مافوق به یاری ما خواهد آمد.
با آرزوی موفقیت و داشتن حال خوش و پر از آرامش برای همه عزیزان.
نگارش و ویرایش: همسفر مهناز رهجوی کمک راهنما همسفر ساره (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی کمک راهنما همسفر شهره (لژیون چهارم)
ارسال مطلب: همسفر پریسا رهجوی کمک راهنما همسفر شهره (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2762