کتاب 60 درجه کتابی برای خواندن و اجرا کردن

نهمین جلسه از دوره سی و پنجم کارگاه‌های آموزش عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی ابوریحان؛ با استادی کمک راهنمای محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر حسین، با دستور جلسه " کتاب 60 درجه زیر صفر و تاثیر آن بر روی من "  در روز شنبه 28 خرداد 1401 ساعت 17 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

از خداوند سپاسگزارم که یک ‌بار دیگر فرصت شد تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز دو قسمت دارد بخش اول دستور جلسه هفتگی و بخش دوم دستور جلسه تولد یکسال رهایی مسافر محمدرضا است.

همانطور که همه شما بهتر از من می دانید مثلث درمان تشکیل شده از جسم، روان و جهان بینی و تمام دستور جلسات کنگره حول این مثلث می چرخد، تقریباً اکثر دستور جلسات مربوط به روان می باشد، گاهی هم مربوط به جسم و جهان بینی، این دستور جلسه از آن دسته دستور جلساتی می باشد که هر سه ضلع درمان در آن دخیل می باشد، اگر دقت کرده باشید در کتاب 60 درجه مسائل مربوط به جسم ، روان و جهان بینی آموزش داده شده، نگاه خود من به عنوان یک مصرف کننده یا به عنوان کسی که 10 سال است که این کتاب را مطالعه می کنم، همیشه برای من نقش این کتاب کمتر از کتاب آسمانی قرآن نبوده، شاید درست نباشد گفتش ولی این کتاب حکم قرآن را برای خود من دارد، قرآنی که می بایست بخوانم و کاربردی کنم، نه اینکه فقط در دستم بگیرم، یک سفر اولی در حین سفرش ممکن است با مشکلاتی مواجه بشود که در کتاب 60 درجه پیش بینی شده و به آنها جواب هم داده شده.

جناب مهندس قبل از اینکه لطفش شامل حال بنده بشود و من بتوانم به درمان برسم، یک لطف و منت دیگه ای به گردن من مصرف کننده گذاشت و آن این می باشد که ما مصرف کنندها را صاحب صنف و اتحادیه کرد، که بتوانیم بیاییم در یک مکان مطلوب بنشینیم و راجب این بیماری بحث کنیم ، قبل از کنگره جایی نبود که ما بتوانیم در خصوص مشکلمان صحبت یا بحث کنیم.

در این کتاب مشکل اعتیاد به صورت علمی ریشه یابی و مورد تحقیق قرار گرفته است و دستاورد هایش را در اختیار عموم قرار داده.کتاب عبور از منطقه 60 درجه، اولین کتابی است که به این صراحت در مورد اعتیاد، مصرف کننده و راهکار های عبور از آن چاپ شده است و در حال حاضر 35 الی 40 هزار نفر توانسته اند از این کتاب استفاده کنند و نتیجه بگیرند، آنهایی هم که نتیجه نگرفته اند خودشان نخواسته اند به درمان برسند.

این کتاب باید صبح تا شب دست سفر اولی باشد، البته بکار سفر دومی هم می آید و یکی از مزایا این کتاب این است که نویسنده اش از جنس ما می باشد و شعار نمی دهد چون همه چیز اعتیاد را تجربه کرده است و باعث می شود این احساس در ما ایجاد گردد که صحبت های کتاب حرف دل خودمان است و دقیقاً جواب تمام مشکلات یک مصرف کننده در این کتاب می باشد.

برای خود من تصویر جوانه در کنار تنه درخت شکسته، خیلی امیدوار کننده بود و زمانی که در سفر اول به تصویر نگاه می کردم فکر می کردم آن جوانه ها خود من هستم و قرار است دوباره جان تازه ای بگیرم، کتاب 60 درجه آنقدر جای بحث و گفتگو دارد که واقعاً در این وقت مشارکت  امکان بیان آن نمی باشد.

در قسمت دوم دستور جلسه تولد یکسال رهایی مسافر محمدرضا عزیز را داریم، ایشان با مصرف متادون تشریف آوردند و یازده ماه و دو روز سفر اولشان را به بهترین نحو به پایان رساندند، در ماه های اول آنطور که باید کنگره را نشناخته بود و زیاد وقت نمی گذاشت و بعد از اینکه مطلب را درک کرد که کجا آمده خداروشکر توانست یک فرد خدمتگزار در این شعبه باشد و در قسمت سایت خدمت می کند، و خداروشکر همسفرشان هم پا به پای ایشان همراهش بودند و توانست بعد از رهایی از مواد، رهایی سیگار را بگیرد و بعدش هم توانست در لژیون جونز به رهایی برسد و  18 الی 19 کیلو هم وزن کم کند و به سلامتی برسد. این روز قشنگ رو تبریک میگم به محمدرضا ، به همسفر محترمه اش تبریک میگم به آقا پسر گلش تبریک میگم و در راس به آقای مهندس تبریک می گویم.
از اینکه به صحبت های من توجه کردین از همه ی شما سپاسگزارم.

اعلام سفر مسافر محمدرضا: سلام دوستان محمدرضا هستم مسافر، با تخریب بیش از 10 سال وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی متادون مدت 11 ماه سفر کردم به روش DST  با داروی OT به راهنمایی استاد گرانقدرم آقای رومی مدت رهایی یکسال ، در ادامه با تخریب 14 سال تخریب سیگار وارد لژیون ویلیام وایت شدم  آخرین آنتی ایکس روزانه یک بسته سیگار مدت 10 ماه 11 روز سفر کردم به روش DST  با داروی آدامس نیکوتین به راهنمایی استاد گرانقدرم آقای باباکوهی مدت رهایی از بند نیکوتین 9 ماه

صحبت های مسافر محمدرضا:

سلام دوستان محمدرضا هستم مسافر، من از 13 سالگی به واسطه اینکه در محله ای که سکونت داشتیم با مواد مخدر آشنا شدم، کوچه ما معروف بود به کوچه زاهدانی ها، از همان زمان با سیگار کشیدن شروع شد و بعد از مدتی به صورت تفریحی مشروب خوردن و حشیش کشیدن و زیاد طولی نکشید که مصرف تریاک هم اضافه شد و این اتفاق ذره ذره برای من پیش آمد تا جایی که پس از چند سال طوری بود که باید هر روز مصرف می کردم و برام جالب بود بعضی روزها که مصرف نمی کردم احساس ضعف در بدنم را حس می کردم ولی دلیل آن را نمی دانستم و بعد از چند مورد مشابه که برایم اتفاق افتاد تازه آنجا متوجه شدم که چه بلایی بر سر خود آورده ام.

10 سال به همین روال ادامه دادم و مصرف می کردم و در اواخر به خودم میگفتم که بس است دیگر و چوب خط ام پر شده و دائماً با خودم کلنجار می رفتم و خسته شده بودم از این وضع و با خدای خودم صحبت می کردم و می گفتم خدایا دیگه بسه، یک راهی جلوی پایم بگذار و من نجات پیدا کنم چون می دانستم این مشکل من با کمپ رفتن و یا خوابیدن در خانه حل نمیشود ولی از طرفی هم راه به جایی نمی بردم.

تا یک روز لطف خدا شامل حال من شد و بصورت کاملاً اتفاقی با کنگره آشنا شدم که من این آشنایی را برای خود یک معجزه می دانم. در کنگره جناب آقای رومی را  به عنوان راهنما انتخاب کردم و با راهنمایی ها و آموزش های خوب ایشان توانستم رهایی خودم رو بگیرم و در حین سفر اول وارد لژیون سیگار زیر نظر جناب آقای باباکوهی شدم و رهایی سیگارم را هم گرفتم و در سفر دوم هم وارد لژیون جونز زیر نظر استاد رومی توانستم از وزن 103 کیلوگرم به 87 کیلو برسم.

با دنیایی از تاریکی، نا امیدی و خود خواهی و...  وارد کنگره شدم و فقط مشکل خودم رو می دیدم و دنبال این بودم که کار خودم پیش برود ولی با آموزش هایی که در کنگره گرفتم فهمیدم که نه تنها باید گره های زندگی خودم رو باز بکنم بلکه می بایست با خدمت کردن به دیگران هم کمک بکنم. از آقای مهندس و خانواده ی محترمشان تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردند. تشکر می کنم از راهنمای خوبم آقای رومی که هم راهنمای درمان اعتیاد من هستند و هم راهنمای لژیون جونز و خیلی برای من زحمت کشیدند، از راهنمای درمان سیگارم آقای باباکوهی بسیار تشکر می کنم، از همسفرم و پسر گلم تشکر می کنم، از راهنمای همسفر تشکر می کنم و از همه ی شما عزیزان که در جشن ما شرکت کردید صمیمانه تشکر می کنم و این جایگاه را برای شما خواستارم.

صحبت های همسفر:
خداوند را شکر می کنم که به واسطه ی اولین سال رهایی مسافرم در این جایگاه قرار گرفتم و این جایگاه را برای شما عزیزان آرزو می کنم. تشکر می کنم از راهنمای خوب خودم خانم سمیه که همیشه پا به پای من بودند و تشکر می کنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان که یک همچین بستری را فراهم کردند، از راهنمای محترم مسافرم آقای رومی و آقای باباکوهی تشکر می کنم و در آخر از مسافرم تشکر می کنم و تولدش را تبریک میگم انشالله که رهایی مستدام باشد.

صحبت های راهنمای همسفر:
بنده ام این تولد را در وحله اول و در راس به جناب مهندس تبریک عرض می کنم و در ادامه خدا قوت و تبریک عرض می کنم خدمت آقای رومی و به آقای محمدرضا و همسفرشان تبریک عرض می کنم آرزوی بهترین ها رو برایشان دارم و انشاالله در آزمون کمک راهنمایی پیش رو موفق باشند.

صحبت های همسفر محمدطاها
من هم از آقای مهندس و خانواده شان تشکر می کنم همچنین از آقای رومی راهنمای پدرم و از خانم سمیه راهنمای مادرم تشکر می کنم و تولد بابام رو بهش تبریک میگم.

تهیه و تایپ گزارش: مسافر میثم ، مسافر علیرضا
عکاس: مسافر مرتضی
تنظیم و ارسال: مسافر محمد
مرزبان کشیک: مسافر مهدی