English Version
This Site Is Available In English

رو، سینه را چون سینه‌ها، هفت آب شو از کینه‌ها

رو، سینه را چون سینه‌ها، هفت آب شو از کینه‌ها

سلام خدمت همراهان همیشگی، امروز خدمت همسفر مریم عزیز آمدیم تا مصاحبه‌ای در باب وادی چهاردهم داشته‌باشیم.

طبق رسم کنگره از خانم مریم می‌خواهیم خودشان را معرفی کنند.
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر، مسافر من با بیش از هجده سال تخریب وارد کنگره شدند. آخرین آنتی‌ایکس مصرفی: تریاک و شیره، مدت یازده ماه به استادی کمک‌راهنمای محترم آقا یاسر و کمک‌راهنمای خودم خانم منیره عزیز سفر کردیم. روش درمان دی‌اس‌تی، داروی درمان اوتی، ورزش خودم در کنگره دارت و ورزش مسافرم کوهنوردی است.

نحوه آشنایی شما با کنگره چگونه بود؟
ما از طریق فضای مجازی (یوتیوب) با کنگره آشنا شدیم.

باتوجه به وادی چهاردهم چگونه می‌توانیم به عشق خالق دست پیدا کنیم؟
باید عشق را تجربه کرده باشیم که اولین عشق، عشق خاص یا همان عشق مخلوق به مخلوق است و عشق اصلی، عشق عام یا عشق مخلوق به خالق است. زمانی می‌توانم به عشق خالق دست پیدا کنم که پایه‌های عشق و محبت، یعنی دانایی، آگاهی و دانش را بالا ببرم و دل خود را  تزکیه و پالایش از تمام ضدارزش‌ها کنم و در صراط مستقیم حرکت کنم، چون قلب جایگاه عشق و محبت است و هر چیزی بهایی دارد و بهای عشق خالق، تزکیه و پالایش است؛ هرچه بیشتر صیقل داده‌شود، مثل آینه صاف می‌شود‌. آن موقع است که تمام هستی که سایه‌های خداوند هستند را دوست دارد و به آن‌ها عشق می‌ورزد. هرچقدر درون صاف‌تر سایه‌ها دوست داشتنی‌تر، ایراد از درون است، نه سایه‌ها! «رو، سینه را چون سینه‌ها، هفت آب شو از کینه‌ها / وانگه شراب عشق را، پیمانه شو، پیمانه شو»

به نظر شما چرا وادی محبت در آخر وادی‌ها قرار گرفته‌است؟
اگر سیزده وادی را مثل آدرس‌هایی بدانیم که یکی بعد از دیگری باید طی شوند تا به مقصد یعنی وادی چهاردهم برسیم، پس باید این وادی در آخر قرار می‌گرفت. به نظر من هدف و مقصود از آفرینش در این بعد زمینی رسیدن به این وادی است. طبق آموزش‌های آقای مهندس اگر مثلثی را در نظر بگیریم، یک ضلع مبدا یا همان تولد، ضلع دیگر مسیر یا طول زندگی است و باید از سیزده وادی بگذریم تا به ضلع سوم هدف و مقصد، وادی چهاردهم عشق و محبت برسیم. این سیزده وادی بهترین نقشه راه در زندگی برای رسیدن به وادی چهاردهم یعنی عشق و محبت است.

آیا یک مصرف‌کننده می‌تواند محبت داشته باشد؟ چگونه؟
محبت و عشق در هر شخصی هست، ولی یک مصرف‌کننده چون سیستم‌ایکس او در تعادل نیست، در عشق به نتیجه نمی‌رسد و صدای عشق را نمی‌شنود ولی وقتی در مسیر درمان قرار گرفت و ذره‌ذره در طول زمان ضدارزش‌هایش از جمله مصرف مواد مخدر را کنار گذاشت و در راه مستقیم حرکت کرد، کم‌کم وارد وادی عشق و محبت می‌شود.

مریم قبل از کنگره و بعد از کنگره فرق نگاهش نسبت به عشق و محبت چه تفاوتی کرده‌است؟
همیشه امواج عشق و محبت مثل خورشید در حال تابیدن به همه موجودات است، ولی هرکس به میزان ظرف و ظرفیت خودش آن را دریافت می‌کند. مریم قبل از کنگره به میزان ظرف و دانایی که داشت، محبت را لمس کرده‌بود، ولی با ورود به کنگره‌ و آموزش‌دیدن، دوری از ضدارزش‌ها، حرکت در صراط مستقیم و بالا بردن معرفت، دانایی و آگاهی ظرف وجود خودم را به اندازه قطره‌ای پُرتر می‌بینم. هرچقدر گره‌های وجودیم و حس‌هایم باز شود، با القاء و الهام، عشق و محبت را بیشتر لمس خواهم کرد. «باران که شدی مپرس این خانه کیست/سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست»

لطفاً حس‌تان را نسبت به واژه‌های زیر برای ما بگویید؟
آقای مهندس: عشق خالق به مخلوق
خدمت کردن: عبادت به جز خدمت خلق نیست/ به تسبیح و سجاده و دلق نیست
عشق: بنیان هستی عشق است
کنگره۶۰: یکی از شعاع‌های دایره هستی برای رسیدن به مرکز؛ یعنی قدرت مطلق الله
وادی چهاردهم: این وادی یعنی گنج عشق و محبت و بسیار قیمتی که باید به آن دست پیدا کنم و برای من مصداق این شعر مولانا «دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ/ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ/دانی که پس از عمر چه ماند باقی/مهر است و محبت است و باقی همه هیچ

-کلام آخر
خداراشکر که اذن ورودم به کنگره داده‌شد تا در جمع دوستان محبت قرار بگیرم و آموزش ببینم. تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محتر‌م‌شان، از کمک‌راهنمای خوبم، خانم منیره عزیز، همه اعضا شعبه، از مسافرم و شما بابت طرح سوالات خوب‌تان و انجام مصاحبه سپاسگزارم.

طراح سوالات و مصاحبه: همسفر مرضیه رهجوی کمک‌راهنما همسفر منیره (لژیون نهم)
عکاس: همسفر فاطمه(ح) رهجوی کمک‌راهنما همسفر پریسا (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .