جلسه سیزدهم از دوره پنجاه و یکم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه مسافران کنگره ۶۰؛ نمایندگی بوشهر؛ با دستور جلسه وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من به استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر مرتضی روز یکشنبه 26 دی 1400 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. خدا را شکر میکنم به من فرصت داد تا بتوانم باز هم درکنگره خدمت کنم.
دستور جلسه وادی دوازدهم؛ درآخر امر، امر اول اجرا میشود. کل سیستم هستی بر اساس تغییر، تبدیل و ترخیص استوار است؛ یعنی هیچچیز از بین نمیرود. همانگونه که چیزی هم به وجود نمیآید. در بحث فلسفه چیزی است که میگوید نه چیزی از وجود به عدم میرود، نه از عدم چیزی به وجود میآید. تغییرات در بستر زمان اتفاق میافتد. وادی دوازدهم این را به من میگوید که اگر بخواهی تغییر کنی یا هر صفت زشتی که در خود میبینی و میخواهی آن را تغییر بدهی باید زمان و عمل را برای انجام آن کار در نظر داشته باشی. یا اینکه من میخواهم کاری را شروع کنم، در ماه اول یا سال اول سود و بازدهی کامل ندارد، حداقل چندین سال زمان نیاز است تا بازدهی کامل و خوب را داشته باشد؛ اما ذهن جور دیگری برای انسان تفسیر میکند.
به نظر من ذهن یک فضا است که اگر مدیریت آن دست خود انسان نباشد همهچیز را برعکس جلوه میدهد؛ به عنوان مثال فردی میآید که ده ماه درمان اعتیاد انجام بدهد ولی ذهن آن را بزرگ جلوه میدهد بهطوریکه ده ماه خیلی زیاد است؛ یعنی فراتر از آن چیزی که هست جلوه میدهد. به نظر من ذهن میدانی است برای بحث القائات و نیروهای منفی یا جن درون؛ وقتی ما این موضوع را بدانیم میتوانیم تا حدودی کنترل ذهن را بر عهده بگیریم. وقتی میخواهم ده ماه سفر کنم مثل این است که من بخواهم یکدانه گندم بکارم. باید حرکتی انجام بدهم؛ وادیها همیشه درونشان یک حرکتی نهفته است. هیچکدام بدون حرکت نیستند،حتی بحث محبت؛ محبت تنها که با زبان کافی نیست باید در عمل و رفتار هم باشد. من بذری را میکارم و درمانم را شروع میکنم؛ فقط بذر کاشتن تنها کافی نیست؛ باید ده ماه یا یازده ماه از آن مواظبت کنم. همان روز اول که نتیجه نمیدهد. باید تلاش کنم و در آن مدتی که در کنگره تعریف شده است به آن محصول خواهم رسید.
نگارش: مسافر مسعود لژیون هشتم
ویراستار: مسافر مرتضی
عکس: مسافر علیرضا لژیون ششم
ثبت: مسافر مسیب
- تعداد بازدید از این مطلب :
1011