English Version
This Site Is Available In English

همسفر کسی هست که می‌تواند مسافر را از لبه پرتگاه نجات دهد

همسفر کسی هست که می‌تواند مسافر را از لبه پرتگاه نجات دهد

سلام دوستان زهرا هستم همسفر حمید از لژیون 7 کمک راهنما خانم سعیده:
حمید را نام گذاشتیم تا آن‌گونه که شایسته است زیست کند و بندگی اما...در این چند سال که حمید جز آنچه باید باشد بود، شرمسار از پروردگار که امانت‌دار خوبی نبودیم و ضجه‌کنان به درگاهش در پی راهی بودیم که آن‌گونه که شایستهٔ نامش هست درراه قرار گیرد تا ستودنی و مملو از نور خدایی باشد. راه‌های موجود را رفتیم و در انتها مأیوس و دست‌خالی نظاره‌گر آب شدن ثمره و جوان رشیدمان در انتظار معجزه بودیم. ما در بیراهه‌ها و تاریکی غافل از اینکه دو چهارراه آن‌طرف تر امید است و درمان، مشعلی روشن است و باید اجازهٔ ورودمان صادر می‌شد. سعادت قدم گذاشتن در این مسیر پر از عشق که باتدبیر درمانگری می‌کنند و صیقل می‌دهند نصیبمان شد و بندهٔ ساقط‌شده از عقل و سقوط کرده در دره‌های نادانی را با طنابی بافته‌شده از انسانیت بالا کشیده و شهر حمید را از هر موش و موریانه و سیاهی پاک‌کرده و با هوایی پاک و به‌دوراز هر ناخالصی در جایگاه انسانیت قراردادند. این سیستم کاردان و بی‌همتا که این‌گونه مسافران سردرگم را احیا می‌کند وزندگی می‌بخشد کنگرهٔ شصت و راه‌بلد مسافران جناب آقای دژاکام هستند. ایشان در این سفر با درایت و درک از حال‌ندار خانواده‌های مسافران برای هر مسافر یک همسفر را توصیه کرده و با این لطف بزرگ درمان را کامل‌تر کردند. و من همسفر حمید پروردگار معجزه گرم را بابت مخلوق خود که متفکرانه، هوشمندانه و انسان دوستانه این‌گونه سفری را در سفر دنیایی با مسافرانی مظلوم مهیا کردند بی‌نهایت سپاسگزارم که اگر غیرازاین بود حیات دیگر نیز سفری ناگوار را در انتظار داشتیم و منِ همسفر را اگر یاری گری نبود با پر و بالی شکسته و رنجور با مسافرم از بند رها می‌شدم و می‌دانم که این‌گونه سیستم بی‌عیب و نقص که راهنمایانی با درایت را برای آرام کردن و آموختن همسفران برگزیده‌اند بسیار ستودنی است و قداستی دارد که باید وضو ساخت و وارد شد و آموخت و آوایش را از عمق وجود سر داد. هفتهٔ همسفر را ابتدا خدمت خانم آنی که صبورانه یاریگر گوهر وامانت الهی بودند و همسفر سعیده که با تلاش در جایگاه کمک راهنمایی آرامش را به ما هدیه دادند و دیگر همسفران صبور، عاشق و فداکار از عمق وجودم تبریک می‌گویم و می‌شنوم تبریکات الهی را که فرشتگان نثارتان می‌کنند، چراکه خالی نکردن میدان و صبورانه گرما بخشیدن به مسیر رهایی از دیو و شیطان کاری است از جنس نور خدا، گوارای وجودتان باد.
با آرزوی آزادمردی تمام مسافران عزیزمان...تا باد چنین بادا
سلام دوستان ندا هستم همسفر از لژیون 7 کمک راهنما خانم سعیده:
در ابتدا این هفته مبارک و باشکوه را در رأس خدمت جناب مهندس دژاکام عزیز بنیان کنگره ۶۰ که اگر ایشان نبودند، همسفری هم نبود ...و سپس خدمت همسفر بزرگ و با عشق خانم آنی بزرگوار و خانواده محترم دژاکام و همه همسفران خانم و آقا در سایر کشور تبریک و تهنیت عرض می‌کنم و آرزوی بهترین‌ها را برایشان دارم. همسفر چه واژه قشنگی که اگر به مفهوم واقعی این کلمه درک بشود تمام سفرها، چه زیبا و لذت‌بخش می‌شوند. در جاده و در راهی همسفر گشته‌ام که مسافری که همراهی‌اش می‌کنم بسیار نیازمند همسفری قدرتمند است. به خودم قول دادم که تا آخر دنیا هم‌قدمش باشم ولی سخت است و گاهی بسیار ناامید می‌شوم. وقتی‌که وارد کنگره شدم و پیام سفر اول خوانده شد بیشتر پی به‌سختی راه بردم، اما هنگامی‌که صدای همسفران را که بانگ رهایی می‌زنند و اعلام رهایی می‌کنند را می‌شنوم امید می‌گیرم و متن پیام سفر اول در ذهنم تداعی می‌شود. واژه همسفر را در صورت، کلام، خنده و آموزش راهنمایم بیشتر و بیشتر درک کردم. اینک با لطف و کمک خدای مهربان قدم در سفری گذاشته‌ام که باید همسفری صبور با عشق برای مسافرم باشم تا باهم عبور کنیم و به مسیر درست برسیم. با تشکر و قدردانی فراوان که به من وقت مشارکت دادید. و سپاس از عزیزان فعال در سایت. تا باد چنین بادا
سلام دوستان معصومه هستم همسفر از لژیون 7 کمک راهنما خانم سعیده:
در ابتدا هفته همسفر را خدمت جناب مهندس عزیز و خانم آنی بزرگوار و با عشق و خانواده محترمشان و همهٔ همسفرها تبریک و تهنیت عرض می‌کنم. انشالله بال پرواز خوبی برای مسافرها باشند. خدا را هزاران بار شکر می‌کنم که توسط مسافرم وارد کنگره شدم تا با خودم آشنا بشوم، منی که سال‌ها در دنیای تاریکی و جهل و منیت فرورفته بودم. وقتی مسافرم وارد کنگره شد گفت شما هم باید به‌عنوان همسفر حضورداشته باشید و من به خاطر زندگی‌ام با میل قبول کردم در ادامه سفر متوجه شدم خودم بیشتر از مسافرم تخریب داشتم و تا زمانی که من تغییر نکنم واقعاً هیچ‌گونه رهایی اتفاق نمی‌افتد شروع کردم با جهل و نادانی خودم به جنگیدن و ذره‌ذره تغییر را در خودم احساس کردم در آنجا بود که فهمیدم برای پرواز حتماً باید بال پرواز بود آن‌هم از نوع قوی و آموزش‌دیده تا وقتی مسافرم در حال سقوط و غرق شدن هست کمکش باشم کنارش باشم تا اوج بگیرد و پرواز کند همسفرهایی با عشق و صبور قدردان این مکان مقدس و آموزش‌هایی که به شما داده می‌شود باشید و آن‌ها را حتماً کاربردی کنید تابه‌حال خوش برسید در آخر هفته همسفر را خدمت استاد عزیزم خانم سعیده جان تبریک میگویم که با صبوری و عشقی که خودشان داشتند ما را هم به صبوری و عشق دعوت می‌کنند. ممنون که به من وقت مشارکت دادید خدا قوت به عزیزان خدمتگزار
سلام دوستان آمنه هستم یک همسفر از لژیون 7 کمک راهنما خانم سعیده:
چه زیبا استاد عشق گفتند: اندوهی که قلب‌ها را در خود محبوس داشته تا مرگشان را آغاز حیات خویش نماید ...اکنون خود مغلوب قلب‌های بخشنده‌ای گشته است ...قلب همسفرانی که بخشش را برای بازپس‌گیری عزیزانشان به نشان محبت بیکران و عشق بلاعوض هدیه نموده‌اند همسفران جشنتان باشکوه باد...خداوند بزرگ را هزاران مرتبه شکر که تمام کسانی که روزی در خانواده و دوست و آشنا آن‌ها را به‌حساب نمی‌آوردند اما در حال حاضر با دست‌های پرتوان جناب مهندس رها شدند و غول اعتیاد را پاره کردند و زنجیرهای این جادوگر هزارچهره را پاره کردند و خدا را شکر و هزاران بار شکر ...چگونه می‌شود سپاس کرد خدای را که انسانی که تا دیروز مصرف‌کننده بوده حالا در قسمت اوتی خدمت می‌کند و داروی درمان به دست خواهان رها شدن می‌دهد... امید به زندگی را ذره‌ذره تزریق می‌کند به انسان و باز خدا را سپاس ...مگر می‌شود سپاس خالق را نکرد. انسانی را که تا دیروز یک شی‌ء بی‌ارزش را نمی‌توانست حفظ کند الآن در انتشارات کار می‌کند و مسئولیت حفظ آنجا را دارد و هزاران هزار الله‌اکبر ...و همسفر بودن اول کمک است به خودمان و ارزش به خود... و چه زیبا گفتند استاد بزرگ حسین دژاکام ...با حرکت راه نمایان می‌شود و در این مسیر همسفر جایگاه ویژه‌ای دارد... هفته همسفر را اول به خانم آنی بزرگوار و محترم و صبور، اولین همسفر تبریک می‌گویم و بعد خدمت خانم آنی کماندار و به خانمشانی عزیز و آقای استاد امین بزرگ استاد جهان‌بینی تبریک و تهنیت عرض می‌کنم و به تمام همسفران در تمام نقاط ایران تبریک ویژه میگویم و خدا را هزاران بار شکر می‌کنم و از جناب مهندس تشکر می‌کنم و خدا را هزاران بار شکر در راهی باوجود چاله‌ها و راه‌های ناهموار پستی‌وبلندی یخبندان تاریکی وجود همسفر و آموزش خود یک قوت قلب شد برای مسافر، مسافری که تا دیروز همسفر باید جلوی او می‌ایستاد و در جنگ و کشمکش بودند و ناآرامی ...و حالا با آموزش در کنار هم راه می‌روند و حرکت می‌کنند و در آرامش هستند...و می‌شود بال پرواز مسافر. درست است تخریب همسفر کمتر از مسافر نیست، اما همسفر باید توانا قدرتمند و دانا باشد که بتواند بال مسافرش باشد تا بتواند در بالاترین جایگاه بنشیند و باقدرت و توانایی به خانواده و مسافر کمک کند. وجود همسفران باعث شد تا کنگره قدرتمند و بانظم تر از کل سیستم‌های دیگر بشود چون با تفکری خاص و هوشمندانه توسط جناب مهندس عزیز و بزرگ طراحی‌شده است. وجود همسفران باعث شده که مسافر با راحتی خیال در این مسیر پرفرازونشیب ولی پرواز عشق و آموزش حرکت کند و خود گمشده‌اش را پیدا کند.
همسفر یعنی: ه =مساوی هست با هستی
م =مساوی هست مهربانی
سین= مساوی است با سازگاری و زیستن باافتخار
ف =مساوی است با فداکاری
ر=مساوی است با راه
از راهنمای نازنین و مهربان خودم تشکر می‌کنم و این هفته را خدمت ایشان تبریک می‌گویم.
سپاسگزارم از خدمتگزارهای سایت و سپاسگزارم از این‌که به من وقت مشارکت دادید.
تا باد چنین بادا
سلام دوستان طاهره هستم یک همسفر از لژیون 7 کمک راهنما خانم سعیده:
معرفت در گرانی است به هرکس ندهندش
پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهندش
این جمله از اعماق وجودم به ذهن می‌آید و آغازی است برای گفتن کلام شروع عشق‌ورزی، این واقعیتی است که همه در این جهان مسافر هستیم، راهی را طی خواهیم کرد که پر از فراز و نشیب است. این جاده زندگی نیاز به یک همسفر دارد و همسفر برای کسب تجربه نیازمند همسفران و دوستان عاشق و مهربان که دلباختگانی پالایش‌شده هستند می‌باشند. هر سفری اگر همسفر همراه داشته باشیم هرچند راه طولانی باشد ولی آغاز و پایانی خوش خواهد داشت. چه برسد به مسافران خسته و بدون هیچ انگیزه‌ای که منجمد شده‌اند و نیاز به گرمایی دارند از جنس خورشید که آهسته‌آهسته بازیابی شوند تا گرمایی شهر وجودی‌شان را از انجماد به حالت طبیعی برگرداند. همسفر عزیز این سفر که هم سخت هم سهل است نیاز به یک بال پرواز چون تویی دارد. کار بزرگی است که با دست توانای شما و با آموزش ثمره خوبی خواهد داد. این جاده که جاده‌های انحرافی که همان ضد ارزش‌هاست به جاده‌ای سبز و نورانی تبدیل خواهد شد. همسفران ما در راهی قدم نهاده‌ایم که عطا کردن را بدون هیچ خواسته‌ای طی خواهیم کرد البته خالق یکتا حواسش به‌حساب و کتاب است و چه‌بسا پاداشی زیبا چه دنیوی و چه اخروی خواهد داد. حقا که امید و ایمان در راه صراط مستقیم سرانجام نیکی خواهد داشت. همسفر عزیز تو شایسته آن هستی که این تلخی که آرامش را از وجودت سلب کرده تبدیل به رطبی شیرین گردد و طعم شیرین چون عسل را در زندگی گوارای وجودت باشد که آن درگرو سخت‌کوشی و توان قدرت تحمل است و آنچه حق تو است در این راه به دست آوری و در این جنگ ضد ارزش‌ها برنده دو سر دارد، همسفر و مسافر که هر دو به رهایی خواهند رسید. چراکه ما در این مکتب یاد گرفته‌ایم تفکر کنیم مسئولیت اشتباهات را به گردن خداوند نیندازیم که اگر زندگی به کام باشد خدای خوبی است و غیرازاین باشد بنده ماست، باکمی تفکر نتیجه برعکس می‌شود. خدا را بی‌نهایت سپاس و شکر فراوان که در این مکتب یاد گرفتیم چگونه این آتش ویرانگر را با آموزش خاموش‌کنیم و آبی باشیم روی آتش، همسفران من و شما همانیم که از تفکر به عشق رسیدیم و گل زیبای رهایی برازنده دستان شما که شکوفه‌های یاس به ثمر خواند رسید. خدایا توانی به ما عطا کن که لایق آن باشیم. بالی باشیم برای مسافرانمان چون عقابی بر بلندترین قله‌های زندگی برسیم. سپاسگزارم از وقت مشارکت که به من دادید. ممنون و خدا قوت خدمت عزیزان سایت.
سلام دوستان اکرم هستم یک همسفر از لژیون 7 کمک راهنما خانم سعیده:
چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش...مسافرت به یک مکان فوق‌العاده خوش آب‌وهوا و عالی خوش نمی‌گذرد اگر همسفر های خوبی نداشته باشی. مسافر غریب نیمه‌راه زندگی‌ام، دیگر برایم غریبه نیستی، دیگر حال خرابی‌ها و مصرف‌ها و شب‌بیداری‌هایت مرا لهم نمی‌ریزد، دیگر تو را به چشم مجرمی که قصد آزار و اذیت خانواده‌اش را وارد نمی‌بینم، چراکه: درجایی قدم گذاشته‌ام که مرا آگاه به بیمار بودنت کرد و اکنون من کنار پرنده‌ای که بال پروازش زخمی شده قرارگرفته‌ام و یاد گرفته‌ام با یک پرنده زخمی چگونه باید تا کرد تا زخمش خوب و به پرواز درآید. مسافر عزیزم: در این مسیر پرفرازونشیب، من و تو ما می‌شویم و سنگ‌های افتاده در مسیر را به کمک هم کنار خواهیم زد و آرام‌آرام به‌طرف مقصد حرکت خواهیم کرد...قول می‌دهم همسفر خوبی برایت باشم تا سختی راه تو را نیازارد، در مسیری که شروع به حرکت کردی وجود همسفر خوب راه را برایت هموار خواهد کرد ولی اگر همسفر خوبی نداشته باشی نه‌تنها مسیر برایت دشوارتر خواهد شد بلکه سالم به مقصد نخواهی رسید پس با خودم عهد می‌بندم تا پایان سفرت ای جان شیرینم تو را همراهی خواهم کرد تا به اوج قله‌ها به پرواز درآیی...اما این را به یاد داشته باشیم که چه کسانی در این مسیر ما را یاری دادند و ما نیز پس از رهایی برای به رهایی و به پرواز درآمدن انسان‌های دربند تمام تلاشمان را بکنیم و از هیچ کمکی دریغ نکنیم به امید رهایی همه مسافران عزیز سپاس و خدا قوت از زحمات عزیزان در قسمت سایت
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر کرمعلی از لژیون 10 کمک راهنما خانم سحر:
هفته همسفر را به در ابتدا به اولین همسفر خانم آنی و آقای مهندس عزیز و تک‌تک همسفران تبریک می‌گویم. من در سفر اول مسافرم در کنگره نبودم و فقط یکی دو بار به همراه مادرم و مسافرم به کنگره آمده بودم تا اینکه مسافرم از من خواست در سفر نیکوتین همسفر ایشان باشم حقیقتاً من زیاد دوست نداشتم در کنگره شرکت کنم چون از علم جهان‌بینی کنگره آگاه نبودم و از این‌که در این جمع قرار بگیرم احساس خوبی نداشتم ولی زمانی که وارد کنگره شدم و لژیون و کمک راهنما انتخاب کردم با استقبال گرم هم لژیونی‌هایم و همسفر های دیگر مواجه شدم وقتی اعلام شد هفته همسفر و جشن همسفرها است متوجه شدم که نقش من در سفر مسافرم خیلی پررنگ است چون متوجه شدم مسافرم در سفر نیکوتین خیلی بیشتر از سفر مواد با سختی روبرو است و تصمیم گرفتم همکاری کنم تا آموزش‌ها را به نحو احسنت فرابگیرم تا در این راه با مسافرم همراه باشم...درنهایت آرزوی قلبی من رهایی تمام مسافرها است. با تشکر از خدمتگزاران...
سلام دوستان سعیده هستم یک همسفر از لژیون 10 کمک راهنما خانم سحر:
این هفته پر از عشق را به آقای مهندس و خانم آنی عزیز و همسفران صبور کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم. برداشت من از دستور جلسه همسفر این هست که سفر و همسفر واژه‌هایی هستند که ناخودآگاه آدم یاد سفر از مکانی به مکان دیگر میافتد. البته سفر در کنگره، یک سفر درونی است که نصیب هر آدمی نمی‌شود. بنابراین باید قدر راهبر و لیدر دانای این سفر و جایگاه همسفری را دانست. حال فرض بر اینکه یک خانواده تصمیم می‌گیرند برای مدتی به سفر بروند بنا به دلایلی، پدر خانواده نمی‌تواند در این سفر، آن‌ها را همراهی کند. خلأ نبود پدر، هرلحظه احساس می‌شود و خانواده قادر نیست آن لذت و حال خوش واقعی را دریافت نماید. در کنگره این موضوع را در بعضی از خانواده‌ها می‌توان حس کرد. شاید به دلیل مصرف‌کننده بودن بیشتر پدران و فرزندان پسر باشد که همسفری نصیب مادر و یا خواهر می‌گردد که این همراهی برای درک موضوع اعتیاد و کمک به مسافر است و البته همسفر با گرفتن آموزش‌ها ابتدا به درمان خودش کمک می‌کند تا بتواند با داشتن آگاهی‌های لازم همراه کارآمدی برای مسافرش باشد همان بال پرواز! حال در بعضی از خانواده‌ها به دلیل اختلاف تفکر و اختلاف راهکارهای درمان، گاهی بر سر دوراهی قرار می‌گیرند و یا به بن‌بست می‌رسند و اختلافات مانند بازی مار و پله می‌ماند و هر چه همسفر مادر تلاش می‌کند و در مسیر حرکت می‌کند با یک حرکت اشتباه از جانب پدر که همسفر نیست آن را به پایین‌ترین نقطه می‌رساند اما با ورود پدر و سایر اعضای خانواده بازی مار و پله حذف و بازی سالم‌تری جایگزین می‌گردد و همه در فضای سالم با تفکری سالم و قرار می‌گیرند. این اتحاد و همراهی لازمهٔ یک سفر شیرین و لذت‌بخش است و من بسیار خوشحالم که این امکان برای همسفران پدر و برادر فراهم‌شده تا به خانواده معنای زیباتری ببخشد. با سپاس فراوان از خدمتگزاران سایت کنگره ۶۰
سلام دوستان فائزه هستم همسفر منوچهر از لژیون 10 کمک راهنما خانم سحر:
ابتدا هفته همسفر را به اولین همسفر خانم آنی عزیز و آقای مهندس و خانواده محترمشان و همه همسفران کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم. همسفر بودن شیرین‌ترین تجربه من در زندگی بود که با تمام سختی‌های مسیر وزندگی خیلی آموزش‌ها گرفتم وزندگی من به‌طور کامل تغییر کرد و منی که ضد ارزش‌ها برایم معنایی نداشتند و تشخیص نمی‌دادم چه چیزی ارزش است و چه چیز ضد ارزش حال با کمک واژه همسفر و مسیری که خداوند در زندگی من قرارداد توانستم همه خوبی‌ها را از کنگره به‌عنوان همسفر بودن دریافت کنم من به همه همسفران خانم و آقا بابت این واژه‌ای که بال پرواز هستند تبریک می‌گویم به نظر من این صفت به هرکسی داده نمی‌شود فقط کسانی که لایق این جایگاه باشند و مسیر را با تمام سختی‌ها پیش ببرند و رسیدن به قدرت مطلق را درک کنند داده می‌شود من قدر این جایگاه زیبایی که به من داده‌شده را می‌دانم و با عشق، محبت، دانایی، معرفت، عمل سالم و... که کنگره به من آموزش داد بهترین استفاده را در کمک به همسفران آینده می‌کنم...برای این همسفر بودن از آقای مهندس عزیز نهایت سپاسگزاری رادارم و آرزوی سلامتی، آرامش را برایشان دارم. سپاسگزارم از کمک راهنمای مهربانم بابت زحماتی که برای من همسفر کشیدند تا این سفر را به بهترین نحو پشت سر بگذارم...برای همه همسفران آرزوی شادی و رسیدن به جایگاه‌های بالا رادارم با سپاس از خدمتگزاران عزیز سایت...
سلام دوستان یگانه هستم همسفر از لژیون 10 کمک راهنما خانم سحر:
همسفر کسی هست که می‌تواند مسافر را از لبه پرتگاه نجات دهد یا به اعماق دره بیندازد. اکثر همسفران به خاطر به درمان رسیدن مسافرانشان به کنگره می‌آیند و به این فکر می‌کنند که من که مشکلی ندارم! مسافر اعتیاد دارد! مسافر دیدگاهش خراب است! اما این‌طور نیست و به نظر من همسفر مانند کنترل ماشین کنترلی هست؛ توانایی این را دارد که مسافر را به هر جهتی بکشاند، گاه می‌تواند با یک حرف مسافر را ترغیب به درمان کند و گاه ترغیب به کشیدن مواد! پس قدم اول همسفر بایستی به خودش فکر کند، به اصلاح کردن پندارش، گفتارش و کردارش. وقتی‌که این کارها را انجام بدهد می‌تواند بال پروازی برای مسافرش باشد و او را از لبه پرتگاه نجات دهد. با تشکر از خدمتگزاران عزیز سایت.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر از لژیون 10 کمک راهنما خانم سحر:
برای انجام و شروع هر کاری اول باید تفکر کنیم و هدف را مشخص کنیم و بعد برای رسیدن به هدف حرکت کنیم و با حرکت چگونگی راه ذره‌ذره برای ما نمایان خواهد شد. یکی از مثال‌هایی که برای این سخن می‌توان آورد چگونگی شکل گرفتن قسمت خانم‌های همسفر در کنگره است که وقتی هدف مشخص شد و حرکت آغاز شد کم‌کم در میانه راه متوجه این موضوع شدند که نقش خانواده و اطرافیان فرد و آموزش گرفتن آن‌ها موازی با مسافران ازنظر آگاهی‌های جهان‌بینی و آشنا شدن با روش‌ها، متدها و جایگزین‌هایی که برای درمان استفاده می‌شود چقدر می‌تواند بااهمیت باشد و خیلی از ناهماهنگی‌ها و اختلافات از بین می‌رود و حتی وجود همسفران در ادبیات صحبت و نزاکت مسافران هم تغییرات بسیار خوبی به وجود آورد و به همین دلیل می‌گوییم همسفران یک بال پرواز هستند. در کنگره یک هفته، هفته همسفر نام‌گذاری شده و هرسال این هفته را در تمامی شعب جشن می‌گیریم و اینکه چگونه این جشن برگزار و اداره بشود بر عهده همسفران است، مسافران باید با دادن کادو و پول یا طلا از همسفران قدردانی کنند البته قدردانی باید هم قلبا هم زباناً و هم در عمل باشد و با گفتار هم این قدردانی نشان داده شود و یکی دیگر از اهداف این کار این است که قدردانی و به‌طورکلی ایجاد روابط بهتر با افراد را یاد بگیریم. به‌طورکلی با حضور همسفران خیلی چیزها تفاوت پیدا می‌کند و خیلی اختلافات در بین افراد خانواده از بین می‌رود، همه افراد خانواده یک‌جهت پیدا می‌کنند و واقعاً همسفران یک بال پرواز قوی هستند. من هم هفته همسفر را به اولین همسفر خانم آنی عزیز و آقای مهندس و خانواده محترمشان و همه همسفران کنگره تبریک عرض می‌کنم.
با تشکر از همه عزیزان...
سلام دوستان فریده هستم یک همسفر از لژیون 6 کمک راهنما خانم سیما:
قبل از هر چیز هفته همسفر را به اولین همسفر، خانم آنی بزرگ و خانم کماندار و خانمشانی و سایر همسفران کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم. درواقع همسفر با مسافر دارای یک هدف هستند و باید در یک راستا قرار بگیرند تا به آرامش برسند. در ابتدا همسفر که به کنگره می‌آید فکر می‌کند که به خاطر مسافرش به کنگره می‌آید. ولی درواقع این‌طور نیست؛ و برای خودش به کنگره می‌آید. چراکه تخریب‌هایی که در اثر اعتیاد مسافرش به او واردشده به‌مراتب سخت‌تر از تخریب‌هایی هست که به خود مسافر واردشده، بنابراین دچار اضطراب و عدم آرامش شده و لازم است که تحت آموزش راهنما قرار بگیرد تا بتواند به شناخت و آگاهی لازم برسد و درواقع دیدگاهش در مورد اعتیاد مسافرش تغییر کند؛ و وقتی دیدگاهش تغییر کرد آن‌وقت می‌تواند با اعتیاد مسافرش کنار بیاید. و درواقع همسفر نقش خیلی مهمی در به رهایی رسیدن مسافرش دارد. به‌شرط این‌که مسافر هم خواسته به رهایی رسیدن را داشته باشد؛ که در این صورت یک همسفر خوب می‌تواند بال پرواز مسافرش باشد. همسفر زمانی می‌تواند همسفر خوبی باشد که آموزش‌های کنگره را به‌درستی درک کرده باشد و آگاهی‌های لازم را کسب کرده و کاربردی کرده باشد؛ یعنی با این آموزش‌ها حس‌های منفی را از خود دور کرده باشد و حس‌های مثبتی را که دریافت کرده به مسافرش انتقال دهد. همچنین یک همسفر باید آموزش‌ها را خوب آموخته باشد تا زمانی که مسافرش حالش بد است همسفر حالش خوب باشد تا بتواند مثل یک پرستار در کنار مسافرش باشد و از او پرستاری کند تا او هم به حال خوب برسد. پس همسفر نقش بسیار بزرگی در به رهایی رسیدن مسافرش دارد و خیلی مقدس است و باید به او احترام گذاشته شود. امیدوارم که من هم یک همسفر خوبی برای مسافرم باشم تا باهم به آرامش برسیم. در پایان این هفته را به همه همسفران تبریک عرض می‌کنم و دست یکایک آن‌ها را می‌بوسم با تشکر از مهندس و خانواده بزرگشان

سلام دوستان مهین هستم همسفر از لژیون 11 کمک راهنما خانم فاطمه:
شکرشکر شکر این هفته پر شگون و فرخنده را ابتدا به جناب مهندس عزیزم و خانم آنی بزرگوار و استاد امین عزیز دیده‌بان همسفران آقا و خانم آنی کماندار عزیز و خانمشانی عزیز و تمام مسافران و همسفران کنگره ۶۰ در سراسر کشور عزیزم و عزیزان خارج از کشور تبریک و تهنیت میگویم خدا را شاکرم که مرا با کنگره ۶۰ آشنا کرد و آموزش گرفتم. و از طریق راهنمایی‌ها و ارشادهای نکته به نکته مهندس دژاکام عزیزم خداوند پیامش را به من رساند که مهین هیچ کار و تلاش و خدمتی د راین هستی بدون جواب نمی‌ماند حتی آن خدمت برای پاره تن خودت باشد. قبل از کنگره هیچ‌گونه اطلاعات و آگاهی و دانش نداشتم نهایت محبت را به مسافرم می‌کردم ولی نتیجه نمی‌گرفتم تا اینکه در کنگره یاد گرفتم که هر کاری که می‌خواهی بکنی اصول و قوانینی دارد. حالا که می‌خواهی بال پرواز مسافرت باشی اول باید بال‌های شکسته خودت که براثر ترکش‌های اعتیاد مسافرت ناخواسته به تو واردشده درمان کنی تا بتوانی قدرت و توانایی داشته باشی که بال کمکی برای مسافرت باشی. بی‌صبری و بی‌قراری نکن ۱۵ سال تحمل کردی ۱۱ ماه دیگر هم تحمل‌کن انتظار نداشته باش تا وارد کنگره شدی سریع به درمان برسد ساختن هر چیزی زمان خودش را می‌خواهد حتی پختن یک غذا چه رسد به جسم که مواد مخدر که آن را از درون و بیرون منهدم کرده تازه بعد از ۱۱ ماه رهایی از مواد مسئولیت مهین بیشتر می‌شود این را برای سفر اولی‌های عزیزم میگویم که بی‌تابی و بی‌قراری نکنند کنگره خمره رنگ رزی نیست که سریع نخ را بزاری و شب بماند و صبح نخ رنگ‌شده باشد. باید واقعاً بال پرواز باشید در طول سفر ۱۱ ماهه شما باید بال‌های خودتان که شامل (محبت کردن /توقع بیش‌ازحد نداشتن/ایجاد آرامش در خانه/گذشته را یادآوری نکردن/و رعایت کردن مسائل زناشویی/و....) در آن‌ها توان تحمل ۱۱ ماه در آن‌ها زیاد کنید تا به نتیجه مطلوب و رهایی برسند. جناب مهندس اینجا با آموزش‌های نابشان طبق معمول تمام سختی‌ها و رنج‌ها و زحمات ما و تلاشمان برای رهایی مسافر و قدرشناسی همیشگی مسافر را در یک جمله که سالی یک‌بار مسافر باید از همسفرش قدردانی کند که در کنگره بنام هفته همسفر نامیده شده و جشن مفصلی گرفته می‌شود و این سمبلی شد در خانواده کنگره ۶۰ مثل سایر جشن‌هایی که در جامعه داریم (عید نوروز شب یلدا و اعیاد دیگر) و ما همسفرها باید از خداوند متعال و جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان ممنون و سپاسگزار باشیم که به من همسفر این‌همه بهاداده‌اند و هر هدیه‌ای که مسافرهای عزیزمان بدهند (یک شاخه گل /وسیله خانه /طلا) از آن‌ها تشکر و قدردانی کنیم هرچه از دوست آید نیکوست حتی اگر یک هل پوک خود من اولین سال جشن همسفر به مسافرم گفتم همان آخرین نامه‌ات که یک گرم ۳۰ روزه کپی کن بده بهترین و زیباترین هدیه است برایم. از خداوند می‌خواهم جناب مهندس عزیزم و خانواده محترمشان در صحت و سلامت و عزت در پناه خودش نگه دارد ما هم با خدمت کردن در کنگره این شادی را به خانهٔ همه انسان‌های دربند اعتیاد ببریم انشالله جشن همسفر بر همه شما عزیزان مبارک باد ممنون از شما و کمک راهنمای عزیزم خانم فاطمه
سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر از لژیون 11 کمک راهنما خانم فاطمه:
هفته همسفر را به همسفران عزیز کنگره ۶۰ که وجودشان مملو از عشق، محبت، صبر و آرامش است و کنگره را به مکانی امن و زیبا تبدیل کرده‌اند تبریک می‌گویم. (لیس الانسان الا ما سعی) انسان چیزی نیست مگر با سعی و تلاش خودش. اینکه یک مسافر برای درمان به کنگره می‌آید تنها با تلاش و سعی خودش می‌تواند به رهایی و درمان برسد در اینجا یک سؤال پیش می‌آید که پس نقش همسفر در کنار یک مسافر چیست؟ همسفر باید بال پرواز مسافرش باشد. مسئولیت یک همسفر در کنگره این است که باید سفر کند همان‌طور که مسافر سفر می‌کند همسفر هم باید سفر کند. در کنگره ۶۰ سفر کردن یک سفر درونی و معنوی است. سفر از سمت ضد ارزش‌ها به سمت ارزش‌ها. از ترس به سمت شجاعت، از جهالت به دانایی، از ناامیدی به امیدواری، از قهر به سمت مهر و...یکی از مشکلاتی که ما داریم، بی‌اعتمادی به مسافرمان است و ما در طول سفر باید این بی‌اعتمادی را حل کنیم و به اعتماد تبدیل کنیم و اینکه ما فکر کنیم که من در کنگره آمده‌ام و نقش همسفر را به من داده‌اند پس حالا باید مسافرم را چک کنم و یا قضاوت کنم و ببینم که کجا می‌رود، چه‌کار می‌کند، آیا شربت خورده یا نخورده این اشتباه است و این اصلاً وظیفه یک همسفر نیست. درست است که به خاطر رهایی مسافرش می‌آید و در کنار اوست ولی باید حواسش روی عملکرد خودش باشد و باید تلاش کند که خودش را تغییر بدهد. اگر من به‌عنوان یک همسفر توانستم خودم را تغییر بدهم آن موقع می‌توانم از مسافرم انتظار رهایی را داشته باشم و مهم‌ترین مسئولیت یک همسفر این است که درست سفر کند و یک سری چیزها را در خودش تغییر بدهد که مهم‌ترین چیزی که باید تغییر بدهد حس یک همسفر است اگر توانست حس خودش را تغییر بدهد قطعاً نوع نگاهش هم عوض می‌شود.
سلام دوستان صغرا هستم یک همسفر از لژیون 5 کمک راهنما خانم بتول:
شش سال بعد از ازدواج من علی کم‌کم به‌طرف مواد کشیده شد گفتم علی جان به من و بچه‌ها رحم کن یا به خودت رحم کن نکش گفت من تفریحی می‌کشم کم‌کم مصرف او بیشتر شد من هم ازهمه‌جابی‌خبر چون هیچ‌چیزی از مواد مخدر نمی‌دانستم یک روز که به مهمانی رفته بودیم دیدم مسافر من هیچ آرام قرار ندارد با ناراحتی گفت ما باید زود بریم خانه رفتم وارد خانه شد نشست به مصرف کردن بعدازآن هر جا می‌رفتم باید اول مصرف می‌کرد چند بار با قرص گیاهی کنار گذاشت نشد بازهم رفت طرفش ده ماه شش ماه سه ماه کنار می‌گذاشت بعد بازهم استفاده می‌کرد گفتم دیدی تو عزیزم مصرف‌کننده شدی دیگر نمی‌شود کنار بزاری وقتی وارده کنگره ۶۰ شدیم با آموزش‌های که در کنگره دیدم و سی‌دی‌ها را نوشتم آقای مهندس فرمودند تازه مصرف می‌کنند نامزدِ اعتیاد هستند خدا یا شکرت که من یک کنگره‌ای هستم و آموزش گرفتم حالا دیگر یک نفر را می‌بینم از بستگان در یک جمع سری می‌فهمم مصرف کنند است اول آقای مهندس و خانواده محترمش متشکرم و از راهنمای مهربان و بزرگوار خانم بتول ممنونم که مرا راهنمای کرد و آموزش داد.

با تشکر از همکاری کمک راهنمایان محترم و رهجوهای عزیز

درج و تنظیم مطلب:همسفر فریبا مسئول سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .