وقتی تعمق میکنم میبینم تصویر زندگی هرکس همان چیزی است که در افکار خود پرورش میدهد، اگر نقصی در زندگی ما هست، چه خوب است که با اندیشه مثبت و جایگزین کردن آن با افکار منفی، طرحی نو در زندگی بسازیم. تمام مشکلات و مسائل را انسانها خودشان با طرز فکرشان و دیدگاهی که به دنیای اطرافشان دارند ایجاد میکنند؛ پس چهبهتر که لنز دوربین افکارمان را با عشق، محبت و بخشش پاککنیم تا عکسهای زیباتر و شفافتری داشته باشیم.
درگذشته وقتی کسی در حق من کار اشتباهی انجام میداد، صدای درونیام بلافاصله انتقام و کینه را به من نهیب میزد، نتیجه چنین تفکراتی غیر از به وجود آمدن حس بد و سپس اتفاقات بد دیگر و درنهایت زندگی تلختر برایم چیزی به ارمغان نداشت، اکنون به یمن آموزشهای استاد عزیزمان جناب آقای مهندس دژاکام میدانم که خداوند حسابوکتاب بسیار دقیقی دارد؛ پس میبخشم و درازای آن، آرامش را از او هدیه میگیرم.
واقعاً جناب آقای مهندس واژگان جدیدی را در فرهنگ لغت فارسی آوردند، حس در صور پنهان ماست؛ یعنی در دل که صور آشکار آن میشود همان قلب، خوشبختی واقعی ازنظر من یعنی آرامش قلبی و هیچچیز در دنیا باارزشتر از آرامش قلبی نیست. در کنگره پذیرفتم که باید خود را باور داشته باشم و فهمیدم که نیروی درونی من از هر مانعی قویتر است، آموختم که محبت را بدون چشمداشت پخشکنم. داشتن محبت شجاعت است نه یک ضعف و اینکه مهربانی مهمترین اصل انسانیت است.
هیچوقت به مسیر زندگیام فکر نمیکردم، همیشه به دنبال سرعت دررسیدن به مقصد بودم، از مسیر زندگی لذت نبردم؛ زیرا نمیدانستم که همین تقلا کردنها، شکستها و بلند شدنها، خود بهترین تجربههایی بودند که زندگی به من ارمغان داد. اکنونکه نگاه میکنم میبینم که خدا را هزاران بار شکر آرامش دارم و این آرامش در اثر خیلی چیزها به وجود آمده است، یکی از آنها بخشیدن دیگران بود.
باور کنید تا وقتی نبخشیم، انرژی ما صرف اتفاقاتی میشود که باعث رنجش ما شده است و تا وقتی به آن اتفاقات دائم فکر کنیم، درجایی از وجودمان، انگار روح ما در زنجیر کشیده شده است، وقتی نمیبخشیم درواقع لیاقت دریافت خود را از هستی پایین میآوریم؛ اگر نبخشیم نمیتوانیم بازندگی جاری شویم و این یعنی سکون و این سکون حتی آب زلال را هم به گند میکشاند.
چه خوب است که ما انسانها به دل خودمان رجوع کنیم و نسبت به تمام کسانی که درگذشته از دست آنها ناراحت شدهایم، احساس محبت نماییم؛ زیرا عفو و گذشت پایه بیداری معنوی است. چه زیبا گفتند که بخشش را، بخش کن، محبت را، پخشکن، غضب، پریشانی است، نهایت آن پشیمانی است، به خشم، چشم نگو که انسان خوشرو گل معطر است. زیباترین قسمت این ماجرا جایی است که بخشش را از خود شروع کنیم که آغاز رویش عشق در دل است و این بخشش تمام آلودگیها و زخمها را میشوید و به ما هوای پاک هدیه میدهد.
گاهی باید خودمان را مانند یک کتاب ورق بزنیم و انتهای بعضی فکرهای غلط را نقطه بگذاریم و بدانیم که همانجا آن را تمام میکنیم؛ زیرا یکی از بزرگترین اشتباهات در روابط انسانی از جایی شروع میشود که بهجای اینکه مراقب و نگران رفتار، اعمال و پندار خود باشیم، دائم نگران رفتار و اعمال دیگران هستیم. بزرگترین قدم تغییر از خود و شروع آن است، انشاء الله بتوانم با آموزشهایی که در کنگره میبینم، در این مسیر قدم برداشته و حرکت کنم.
نویسنده و ویرایشگر: رابط خبری همسفر فوزیه لژیون کمک راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
ویراستاری: کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
382