بسم الله الرحمن الرحیم
دومین جلسه از دوره پنجاه و سوم سری کارگاههای آموزش جهانبینی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم با دستور جلسه: وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری آقای محمد در تاریخ چهارشنبه 93/12/13 رأس ساعت 14:30 آغاز به کار نمود.
از روزی که ما کنگره را آغاز کردیم، کنگره بههیچعنوان تعطیلی نداشت. ولی بعد از 14، 15 سال نیروها به یک مرحلهای رسیدند و همچنین شاگردانی که در حال درمان هستند به تفکری دست یافتند، که الآن میتوانیم از مرخصی یا تعطیلی استفاده کنیم.
قبلاً آگاهی و تجربه و دانش بهقدر کافی نبود. کسانی که در پروسه درمان قرار داشتند، نمیتوانستیم آنها را رها کنیم، ولی الآن میتوانیم از تعطیلات استفاده کنیم.
از امسال تصمیم گرفتهایم که از اول فروردین تا 14 فروردین کنگره کلیه شعب در سرتاسر کشور تعطیل میباشد.
البته روز اول عید من در کنگره حضور دارم و دیدوبازدید با آقایان و خانمهای همسفر دارم.
روز یکشنبه با خانمهای مسافر دیدوبازدید میکنم.
روز چهارشنبه (هفته اول) تعلق دارد به شعب شهرستان که من رهائی هم خواهم داد، البته جلسه رهائی برگزار میشود و می توانند گل خود را تحویل بگیرند.
پس بنابراین کلیه افراد میتوانند در ایام عیدنوروز با خیال آسوده به مسافرت بروند و استراحت نمایند.
یک برنامه هم بهصورت خام میباشد و روی آن کار میشود و آن این است که دوره کمک راهنمائی 4 سال تعیین گردیده است و بعد از 4 سال میتوانند ایجنت و مرزبان شوند، این بدین معنی نیست که از کنگره بروند. در حال رایزنی هستیم که راهنمایانی که چهارسال لژیون آنها به اتمام میرسند، به کلینیکها بروند و جلسات گروهدرمانی و لژیون برگزار کنند و مطمئناً پزشکان هم استقبال میکنند و البته مبلغ معقولی هم دریافت خواهند کرد، تا کلینیکهایی که با کنگره همکاری میکنند بتوانند از این آموزشها و پتانسیل استفاده کنند.
امروز با اردشیر (روانشناس) صحبت میکردم و میگفت: بایستی بگونه ای عمل کنیم، تا متخصصان ایرانی در مقوله درمان اعتیاد حرف اول را بزنند. تا آنجائی که من خبر دارم، ما پیشرفتهای زیادی داشتهایم، میتوانیم بگوئیم ما در رأس قرار داریم، البته رأس زمانی معنا پیدا میکند که همه با یکدیگر در حال رفتن و دویدن هستند. روش و حرکت ما کاملاً متفاوت و درمان قطعی اعتیاد است، درصورتیکه در دنیا هیچکس به درمان اعتیاد اعتقادی ندارد.
مسئله دیگر، مرزبانی در شعب یک سال است، 7/5 ماه در اختیار ما است و ما میتوانیم تجدید کنیم و به 15 ماه تبدیل شود. پس مرزبان برای مدت7/5ماه یا 15 ماه مسئولیتی به عهده دارد، پس بنابراین در این مدت نباید کاری انجام دهد که برای خودش دشمنتراشی کند و با افراد درگیر شود. مرزبانی یعنی مدیریت بحران، یعنی بتواند با تیم کار کند و مسائل را بچرخاند.
زمستان میگذرد، ولی روسیاهی آن برای ذغال میماند.
پس باید مرزبانان مردمدار باشند، با مردم خوب برخورد کنند، با راهنماها درست برخورد کنند.
من اگر بدانم کسی در دوران مرزبانی با افراد مشکل داشته باشد، اجازه کمک راهنمائی به او نخواهم داد. اگر کسی نتواند در دوره مرزبانی با مردم خوب برخورد کند، مطمئناً نمیتواند راهنمای خوبی هم باشد.
حتی من که بهعنوان نگهبان کنگره هستم، نهایت احترام را با مردم میکنم، چه برسد به کسانی که در یک دوره محدود بهعنوان مسئول انتخاب میشوند.
در هرکجا اگر مشکلی پیش بیاید، مطمئناً هر دو طرف مقصر هستند، پس بنابراین بایستی برخورد خوبی با مردم داشته باشیم.
مهمترین مسئله مردمداری است، انسانهایی که خردمند هستند، راه که میروند برای خودشان دوست پیدا میکنند، انسانهای نادان و جاهل، راه که میروند دوستان خودشان را به دشمن تبدیل میکنند.
گویند پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل
چه چیزی داری؟ آنچه داری به روی میز بگذار؟ داشتم داشتم مهم نیست، دارم دارم مهم است؟
مانند پیرزنی که کمرش قوز شده و میگوید، در جوانی یک آدم بسیار خوشگلی بودم ...
وقتی ما می گوئیم تمدن 2500 ساله داریم، ادعای مسلمانی میکنیم. اما کدام تمدن و کدام مسلمانی؟
کدام موارد را ما رعایت میکنیم، بایستی عملاً رعایت کنیم، من در سیدیهای قبلی صحبت کرده ام، قدیمیها میگفتند که آب مقدس است، برای اینکه آن را آلوده نکنیم. ما همهچیز را آلوده میکنیم.
اول فروردین روز شنبه است و از شنبه همه به سمت شهرستانها میروند، بعدازاین 13 روز وقتی برمیگردیم، انگار که قوم مغول حمله کرده است، همهجا به کثیفی کشیده میشود، تمام رودخانهها آلوده میکنند. اینها نهکارهای مسلمانی است و نهکارهای تمدن چند هزار ساله!!!
ما فقط بلد هستیم که روشی اختراع کنیم که پای یک درخت را خاکبرداری کنیم و پای آن گازوئیل بریزیم و بعد از چند سال به شهرداری بگوئیم، این درختها خشک شده و آنها را بایستی قطع کنیم و از چوب آنها استفاده کنیم.
بایستی اخلاق ما درست شود، خداوند میگوید که ابرها به فرمان خداوند است. هرکجا فرمان بدهد آنجا خواهد بارید. ابرها به تهران می آیند ولی هیچ کجا باران نمی بارد. الآن هواشناسی اعلام کرده که از امروز باران داریم، ولی از باران خبری نیست. طبق گفته امین دژاکام، بارش باران ارتباط مستقیم با اعمال و رفتار مردمدارد. بنابراین ما در تمام جاها طبیعت را از بین می بریم.
وادی دوازدهم میگوید: ما سالها که در گره اعتیاد بوده ایم، برای جبران خسارتی که وارد کرده ایم، بایستی به ازای هر سالی که میگذرد، در فصل درختکاری یک درخت بکاریم و بعد از آن بایستی درخت را آبیاری کنیم و درخت را بکاریم. اشاره میکنم به استادیوم تختی، هر سال جشن درختکاری است، گودال ها را میکنند، مسئولین می آیند و درخت ها را می کارند و میروند. انگار نه انگار که این درختان نیاز به مراقبت و آبیاری دارند.
بنابراین بچه های کنگره وظیفه دارند که هر سال یک درخت بکارند. هرکجا می توانید این درخت را بکارید. هرجا که می توانید (کوه، خانه، باغچه) بکارید و آن ها را رسیدگی کنید تا خشک نشود.
ما دائماً در حال نابود کردن طبیعت هستیم، همیشه سعی میکنیم که فقط خانه خودمان تمیز باشد.
در زمان گذشته در تهران رودخانههایی بودند، که بعد از مدتی این رودخانهها تبدیل شد به زبالهدانها، همه افراد هرچه آشغال بود را به رودخانهها میریختند و بعد یک مدت سیل که میآمد باعث میشد که آب به سطح خیابانها بیاید. شهرداری بسیاری از رودخانهها را بست. الآن هم ماموران شهرداری زبالهها را که جمع میکنند و به داخل دریچه هائی که در خیابانها وجود دارد میریزند. ماشینهائی که خیابانها را آبیاری میکنند، فقط آشغالها را ز نقطهای به نقطه دیگر جابجا میکنند. مانند بعضی خانمها که آشغالها را جارو میکنند و به زیر فرش میریزند. اینها بایستی جمع شوند. بنابراین وقتی به این قضیه نگاه میکنیم، میبینیم که بزرگان ما به ما یاد ندادهاند که چگونه رفتار کنیم، پدران ما به ما یاد ندادهاند که خاک را تمیز نگه داریم، آب را تمیز نگه داریم، به درخت احترام بگذاریم و ارزش قائم شویم. مشکلات لایه ازون به خاطر بی درختی است. این درختان هستند که اکسیژن تولید میکنند. علت گردوخاک معلق وجود نداشتن درختان گز در بیابانهاست. هماکنون دمای پارک طالقانی چند درجه با جاهای دیگر فرق دارد. درخت در روز گازکربنیک را میگیرد و به اکسیژن تبدیل میکند.
به ما یاد دادهاند که محبت بکنید، دوستی بکنید و عشق بورزید، اما اندازه و مقدار آن را به ما نگفتهاند.
به ما گفتهاند اعتماد بکن، اما اندازه آن را به ما یاد ندادهاند، گذشت بکنیم، اما چه قدر؟
در دادگستریها، 95 درصد پروندهها مربوط به دوستان و آشنایان و فامیل میباشد و چند درصد به غریبهها اختصاص دارد.
بنابراین ما اردوی درختکاری را برگزار میکنیم که مخصوص مسافران است، برای خانمها و همسفران هم در آینده برنامهریزی خواهیم کرد.
امیدوارم بهروزی برسیم که هر ایرانی در فصل درختکاری، یک درخت در یک مکان بکارد. یعنی در سال 70 میلیون درخت کاشته میشود و این به مشکلات آلودگی کمک بسیاری میکند.
اگر می گوئیم ایرانی هستیم، سعی کنیم که کارهائی که ایرانیهای قدیم انجام میدادند، انجام دهیم.
اگر ادعای مسلمانی میکنیم، سعی کنیم معرفت، عدالت و عمل سالم را انجام دهیم.
نگارنده: مسافر احمد شریفیان
منبع: کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
4973