English Version
English

از پایپ شیشه تا پیمان با خدا

از پایپ شیشه تا پیمان با خدا

نوش دارو پس از ترک تریاک

امروز می‌خواهم از تغییر بسیار عظیمی که در طی بازه زمانی سه سال در من صورت گرفته مختصری برای همنوعانم به قلم بکشم تا بگویم قدرت انسان چقدر بزرگ است و انسان می‌تواند چقدر قدرتمند باشد.

حدود 20 سال از بهترین دوران زندگی‌ام را صرف استفاده ماده‌ای کردم که فکر می‌کردم یک نوع تفریح لذت‌بخش برای زندگی‌ام است. روزی که در یک جمعی از دوستانم نشسته بودم یکی از دوستانم از من خواست که مصرف تریاک را برای اولین بار تجربه کنم و من هم در رودربایستی قرار گرفتم و قبول کردم و با خود گفتم من که با یک‌بار مصرف معتاد نمی‌شوم، غافل از اینکه نمی‌دانستم همین یک‌بار جرقه‌ای است برای بارهای بعدی.

بعد از آن روز من بارها و بارها استفاده از تریاک را در جمع‌های مختلف تجربه کردم و به‌جایی رسیده بودم که اگر چند روز از مصرف مواد دور بودم، احساس خستگی و کسالت به من دست می‌داد و هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که معتاد شده‌ام و همیشه با یک غرور و منیت خاصی که در درونم بود به خود می‌گفتم که معتاد نیستم و هر وقت اراده کنم می‌توانم آن را کنار بگذارم و حتی بعضی مواقع که تحت فشار روحی و روانی خودم و خانواده قرار می‌گرفتم، می‌توانستم تا یک سال دوری مواد را تحمل کنم ولی همیشه فکرش همراهم بود و وسوسه‌اش از من دور نمی‌شد.

چون در آن دوران ورزش می‌کردم، معتاد بودنم در ظاهرم نمایان نبود ولی همیشه عصبی، ناراحت و بی‌حوصله بودم و سرشار از تزلزل.

از آنجایی که از موقعیت شغلی بالایی برخوردار بودم، استفاده از مواد مرا به نقطه‌ای رسانده بود که هیچ‌چیز را احساس و درک نمی‌کردم و به اصطلاح قبله خود را گم کرده بودم و قدر جایگاه شغلی خود را نمی‌دانستم.

چندین سال به همین منوال زندگی را گذراندم ولی روز به روز حال خرابی‌هایم بیشتر می‌شد و مصرف تریاکم به نقطه‌ای رسیده بود که بوی آن برای خانواده‌ام کاملاً قابل استشمام بود و تشنج در منزل به نقطه اوج رسیده بود و من به دنبال راه حل بودم.

اما...

ادامه دارد

نویسنده: مسافر دوستعلی

منبع: نمایندگی سعادت آباد
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .