عرض سلام، ادب و احترام خدمت شما و همچنین عرض تبریک به مناسبت هفته دیدهبان، لطف کنید خودتان را بهرسم کنگره معرفی کنید؟
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر، آنتی ایکس مصرفی اُپیوم، مدت سفر اول 13 ماه، رشتههای ورزشی راگبی و شنا، راهنما آقای مهندس دژاکام، الانم 18 سال و 10 ماه و 25 روز هست که آزاد و رها هستم.
فعالیت شما در کنگره 14 نفره دیدهبانان به چه شکل است؟
من دبیر کنگره دیدهبانان هستم که جانشین کنگره 60 هست. امور مالی و کارهای استان تهران زیر نظر خودم هست، ورزش راگبی کنگره 60 و راگبی تهران هم زیر نظر من است. عضو هیئترئیسه فدراسیون انجمنهای ورزشی هستم. مسئول کارهای ساختوساز هم هستم. در کل هر کاری که آقای مهندس دستور بدهند، بنده سمعاً و طاعتاً انجام میدهم.
به عقیده شما کسب جایگاه در کنگره 60 لیاقت است یا فرصت؟
فکر میکنم لیاقت است. کنگره برعکس جاهای دیگر است. تقریباً نوزده سال هست که در کنگره هستم و تجربهای که دارم این هست که، در کنگره افرادی که به دنبال جایگاه میگردند، به آن جایگاه نمیرسند. باید خدمتگزار خوبی باشند، خود جایگاه هست که میآید و افراد را انتخاب میکنند. اینطور نیست که شما بگویید من میخواهم دیدهبان شوم، هرچه قدر هم تلاش کنید نمیشود ولی اگر خدمتگزار خوبی باشید مانند همین 14 نفری که دیدهبان شدند، جایگاه میگردد و شمارا در آنجا قرار میدهد. پس لیاقت داشتند والان در جایگاهی که هستند، به نحو احسن خدمت میکنند.
هدف شما در تداوم حضور و خدمتتان در کنگره 60 چیست؟
کمک به انسانهای دردمند و انسانهایی که گرفتار هستند، تا راهی را پیدا کنند و بهسلامتی برسند.
به نظر شما بزرگترین عامل برای ماندگاری در کنگره 60 چیست؟
اگر خدمت بدون آموزش باشد، هیچ فایدهای ندارد. از یک سفر اولی تا ما که در جایگاه بالاتری هستیم همه نیازمند آموزش هستیم. اگر آموزش درست را نگیریم قطعاً ماندگاری هم نخواهیم داشت ولی خدمت وسیلهی بسیار خوبی است برای آموزش گرفتن و وقتی باکسانی که اینت یا مرزبان بودند صحبت میکردم، میگفتن که این دوره بهترین دوره ما بود یعنی آموزشهای خیلی زیادی گرفتند.
آیا شما بند عشقی را که در پایان پیام سفر اول وعده دادهشده را تجربه کردید؟ جنس آن بند عشق چیست؟
اکثراً تجربه کردیم. اگر آن بند عشق را تجربه نکرده بودیم که نمیماندیم و به اینجا میرسیدیم. جنس آنهم محبت است.
اگر روزی بخواهید داستان زندگی خود را به نگارش دربیاورید، چه عنوانی برای آن در نظر میگیرید؟
تابهحال به آن فکر نکردم. وقتی به چیزی فکر کنیم، با حرکت راه نمایان میشود.
کاربردیترین نکتهای که از دانش کنگره 60 آموختید چیست؟
همهی آموزشهای کنگره کاربردی و مهم هستند ولی اگر کسی وادی اول یعنی وادی تفکر را تکمیل کند، کاربردیترین است چرا؟ چون استارت کار است. اگر فقط وادی اول را حفظ کنیم، فایدهای ندارد، باید آن را کاربردی کنیم و از قوه به فعل درآوریم. به نظر من استارت کار در جهانبینی، وادی اول است که خیلی خیلی مهم است. وادیها به گونه ایست که فقط مختص بحث اعتیاد نیست، خیلی از افراد در بیرون از کنگره هستند که کتاب عشق را خوانده و کاربردی میکنند. اگر فردی وادی اول را متوجه شد، تفکر میکند، بعد حرکت میکند و با حرکت هم راه برای او نمایان میشود و راحت به وادی چهارده میرسد.
گاهی اوقات افرادی در کنگره هستند، که هیچ تغییری در خودشان ایجاد نمیکنند، به نظر شما برخورد با آنها چیست؟
هیچ کاری نمیتوانیم برای آنها بکنیم. کسانی که به کنگره میآیند و هیچ تغییری نمیکنند، کسانی هستند که تو حاشیهاند. بازیگر نیستند، تماشاچیاند. تماشاچی قطعاً جزء افرادی است که تو حاشیه است. داستان گردباد را شنیدهاید، کسی که در مرکزش قرار میگیرد، صعود میکند و به بالا میرود، کسی که در حاشیه است در این گردباد شاید کمی بتواند بالا بیاید ولی درنهایت سقوط میکند و به بیرون پرتاب میشود. ما برخوردی نمیکنیم و مجاز نیستیم که کسی را از کنگره بیرون کنیم و هیچ را هم به کنگره دعوت نمیکنیم. اگر کسی از سیدیها و مطالب آموزشی کنگره بهصورت بهینه استفاده کند، از دسته آدمهایی نمیشوند که خود را تغییر ندهند ولی اگر بهصورت بهینه استفاده نکند، خواهناخواه باید برود. در کنگره و جمعی قرار میگیرد که ازلحاظ دانش از او بالاتر هستند و اگر تغییر در خودش ایجاد نکرده باشد، قطعاً نمایان میشود.
از دیدگاه شما، خصوصیات برجسته در شیوهی زندگی انسانهای بزرگ چیست؟
آدمی که عاشق میشود باید بگذرد، صفت یک آدم عاشق؛ گذشت کردن است. از خیلی چیزهایی که دلش میخواهد، باید بگذرد. پس یکی از این خصوصیات گذشت است. مورد بعدی محبت است. کسی که گذشت میکند؛ عاشق میشود و کسی که عاشق میشود؛ باید بتواند محبت کند.لازمهی عاشق بودن، محبت کردن است. بزرگان همه گذشت کردند مانند آقای مهندس که واقعاً گذشت کردند. همهی این خصوصیات باید باهم باشد و در یک خط حرکت کنند. نمیتوانی عاشق باشی و محبت نکنی یا عاشق باشی و گذشت نکنی.
مهمترین تغییری که در طول سالیان خدمت در کنگره 60 داشتهاید، از دیدگاه خودتان چیست؟
خیلی تغییر کردم. من قبلاً همینطوری برای کسی کار نمیکردم، به کنگره آمدم و لذت این خدمت را چشیدم و دیگر برای من مهم نبود.
دیدگاه شما در موردتقدیر و سرنوشت چگونه است؟
در پیامداریم که آنچه فرمان است آن به انجام میرسد، اما اعمال و رفتار ما نقش بسیار مهمی دارد. در وادی پنجم گفتهشده که یکجایی بعد از تلاشهایت دیگر باید تسلیم شوید، تسلیم یعنی به آن تقدیری که خداوند برایت مقدر کرده راضی(رضا) هستی و تسلیم میشوی، آنجایی که تسلیم میشوی، آن بحث تقدیر است مانند مرگ، انسان در برابر مرگ تسلیم میشود. سرنوشت را میگویند میتوان از سر، نوشت یعنی میتوان آن را تغییر داد.
بسیار تا بسیار سپاسگزاریم که وقت و علم باارزش خود را در اختیار ما قراردادید و در این مصاحبه شرکت کردید و مجدداً این هفته زیبا را خدمت شما و تمامی دیدهبانان عزیز تبریک عرض میکنم.
طراح سؤال: اسیستانت همسفر سهیلا
تهیهکننده مصاحبه: کمک راهنما همسفر اکرم
نمایندگی: میرداماد
تاریخ:98/04/04
- تعداد بازدید از این مطلب :
1109