از منیت تا خدمت؛ اولین سال رهایی مسافر مرتضی

خلاصه سخنان استاد:

در ابتدا خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. در مورد دستور جلسه که رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌کنیم. اگر ما بخواهیم پولی را از حسابمان برداشت کنیم باید از کارت عابر استفاده کنیم، حقیقت آن پولی است که در بانک وجود دارد و برای برداشت پول باید رمزی را داشته باشیم و اگر آن رمز را نداشته باشیم پولی برداشت نمی‌کنیم. در تمام مراحل زندگی همین هست ابتدا ما باید یافتن راه را داشته باشیم که چه راهی را باید برویم. ما درزمینهٔ بیماری اعتیاد و درمان سیگار گاهی فکر می‌کردیم راه را پیدا کردیم ولی به‌جای اینکه این راه ما را به آرامش نزدیک کند به مسلخ نزدیک می‌کرد.

تجربه من این بود که، من مصرف‌کننده تریاک بودم و در جمعی قرارگرفته بودم که گاهی به من پیشنهاد مصرف شیشه می‌دادند برای ترک تریاک، اما این راه باعث شد که هم مصرف تریاک ادامه یابد و هم مصرف‌کننده شیشه بشوم. بنا بر این یافتن راه خیلی مهم است و همه ما راه‌های بسیار زیادی برای ترک استفاده کردیم ولی هیچ‌کدام راه درستی نبود و نتوانستیم برداشت درستی را داشته باشیم. اما در کنگره روش معلوم است و برداشت‌های خوبی هم شده است، شاید یکسری انگشت‌شمار باشد که خوب سفر نمی‌کند و حال خوبی ندارند که البته استثنا هستند. در کنگره راه درست بوده و نتیجه درمان قطعی بوده است.

اگر ما بتوانیم راه درست را انتخاب کنیم نتیجه آرامش است و اگر نتوانیم راه درست را انتخاب کنیم نتیجه عدم برداشت است. گاهی پدر یا مادر خانواده می‌گویند که اگر برای فرزندم همسری انتخاب کنیم حالش خوب می‌شود، این هم راهی است که نتیجه‌اش گرفتن آرامش از زندگی دیگران است. اما در مورد قسمت دوم دستور جلسه که تولد اولین سال رهایی آقا مرتضی عزیز است، که آقا مرتضی رهجوی آقای پاساری می‌باشد ولی طبق قوانین مرزبانان محترم راهنمایشان ایجنت می‌باشد و به همین دلیل امروز من در خدمت شما هستم. آقا مرتضی سفر خوبی داشتند و من خودم شاهد بودم که خدمت گذار بودند و دوره زیادی در آبدارخانه بودند و بعدازآن به‌عنوان خدمتگزار در بخش مرزبانی انتخاب شد. سفر سیگار را در حال انجام دادن هستند.  امیدوارم در جایگاه راهنمایی و جایگاه‌های مختلف پابرجا بماند.

اعلام سفر:

آنتی ایکس: هروئین و شیشه؛ روش درمان DST؛ داروی درمان: شربتOT؛ مدت سفر اول: ده ماه و ده روز؛ راهنما: آقای بابک؛ رشته ورزشی شنا؛ مدت رهایی: یک سال و دو ماه

آرزوی مسافر:

 آرزو میکم که آموزش های جهان بینی را بتوانیم در زندگی کاربردی کنیم.

سخنان مسافر:

در ابتدا خدا را شاکرم که توانستم در این جایگاه قرار بگیرم و آرزو می‌کنم تمام سفر اولی‌ها این جایگاه را تجربه کنند و از تمام شما عزیزانی که در این جشن حضور پیدا کردید و با مشارکتتان انرژی دادید تشکر می‌کنم. من جزو آن دسته از انسان‌ها بودم که به خاطر ندانستن قوانین زندگی وارد دنیای تاریکی شدم. در ابتدا با تریاک وارد دنیای تاریکی شدم و بعدها باقی مواد مخدر را هم تجربه کردم. کار من طوری بود که در ظاهر جلوه خوبی داشت و در خیال خودم فکر می‌کردم که کسی نمی‌داند که من مصرف‌کننده هستم، درصورتی‌که من کارتن‌خواب مغازه‌ای بودم که در آنجا کار می‌کردم. در کنگره همیشه می‌گویند که باید اذن صادر شود؛ زمانی که در حال مصرف بودم شخصی در کنار من حضور داشت که داروی OT مصرف می‌کرد و وقتی‌که در مورد آن پرسیدم کنگره را به من معرفی کرد. وقتی وارد کنگره شدم استاد امین در جایگاه استاد بود و من با خودم می‌گفتم که یکی از بزرگ‌های کنگره هستند و برایم بسیار عزیز بودند و به قول آقا بابک که همیشه می‌گفتند نگاه کنید ببینید که شخص چه می‌گوید و اینکه چه کسی می‌گوید مهم نیست. در اواسط سفرم که آقا بابک نیامدند،حالم خراب شد ولی با آموزش‌هایی که از ایشان دیده بودم و همچنین کمک‌های همه عزیزان توانستم سفرم را به پایان برسانم. در انتها از همه شما ممنونم و دست مادر عزیزم را می‌بوسم که من را در این راه کمک کردند و از آقا بابک عزیز ممنونم که به من کمک کردند تا به این نقطه برسم و از آقای ستاری ممنونم که قبول زحمت کردند.

در ادامه جشن تولد...

تهیه و تنظیم: مسافر عطا و مسافر مسعود
عکس: مسافر علیرضا