English Version
English

دانایی، متری برای قیاس

دانایی، متری برای قیاس

همه انسان‌ها در زندگی روزمره خود همیشه در حال قضاوت کردن و بررسی کردن موضوعات مختلف می‌باشند و این کار برای آن‌ها خیلی عادی و طبیعی هست. سعی می‌کنند در مورد هر چیزی تفکر کنند و در مورد آن برداشت و نظری داشته باشند، این برداشت‌ها و اظهارنظرها در همه افراد متفاوت هست و یکسان نیست. همه افراد در مورد این برداشت کردن از موضوعاتبه‌اصطلاح از متر خودشان استفاده می‌کنند، یعنی هر فرد بر اساس آن دانایی و آگاهی که در مورد موضوع دارد این کار را انجام می‌دهد؛ مثلا اگر فردی در زمینه فرش تخصص دارد وارد هر جایی که می شود در ابتدا فرش هایی که وجود دارد توجه او را جلب می کند و چیزهای دیگر در رتبه بعدی دید او قرار می گیرد و با استفاده از آن آگاهی که در مورد آن موضوع دارد قیاس را آغاز می کند. همان‌طوری که در جزوه جهان‌بینی مطرح می‌شود مثلث دانایی از سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش تشکیل‌شده است. در اینجا منظور از دانایی سواد نیست؛ یعنی بگوییم که اگر فردی سواد ندارد پس دانایی هم ندارد. ممکن است فردی سواد نداشته باشد ولی در مورد موضوع خاصی آگاهی و دانایی لازم را داشته باشدپس دانایی به سواد نیست به علم و دانشی است که ما برای به دست آوردن آن تلاش می‌کنیم و برای  کسب دانایی باید هر سه ضلع این مثلث همزمان با همدیگر رشد کنندوقتی افراد با متر خودشان شروع به بررسی مطلب یا موضوعی می‌کنند، در این هنگام پای قیاس هم به میان می‌آید و هر فرد با آن آگاهی و اطلاعاتی که دارد اقدام به قیاس در مورد دیگران می‌کند.

به‌عنوان‌مثال اگر فردی در وجودش کینه باشد انسان‌هایی که کینه‌جو هستند را به‌درستی تشخیص می‌دهد یا اگر فردی حسادت دارد حتماً این صفت در وجود خود او هست و کسی که این صفات را در شهر وجودی‌اش دارد به‌آسانی به سایر افراد بسط می‌دهد و این فرد فلز وجودی خودش خراب است؛ مصداق همان ضرب‌المثل که می‌گوید: «کافر همه را به کیش خود پندارد.» بنابراین فرد بر مبنای اطلاعاتی که دارد افراد را موردقیاس قرار می‌دهد. در اینجا مثلثی مطرح می‌شود که یک ضلع آن اطلاعاتی است که ما در مورد موضوعی داریم و آن اطلاعات درست استضلع دیگر آن اطلاعاتی است که ما در مورد موضوعی داریم و اطلاعات ما نادرست و غلط است، سومین ضلع آن اطلاعاتی است که ربطی با موضوع موردنظر ما نداردهمان‌طور که می‌دانید ماقبل از ورودمان به کنگره اطلاعاتی در مورد اعتیاد داشتیم و تقریباً همه آن‌ها غلط بود و هیچ کاربردی هم برای درمان مصرف‌کننده‌ها نداشت اما با حضور در کنگره اطلاعاتی در مورد فرد مصرف‌کننده که چه بلایی بر سر جسم خودش آورده به ما داده شد که آن اطلاعات درست و کامل بود، دراین‌بین هم اطلاعاتی وجود داشتند که اصلاً ربطی به اعتیاد و درمان فرد نداشت. اگر اطلاعاتی که ما در مورد موضوعی داشته باشیم غلط باشد نهایتاً نتیجه‌ای هم که ما از آن می‌گیریم غلط است همانند کاری که تقریباً تمامی هم‌سفران قبل از ورودشان به این مکان مقدس انجام می‌دادند و خود را به آب‌وآتش برای درمان عزیزان خود می‌زدند، ولی اطلاعات و آگاهی‌های آن‌ها غلط بود نتیجه هم غلط از آب درمی‌آمد و باعث می‌شد که آن‌ها با شکست مواجه بشوند؛ اما با ورود به کنگره 60 و اطلاعاتی که در مورد تخریب‌های واردشده به جسم، فیزیولوژی و سیستم بدن انسان در اختیار افراد قرار می‌گیرد و اینکه فرد با متد DST و داروی OT بعد از طی یازده ماه سفر می‌تواند به درمان و رهایی و آرامش برسد، بنابراین اطلاعاتی که به فرد مصرف‌کننده در کنگره داده می‌شد درست بود و  در آخر فرد هم  به نتیجه درست دست پیدا می‌کرد.

پس همه ما باید توجه داشته باشیم که در مورد اطلاعات و آگاهی‌هایی که در مورد موضوعات داریم بادید تفکر و اندیشه درست به آن نگاه کنیم و سعی نکنیم که خیلی سریع افراد را موردقیاس قرار دهیمدست‌های آسمانی فقط القاء افکار را بر عهده‌دارند انجام بقیه کارها با خود ما هست اینکه ما اجازه می‌دهیم افکار منفی درون ما وارد شوند همه این‌ها دست خود ما هست که با اجازه دادن به آن‌ها درب جهنم را به روی خود باز می‌کنیم. در این حالت افکار منفی خیلی آسان و راحت به درون ما وارد می‌شوند که بیرون کردن آن‌ها کار دشواری هست. به‌عنوان‌مثال وارد شدن به یک سازمان مافیایی کار آسانی است ولی خارج شدن از آن سازمان کار سخت و طاقت‌فرسایی است و برای خروج باید مراحل بسیاری را پشت سر بگذاری. الهامات و القائاتی که به ما می‌شوند  به دودسته فجور و تقوا تقسیم‌بندی می‌شوند. ما باید با اندیشه درست سعی بر این داشته باشیم که القائات منفی و شیطانی را به درون خودمان راه ندهیم که وارد شدن آن‌ها مثل آب خوردن است و بیرون کردن آن‌ها کار سخت و دشواری استما باید با اطلاعات غلطی که داریم دیگران را موردقیاس قرار ندهیم و مولانا به زیبایی در این بیت از شعرش به آن اشاره‌کرده است.

 کار پاکان را قیاس از خود مگیر         گر چه ماند در نوشتن شیر شیر

شاید خیلی چیزها در ظاهر یکسان باشند و صور ظاهر آن‌ها باهم یکی باشد ولی در صور پنهان تفاوت‌های بسیار زیادی باهم داشته باشند. همانند کلمه شیر که در نوشتن شبیه به هم هستند ولی در باطن معانی گوناگونی را در برداردهمه ما باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که قیاس هم یک نوع ضد ارزش است و ما برای تزکیه و پالایش خود باید از آن دوری‌کنیم و گرفتن آموزش صحیح به ما کمک می‌کند تا بتوانیم اطلاعات سالم و کامل داشته باشیم و در مورد مسئله‌ای که اطلاعات داریم اظهارنظر و قضاوت کنیم. فردی که اشخاص دیگر را با قیاس کردن موردسنجش قرار می‌دهد باید اطمینان داشته باشد که حتماً آن ضد ارزش و ناخالصی در درون صور پنهان خودش هست که با اظهارنظر کردن در مورد دیگران آن را آشکار می‌کند. اگر ما دانایی خود را در مورد هر مسئله‌ای افزایش بدهیم باعث می‌شود که ما کم‌کم این ناخالصی‌ها را از درون خود بزداییم و به‌طرف ارزش‌ها درحرکت باشیم و شروع به تزکیه و پالایش خودنماییم. همچنین برداشت و توجه و قضاوت ما در مورد همه مسائل با توجه به آن چیزی که در درون ما هست صورت نگیرد. سعی ما بر این باشد که با برداشت‌های غلط خود دیگران را موردقیاس قرار ندهیم و با تکرار این ضد ارزش‌ها نه‌تنها به دیگران آسیب می‌زنیم بلکه اولین تخریب و آسیب متوجه خود ما می‌شود و همیشه در رنج و عذاب هستیم. برای تشخیص هر ارزش و ضد ارزشی در ابتدا آن را بسنجیم و بعد اقدام به انجام آن کارکنیم و هر چیزی را با متر خودمان محک نزنیم. من هم‌سفر با ورودم به کنگره باید سعی کنم که آگاهی و دانش خود را در همه موضوعات بالا ببرم تا  هر سه ضلع مثلث دانایی من باهم رشد کنند که اگر این اتفاق نیفتد باعث می‌شود که مثلث جهالت در من خودش را به‌صورت ترس، منیت و ناامیدی نشان بدهد و این اتفاق موجب شود که من از آموزش‌ها دور شوم و بجای بازسازی درون من تخریب به وجود بیاید.

 

نویسنده: همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
منبع: سی دی طوطی
نمایندگی: همسفران شهرری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .