English Version
English

برداشتی از وادی پنجم؛ ساختار ذهنی

برداشتی از وادی پنجم؛ ساختار ذهنی
در جهان ما تفکر ، قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدنآن را کامل می نماید

انسان در نگاه ساده و گذرای خود نسبت به جهانی که در آن زندگی می‌کند اغلب اوقات چیزی به جز زیبایی یا زشتی را نمی‌بیند.

اگر فرد نسبت به همین عالمی که در آن زندگی می‌کند باکمی دقت بیشتر نگاه کند و یا  مطالعه کند و یا با ابزاری که در اختیار دارد به ژرفای آن توجه کند خواهد دید که همین زیبایی‌های بصری گاهی اوقات چقدر خوف انگیز و اعجاب‌آور است.

 مثل همین آسمان آبی  و آفتابی یا شب پرستاره، وقتی انسان با ابزارهایی که در دست دارد به نظاره آسمان بنشیند آنگاه، دید و تفکر او تغییر خواهد کرد و در همین آسمان آبی خواهد دید که سیاه‌چاله‌ها چگونه یک منظومه را می‌بلعند و ذوب می‌کند و یا همین ستاره‌های زیبا که از فشرده شدن توده‌های گازی تشکیل‌شده‌اند چیزی جز گدازه‌های آتشی نیستند که ما آن‌ها را به این زیبایی می‌بینیم.

 در انسان هم به همین صورت است، وقتی به درون انسان بنگریم آنگاه با شگفتی‌های زیادی روبه‌رو خواهیم شد چه ازنظر جسمی و روانی چه ازنظر حسی و ادراکی.

وقتی‌که یک انسان به خواب می‌رود دیگر در این عالم خاکی زندگی نمی‌کند. بلکه در جهان دیگری است که همه انسان‌ها آن را تجربه کردند و می‌کنند.

کسی که در خواب است جسم او ازنظر فیزیکی در یک نقطه از کره زمین است اما در عالم خواب ممکن است هزاران کیلومتر دورتر از آن نقطه باشد و آنجا را کاملاً حس خواهد کرد.

هر انسان در طول زندگی خود در چند جهان زندگی می‌کند، جهان خاکی و فیزیکی، عالم خواب و در جهان ذهن خود.

جهان خاکی که در آن زندگی می‌کنیم و جهان ذهنی که مدنظر ماست که در آن تمرین چگونه زیستن می‌کنیم، وقتی انسان می‌خواهد کاری یا پروژه‌ای را به انجام برساند ابتدا در ذهن خود به آن پرداخته، آن را شکل می‌دهد و می‌سازد.

بعد از پردازش نتیجه‌گیری می‌کند و اگر نتیجه در نظر او مثبت و قابل‌اجرا باشد آنگاه آن را به مرحله عمل رسانده و شروع به پیاده کردن آن ساختار که در ذهن خود پرورش داده است می‌کند.

 اما اگر پاسخ ذهن او منفی باشد و آن ساختار عملی نباشد بلافاصله آن را از ذهن خود پاک می‌کند و به مسئله دیگری می‌پردازد.

انسان با به اجرا درآوردن ساختارهای ذهنی و فکری خود به نتیجه مطلوب خواهد رسید وگرنه پروراندن یک ساختار خوب و مثبت در ذهن به‌تنهایی به نتیجه نخواهد رسید و آن ساختار از بین خواهد رفت.

به‌عنوان‌مثال من در ذهن خود ساختن یک‌خانه را در فلان جای شهر می‌پرورانم، اگر این ساختار تنها در فکر و ذهن من باشد کار بیهوده و بی‌نتیجه‌ای خواهد بود، ولی اگر می‌خواهم این ساختار ذهنی من نتیجه در پی داشته باشد باید در جهت آن حرکت کنم و تلاش کنم و این ساختار را اجرایی کنم تا به نتیجه مطلوب برسم و درنهایت از آن لذت ببرم.

ساختارهای ذهنی به دودسته تقسیم می‌شود:

1-ساختارهای ذهنی مثبت  2- ساختارهای ذهنی منفی

اگر انسان به ساختارهای ذهنی منفی خود جامهٔ عمل بپوشاند قطعاً به تاریکی فرورفته و جبرانش خیلی سخت است و تاوان بدی در پی دارد.

اما اگر انسان می‌خواهد به تاریکی فرو نرود و به سمت روشنایی‌ها حرکت کند باید ساختارهای مثبت ذهن خود را اجرایی کند تا به نتیجهٔ دلخواه برسد وگرنه یک ساختار ذهنی بدون عمل فقط یک تفکر واهی است.

به‌طور مثال کسی که می‌خواهد از اعتیاد به رهایی برسد وقتی این موضوع را در ذهن خود پرورش می‌دهد حتماً باید در جهت این هدف که رهایی از بند اعتیاد است قدم بردارد و آن را اجرایی کند و اگر این هدف را اجرایی نکند این ساختار چیزی جز توهم نیست، پس بلند شو به هدفت فکر کن و در جهتش قدم بردار تا به نتیجه برسی از زندگی لذت ببری، تاریکی‌ها را بشکن و بدان که تو می‌توانی.

 

نگارنده: مسافر مهدی
نمایندگی: رودهن
لژیون: ششم
نام راهنما: مسافر قاسم
ویراستار: مسافر قاسم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .