وقتی قدم به کنگره گذاشتم مخلوقی بودم که در ناامیدی، ترس، ناآگاهی، جهل و منیت غوطهور بودم. هدفم از حضور در کنگره درمان و رهایی مسافرم بود؛ غافل از اینکه خودم نیز به درمان و آموزش نیاز دارم.
ابتدا وادی اول را آموختم که طریقه تفکر درست را به من آموزش داد. یاد گرفتم که تفکر حرکتی درونی است که ترسیم کننده رفتارهای بیرونی من است؛ حرکتی از یک نقطه مجهول برای رسیدن به یک معلوم است. در پی آموختن تفکر درست متوجه تخریبها و صدماتی که به خودم، خانواده و جامعه وارد کردم شدم و در نتیجه حس پوچی، بیهودگی و ناامیدی به من دست داد. دائم به خود میگفتم که هدف خداوند از خلقت من چه بوده است؟ چرا به این هستی پا گذاشتم؟ من که نمیتوانم زندگی خود را پیش ببرم، چگونه میتوانم عنصری مفید در هستی باشم؟
در نتیجه شروع به گله و شکایت میکردم و از همه آدمها و حتی خداوند هم گله داشتم که چرا این همه سختی را باید تحمل کنم و چه گناهی انجام دادهام که تاوان آن تا به این اندازه سخت است.
در همین حین که نیروهای بازدارنده با قویترین سلاح خود که ناامیدی است به من مستولی شده بودند، وادی دوم را آموختم. هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم؛ چون در وادی اول آموخته بودم که تفکرات منفی، اتفاقات منفی و تفکرات مثبت نتیجه خوب و مثبتی در پی خواهد داشت. تمام تلاشم بر این بود که از القائات منفی و حس ناامیدی خارج شوم. این وادی به من یادآور شد که خالق هستی هر موجودی را که خلق کرده است نقش و عملکردی خاص برایش در نظر گرفته است. هر کدام از ما دارای خصوصیت و توانایی خاص خودمان هستیم که نظیر آن وجود ندارد. هر یک از ما نسخهای منحصر به فرد از قدرت و تواناییهایی هستیم که خداوند به ما اعطا نموده است. زمانی که خداوند ما را خلق کرد ما را بر سر دوراهی انتخاب روشناییها و تاریکیها قرار داد.
یک مصرفکننده موادمخدر ندانسته راه تاریکیها را انتخاب نمود و در این راه به نقطهای رسید که تواناییهایش زیر خروارهای اعتیاد و تخریبهای آن مدفون شد. طبیعی است که در چنین شرایطی احساس پوچی، بیخاصیتی و ناامیدی به او دست دهد؛ اما با یک چرخش میتواند از سمت نیروهای منفی به سمت نیروهای مثبت تغییر جهت دهد و کور سوی نور و امید را مشاهده کند و از ذرات جرقه به روشنایی وسیع دست یابد.
باید به نیروهای درون خود باور و ایمان داشته باشیم و با تمام قدرت و توانایی در جهت رشد و آموزش گام برداریم. در این صورت است که میتوانیم به ناامیدی و ترسهای خود غلبه و در جهت احیای خود حرکت نماییم.
باید خود را دوست داشته باشیم و هدفی که برای آن خلق شدهایم را پیدا کنیم و برای آن ارزش و بهای زیادی قائل شویم. همیشه به یاد داشته باشیم که انسان برای آموزش و خدمت خلق شده است؛ نه برای بیهودگی و پوچی، پس آن کنیم که فرمان است.
منابع: وادی دوم، سیدی وادی دوم و مقاله در باب وادی دوم آقای خدامی
به قلم: راهنما همسفر خدیجه (لژیون هشتم)
ویراستار: همسفر منیره (خدمتگزار سایت از لژیون سوم)
تنظیم و ارسال: همسفر مرضیه (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
620