English Version
English

ظرفیت در انسان می‌تواند تغییر کند

ظرفیت در انسان می‌تواند تغییر کند

جلسه دوم از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان با استادی همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر منیره و با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، نق‌زدن، حاشیه)» در روز شنبه ۲۵ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

در سی‌دی «ظرفیت و مسئولیت» آقای مهندس می‌گویند: «مهم‌ترین مسئله هستی ظرفیت است و تمام هستی بر مبنای ظرفیت تقسیم‌بندی شده است و همه دارای یک ظرفیت خاصی می‌باشند.» انسان چون موجودی است که دارای اختیار است پس می‌تواند مسئولیت بپذیرد و در خود ظرفیت ایجاد کند و هر چه دانایی‌فرد افزایش پیدا کند می‌تواند به ظرفیت و پذیرش بیشتری برسد و بر مبنای عقل خود تصمیم بگیرد تا قبله خود را که همان مقصد نهایی است گم نکند‌. انسان، هم در برابر داشته‌هایش و هم در برابر نداشته‌هایش باید ظرفیت کافی داشته باشد. ایمان و باور به خداوند می‌تواند ظرف انسان را گسترش دهد و قرار داشتن در صراط مستقیم همواره چراغ راه ماست.

ظرفیت؛ یعنی اینکه یک ظرف تا چه اندازه گنجایش دارد؟ مسئولیت هم ریشه در سؤال و مسئول دارد؛ یعنی کسی که مورد سؤال قرار می‌گیرد باید در قبال مسئولیت خودش پاسخ دهد یا اینکه اگر وظیفه‌ای به ما محول شده است باید در قبالش مسئول باشیم و کارمان را درست انجام دهیم. برای مثال: اگر ما ظرفی را در نظر بگیریم و بخواهیم درون این ظرف آب بریزیم این ظرف تا حد معینی می‌تواند درون خود آب جای دهد و اگر بیشتر از حد معین بریزیم آب سرازیر می‌شود. زمانی که در ظرف آب می‌ریزیم، وقتی متوجه می‌شویم ظرف درحال پر شدن است ناخواسته خودمان متوقف می‌شویم؛ یعنی تشخیص دادیم که دیگر ظرف گنجایش ندارد و در اینجا قدرت تشخیص به ما کمک می‌کند؛ یعنی انسان‌ها بنا بر این قدرتی که دارند بیشتر مواقع می‌توانند ظرفیت را تشخیص بدهند.

این دستور جلسه با وادی نهم ارتباط تنگاتنگی دارد. در وادی نهم عنوان‌شده است: «وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتر برسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود» یا به‌‌نوعی ظرفیت در آن بالا می‌رود؛ مثل مصرف‌کننده‌ای که بدنش در ابتدا ظرفیت پذیرش مثلاً یک گرم مواد را دارد و بعدها می‌تواند ظرفیتش را بالا ببرد. یک فرقی بین این دو مثال وجود دارد که در اشیاء ظرفیت قابل زیادشدن نیست، مثلاً یک لیوان اگر بیش‌ازحد پر شود سرازیر می‌شود و گنجایش بیشتر از یک لیوان شدن را ندارد، ولی در انسان ظرفیت می‌تواند تغییر کند و بیشتر شود. در این مورد می‌توان مثال‌های دیگری هم زد؛ مثل‌اینکه یکسری افراد ظرفیت پذیرش یکسری کارها را ندارند و نمی‌توانند از عهده آن کارها به‌درستی برآیند و مسئولیتی که بر عهده آن‌ها قرار می‌دهی را نمی‌توانند به‌خوبی اجرا کنند و سریع قبله گم می‌کنند؛ بالعکس کسانی هستند که اگر مسئولیتی به آن‌ها داده می‌شود ابتدای امر می‌آیند و ظرفیت پذیرش موضوع را در خود ایجاد می‌کنند و بعد مسئولیت را می‌پذیرند و در قبال کارهایی که بر عهده‌دارند خود را مسئول می‌دانند و هیچ زمانی قبله خود را گم نمی‌کنند.

ما انسان‌ها در مورد مسائل مختلف و عوامل و یا نیروهایی که در زندگی با آن‌ها سروکار داریم ظرفیت یا گنجایش مشخصی داریم؛ برای مثال: نقطه تحمل ما برای آب سرد ممکن است در حدی باشد که بتوانیم حداکثر در آبی با دمای ۱۵ درجه سانتی‌گراد شنا کنیم؛ اما اگر دمای آب ۱۰ درجه و یا کمتر باشد دیگر نمی‌توانیم شنا کنیم یا اینکه می‌توانیم مسافت ۵۰۰ متر را بدویم و بیشتر از ۵۰۰ متر از تعادل خارج می‌شویم و دیگر نمی‌توانیم ادامه دهیم یا مسائل مالی، پول و هر موضوعی را که در ذهن خود تصویرسازی کنیم، می‌بینیم که ظرفیت خاصی داریم که عبور از آن ما را به آستانه آشوب می‌رساند و از تعادل خارج می‌کند. پذیرش مسئولیت نیز درست به همین شکل است؛ یعنی ظرفیت و تحمل ما برای پذیرش آن محدود است. همه انسان‌ها در زندگی خود دارای مسئولیت‌هایی هستند؛ یکی مسئول اداره یک خانه، شرکت سهامی، مدرسه، مغازه، کارگاه و یا کارخانه است و دیگری مسئول یک شهر. اگر کسی هم پیدا شود که هیچ‌کدام از این‌ها را نداشته باشد فکر نکنیم بی‌مسئولیت است او نیز مسئول است؛ حداقل مسئول خودش است و مسئولیت خود و شهر عظیم وجودی، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مسئولیت است.

رابطه عجیبی بین ظرفیت، نقطه تحمل ما و مسئولیت‌های ما وجود دارد. در وضعیت تعادل هرکدام از ما درست درجایی هستیم که باید باشیم؛ یعنی امکانات، توانایی‌ها و مسئولیت‌هایی داریم که مطابق با ظرفیت ماست و اگر مسئولیت ما اندکی از ظرفیت یا گنجایش ما بیشتر شود از نقطه تعادل خارج می‌شویم. ما در کنگره۶۰ این نقطه را یعنی جایی که شخص مسئولیتش از ظرفیتش بیشتر باشد و از تعادل خارج شود را نوعی بی‌تعادلی می‌دانیم که اصطلاحاً به آن قبله گم کردن می‌گویند. قبله گم کردن تعبیری از همان خروج از وضعیت تعادل یا به هم ریختن است؛ یعنی شخص سرش گیج می‌رود و نمی‌داند چه باید انجام دهد یا نمی‌داند به کدام سو باید بایستد و فراموش می‌کند که چه افرادی و یا چه سیستمی او را دررسیدن به این جایگاه یاری رسانده‌اند. فراموش می‌کند این مسئولیت را چه کسی به او داده است؛ نمی‌داند در حوزه مسئولیتش چه برخوردی درست و چه برخورد و عملکردی نادرست است و در قبال مسئولیت خود نمی‌تواند پاسخگو باشد. قبله گم کردن در مورد انسان‌هایی است که وقتی به‌جایی می‌رسند معبودشان را گم می‌کنند و در قرآن آمده است: «انسان موجودی است که به رب خود ناسپاس است.»

مشکلات سر راه همه انسان‌ها وجود دارد؛ باید راه‌حل مشکلات را یاد بگیریم. این مشکلات آمده است چه چیزی را به من یاد بدهد؟ اینکه من قوی‌تر از قبل باشم؛ قطعاً ظرفیت در من دیده‌شده است و مشکلی سر راه من قرارگرفته است. اگر مشکلی سر راهتان قرار می‌گیرد خداوند ظرفیت آن را به شما داده است؛ وقتی آن ظرفیت را در درونتان دیده است و آن مشکل به وجود آمده است قطعاً راه‌حل آن مشکل هم هست و با تفکر می‌توان مشکل را حل کرد. در آخر هم تشکر می‌کنم از راهنمای عزیزم که اجازه این خدمت را به من دادند.


رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون پانزدهم)
عکاس خبری: همسفر فاطمه ک. رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازه‌واردین، همسفر مریم
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .