یازدهمین جلسه از دور چهارم سری کارگاههای آموزشی مجازی خانمهای همسفر کنگره 60 نمایندگی کرج، با استادی خانم مهتاب و با دستور جلسه *صورتمسئله اعتیاد* برگزار شد.
ما انسانها با چالشهای گوناگونی روبرو میشویم که هرکدام از آنها یک صورتمسئله بهحساب میآیند که راهحل آن در درون خودمان وجود دارد.
درواقع هر مسئلهای که برای ما به وجود میآید راهحل آن را خداوند در درون ما قرار داده است که باکمی تفکر و تعمق میتوانیم به جواب برسیم.
حال بیماری اعتیاد، یک صورتمسئله است که حل این صورتمسئله از طریق مهندس دژکام بزرگمرد ایرانی ارائه دادهشده است که درمان واقعی تلقی میشود.
ازنظر ایشان فرد مبتلابه اعتیاد موادی، از قبیل تریاک، الکل حشیش، هروئین، شیشه و...
مخدرهای طبیعی که در بدن هر انسانی تولید میشود تا ادامه حیات بدهد در بدن فرد بیمار اعتیاد ازکارافتاده است و باید از طریق مصرف مواد این مخدرها به بدن برسند تا فرد بیمار قادر به ادامه زندگی بشود و بتواند نیازهای خود را برطرف نماید.
مصرف فرد بیمار، دیگر از روی سرخوشی و لذت نیست بلکه تنها برای رفع نیاز خود است که مجبور به مصرف مواد میشود در چنین حالتی عدم مصرف مواد، مشکلاتی از قبیل آبریزش بینی، اسهال، استخواندرد، پرش پا و ... را در وی ایجاد مینماید.
برای خلاصی از این بیماری تابهحال راهی پیدا نشده است که افراد مبتلا را بهگونهای درمان کند که بعد از قطع مواد هیچ مشکلی فیزیکی و روانی از قبیل بیخوابی، بههمریختگی، پرش، اسهال، پرخاشگری، استرس، افسردگی و بسیاری از مسائل متعدد دیگر نداشته باشند.
ازنظر کنگره 60 بیماری اعتیاد تخریب در جسم، روان و جهانبینی انسان به وجود آورده است.
این نظریه تاکنون از چشم محققان و پزشکان پنهان بوده است. چراکه آنان بر این باور هستند که تنها جسم آسیبدیده است، درحالیکه جسم ارتباط مستقیم با روان دارد و آن را از تعادل خارج میکند.
جهانبینی نیز نوع دیدگاه فرد بیمار است که باید تغییر کند.
اگر فردی قطع مواد بشود درحالیکه جهانبینی او تغییر نکند، میتوان گفت
درمان واقعی صورت نگرفته است و فرد همچنان دچار غم، اندوه، استرس، بیخوابی، ترس، بد به بنی، پرخاشگری و عدم تعادل است.
اما در کنگره 60 به روش Dst با مصرف شربت Ot و گذراندن 500 ساعت کارگاه آموزشی در طول یازده ماه فرد بیمار به درمان واقعی رسیده و به تعادل و آرامش نسبی بهدوراز هیچ درد و خماری به زندگی خود ادامه میدهد.
درواقع او زندگی میکند و اجازه میدهد دیگران نیز زندگی کنند. فرق ترک با درمان، همانند تفاوت طلا و بدلی جات است.
در مقوله ترک فرد بیمار تنها مواد مصرفی را کنار میگذارد، اما در مقوله درمان فرد بیمار علاوه بر حذف مواد مخدر از زندگی خود، بسیاری از ناخالصیهای وجودیاش را ازجمله زودرنجی، آسیبپذیری، کینه، تنفر، بدبینی، دروغ و... را در خود شناسایی و ذرهذره از زندگی خود حذف میکند.
او بهگونهای در صراط مستقیم قرارگرفته سعی به جبران خسارتی که با اعمال ناشایست درگذشته داشته است برمیآید. او هرروز آموزشهای جدید، حقیقی و سالمی را دریافت کرده و روزبهروز به تفکر و عمل سالم نزدیک و نزدیکتر میشود.
فردی که به درمان میرسد بازدهی و تولید دارد اینگونه که هم برای خود و هم برای جامعه مفید و سازنده است. وی برای درمان هم نوعانش قدم برداشته و با تلاشهای خود همکاریهای لازم را به عمل میآورد.
- تعداد بازدید از این مطلب :
2170