روز پنج شنبه مورخ 1395/11/29 دوازدهمین جلسه از دور کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی شادآباد به استادی آقای فرهاد نیکخواه ،نگهبانی آقای محمدعلی و دبیری آقای مجید با دستور جلسه وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من و نیز اول سال رهایی و تولد آقای احمد جلمبادانی برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:
خوشحالم که یکبار دیگر خداوند وکنگره این فرصت را در اختیار من قرار داد تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم.
طبق روال پنج شنبه ها صحبت من در دو بخش تقسیم می شود، یک بخش در مورد دستور جلسه وبخش دیگر در مورد تولد.
دستور جلسه این هفته هم به دو بخش تقسیم می شود، در مورد وادی دوازدهم ومراسم درختکاری که در این وادی گفته شده است.
در وادی دوازدهم گفته می شود که در آخر امر، امر اول اجرا می شود و گفته می شود ما در جهانی زندگی می کنیم که قوانینی دارد. در این وادی هم گفته می شود که، انسان به دو بخش تقسیم شده است صور آشکار وصور پنهان، صور آشکار از جنس فیزیک وماده و خاکی است ودر جهان خاکی قرار گرفته است و نیاز است شخصی که در این جهان زندگی می کند ، پیرو قوانین آن عمل نماید و یکی از قوانین، زمان است. انسان مجموعه ای است از خواسته ها و برای اینکه به خواسته هایش برسد باید پارامتر زمان را در نظر بگیرد و بخش دوم سعی وتلاش انسان برای رسیدن به خواسته است.
برای توضیح این مطلب از مثال مصرف کنندگان استفاده می کنم، در گذشته پارامتر زمان را در نظر نمی گرفتند و از طرق مختلف، راه ها را انتخاب می کردند ودوست داشتند سریع به نتیجه برسند مثل urod،urd، سقوط آزاد وروش های دیگر، چون زمان را حذف می کردند نه تنها نمی توانستند مسائلشان را حل کنند، بلکه مشکلات بیشتری را به وجود می آوردند.
به طور مثال شخصی که مصرف کننده است برای اینکه این شخص درمان شود، باید سه مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص در او انجام گیرد، در وادی دوازدهم گفته می شود که شخص مصرف کننده برای رسیدن به درمان باید زمان را در نظر بگیرید و سه نیرو به شخص کمک می کند تا درمان شود و آن سه نیرو که در این راه به شخص کمک می کنند عبارتند از:القا، احیا، تحرک.
القا یعنی انتقال آگاهی ودانش، که به صورت مستقیم و غیر مستقیم و فیزیکی و متافیزیکی صورت می گیرد. برای شخصی که می خواهد به درمان برسد یکسری القائات لازم است، کنگره به زیباترین شکل القائات نابی را دارد، این القائات از طریق آموزش در جلسات، گوش دادن به سی دی، آموزش در لژیون، برای یک سفر اولی در قالب شربت ot اتفاق می افتد که تمامی این موارد القائات مثبت است وکمک می کند که شخص تغییر کند و تبدیل شود.
مورد دوم احیا است برای احیا شدن باید تمام آموزش ها را درجهان ذهنم، تصویر سازی و زنده کنم و پارامتر سوم تحرک می شود، یعنی حرکت کنم و آموزش ها را کاربردی نمایم، باید مطالبی را که یاد می گیریم کاربردی کنیم به عبارتی رهجو، فرمانبرداری کند از راهنما در استفاده از میزان شربت ومطالب آموزشی، تا بتوانیم به پایان سفر و نقطه ترخیص، و رهایی از اعتیاد برسیم. انشاالله بتوانیم از بند جهالت دور شویم وبه سمت عشق ومحبت حرکت نماییم.
این هفته، هفته درختکاری است ، آقای مهندس سفارش کردند که در این امر مهم شرکت کنید تمام اشخاصی که مدتی از سفرشان می گذرد می توانند در درختکاری شرکت کنند و هدف از این امر مهم این است که تخریب های گذشته را جبران کنیم و ثمره درخت را ببینیم و از آن مواظبت ونگهداری کنیم.
سخنان استاد در مورد آقای جلمبادانی:
احمد آقا در آذر ماه سال 93 وارد لژیون من شد با مصرف تریاک خوراکی، 3 تا 4 گرم بود، مصرف بالایی داشت، با برادرهای دیگرش به کنگره آمده بود که احمد آقا وارد لژیون من شد وخدا رو شکر به رهایی رسیدند و احمد آقا مسیرش را در کنگره ادامه داد، از مشخصات بارز احمد آقا فرمانبردار بودنشان در کنگره است طی پروسه زمانی مورد نظر به درمان رسید ولی کارهای نیمه کاره زیادی دارد. در لژیون خدمت می کند نگهبان لژیون است و در این خدمت آموزش هم می بیند. در ورزش هم خوب عمل می کند هم در زمینه شنا و هم در فوتسال فعالیت می کند و تیمشان به فینال مسابقات راه یافته است. در حال حاضر سفر سیگار می کند و فرمانبردار بودنش تا این نقطه کمکش کرده، این پتانسیل را دارد که در جایگاه های کنگره خدمت کند، ما باید این را بدانیم که حل مسائل ما در گروی حل مسائل دیگران است ،که اگر می خواهیم مشکلاتمان حل شود باید خدمت کنیم ومشکل دیگران را حل کنیم، اگر احمد آقا تا به اینجا خوب پیشرفت کرده است، نباید زحمات همسفر احمد آقا را نادیده بگیریم، همسفری بوده که شرایط را فراهم کرده که ایشان توانسته به این جایگاه برسد در کنگره خدمت کند در ورزش پیشرفت چشم گیری داشته باشد. من همیشه به مسافران می گویم که هرگز مانع آمدن همسفرانشان به کنگره نشوند و قطعا آموزش های همسفر نتیجه آموزش های مفید و ارزشمند راهنما است و این روز را به خانم صبا تبریک می گویم و از زحماتشان تشکر میکنم. همچنین از زحمات خانم صادقی در سفر اول تشکر می کنم.
اعلام سفر مسافر احمد :
آنتی ایکس مصرفی: تریاک، به روش dst، با شربت ot، رشته ورزشی شنا، فوتسال، مدت رهایی چهارده ماه به راهنمایی آقای فرهاد نیکخواه.
آرزوی مسافر:
هر چه زودتر کنگره جهانی شود تا همه انسان ها بتوانند از این نعمت بزرگ استفاده کنند.
آرزوی همسفر:
تمام سفر دومی ها که در یک ایستگاه توقف کردند هر چه زودتر حرکت کنند و این جایگاه را تجربه کنند.
سخنان آقای احمد جلمبادانی:
از 15 سالگی مواد مخدر از نوع تریاک استفاده می کردم هفت سال استفاده نکردم و اعتماد به نفس بالایی به دست آورده بودم و می گفتم من هیچ وقت معتاد نمی شوم، بعد از آن مدت هفته ای یکبار استفاده کردم و بعد چند روز یکبار و بعد از آن هر روز و هر شب، در سر کار کم می آوردم و باز هم مصرف می کردم و رسیدم به مصرف چند وعده در روز، شدم مصرف کننده، 11 سال به صورت مداوم استفاده می کردم تا اینکه به خواست خداوند با کنگره آشنا شدم،در کنگره 60 به درمان رسیدم، همه افراد با مصرف مواد تخریبی دارند که بیشترین تخریب که من در زمان اعتیاد داشتم این بود که خیلی می خوابیدم و بیشترین تخریب را در زمان خواب داشتم. پنج بار در هنگام رانندگی در صبح تصادف کردم چون خواب بودم.
از زمانی که در کنگره درمان شدم وضع زندگیم خیلی فرق کرده، حالم خیلی خوب است، بعضی اوقات در سر کار، خودم تعجب می کنم که چگونه بدون مصرف مواد می توانم زمان طولانی را کار کنم.خداوند بزرگ را شاکرم.
از آقای مهندس دژاکام وخانواده محترمشان و آقای امین تشکر می کنم، از راهنمایم آقای نیکخواه تشکر می کنم، از راهنمای همسفرم در سفر اول خانم شهین و در سفر دوم خانم صبا تشکر می کنم خیلی برای ما زحمت کشیدند. از همسفرم کمال تشکر را دارم، از برادر لژیونی هایم تشکر می کنم، از مرزبان و ایجنت محترم کمال تشکر وقدردانی را دارم، و از تمام شما عزیزان که در جشن تولد ما شرکت کردید سپاسگزارم.
سخنان راهنمای همسفر خانم صبا:
خداوند را بسیار سپاسگزارم که در این زمان یک تجربه دیگر را روزی من کرد و به زمانم در این لحظه برکت خوبی داد. در درجه اول من به آقای نیکخواه تبریک می گویم این تولد را و بسیار تشکر می کنم بابت صحبتهای خوبی که در جایگاه استادی داشتند و برای من پر از آموزش بود ، مخصوصا این جمله ای که فرمودند حل مسائل ما به واسطه حل کردن مشکلات دیگران است، یعنی سعی کنیم هر جایی که به گره ای برخوردیم سعی کنیم گره ای از دیگران را باز کنیم.
به ایشان تبریک می گویم و امیدوارم خدمت هایشان ادامه دار باشد و زمان هایشان با این خدمات برکت بیشتری داشته باشد. به مسافر آقای احمد هم تبریک می گویم، خیلی خوشحالم برای رسیدنشان به این نقطه و در ادامه به خانم شهین هم که زحمت آموزش خانم زهره را در سفر اول داشتند تبریک می گویم قطعا زحمات اصلی به گردن ایشان بوده است امیدوارم انرژی های خوب این تولد در این لحظه به ایشان برسد.
اما در مورد دستور جلسه مطلب کوتاهی را عرض می کنم، امروز به مقوله وادی 12 فکر می کردم وبیشترین چیزی که برایم مهم بود مقوله زمان بود، ناخودآگاه به یک واقعه تلخی که در هفت سال پیش برایم اتفاق افتاده رفتم و با یادآوری آن لحظه حالم خیلی بد شد، دلتنگ شدم، به صورتی که بغض گلویم را گرفت و گریه کردم، دیدم زمان چه موجود عجبی است و چقدر خوب است که همه چیز می گذرد و ما در زمان باقی نمی مانیم قطعا اگر من در آن زمان باقی می ماندم نابود می شدم و وقتی به نعمت زمان فکر کردم دیدم بزرگترین نعمتی است که خداوند به ما داده است و درکش و استفاده کردن از آن به ما کمک می کند به تعادل و تکامل برسیم، بسیاری از مشکلات ما با توجه به صحبت های آقای امین که در سی دی گوش می کردم برای انسان امروزی است یا در زمان گذشته است یا در زمان آینده، و هیچ وقت در زمانی که باید نیست و آموزشی را که باید در زمان بگیرد نمی گیرد وچون آموزشش را نمی گیرد اسیر زمانهایش می شود و از آن مسئله عبور نمی کند و این نیازمند این است که هر لحظه تفکر و تمرکز کنیم تا در هر لحظه متوجه شویم که چه چیزی را باید در این لحظه، دریافت کنیم.
معمولا ما در زمان های انسان های دیگر اسیر می شویم گاهی اوقات ما در زمان عزیزانمان اسیر می شویم و در رویاهای آینده عزیزانمان می رویم، همسفر در زمان مسافر میرود و این باعث می شود که هیچ کس در جایگاه خودش نباشد، انسان هایی می توانند به تعادل وتکامل وحال خوش برسند و سیستم ایکس خیلی خوبی داشته باشند که هر لحظه در همان لحظه باشند مثلا الان که در تولد هستیم همین لحظه قرار است که به ما چیزی برسد نه اینکه الان در فکر تولد خودمان باشیم.
هر نعمتی در خداوند صاحب و موکلی دارد، خداوند را قسم می دهم به صاحب زمان، امیدوارم همه ما در همین زمان حالمان خوب شود.
معمولا زمان هایی که ما در کنگره هستیم می گویم حالمان خوب است و زمان های خوبی داریم، بودن ما در این مکان به زمان ما برکت داده است، اینقدر نعمت آگاهی است که اگر ما یکی از آن را دریافت کنیم زمان برای ما پر خیر و برکت می شود اینقدر فرصت خدمت هست که کوچکترین آن را که انجام دهیم زمان ما معنای خوبی پیدا می کند. امیدوارم تمام زمان های ما با آموزش وخدمت پر خیر وبرکت شود، امیدوارم از زمان هایمان عبور کنیم و به تکامل برسیم و دچار رکود نشویم، آرزویی که خانم زهره کردند بعضی ها در سفر اول یا دوم می مانند و دچار رکود می شوند.
همین ماندن و رکود باعث می شود که حال ما بد شود.
اما در خصوص خانم زهره: همین طور که همه در مشارکت هایشان گفتند یکی از فرمانبردار ترین همسفرانی بود که قبل از اینکه در لژیون من باشد، این فرمانبرداری در ایشان قابل مشاهده بود و اما نکته بسیار مهمی که من می توانم در رابطه با ایشان بگویم این است که یک اشتیاق بسیار بسیار زیادی به فهمیدن دارد، اینقدر این همسفر تشنه فهمیدن است، تشنه خوب شدن است همیشه دوست دارد از آن چیزی که هست یک پله فراتر رود و خوب شود و همین موضوع حس های خوبی را از ایشان ساطع می کند و همین روزی های خوبی از آگاهی را به سمت ایشان می فرستد وخیلی دوست دارد که به خوب شدن نزدیک شود چون خوب شدن انتها ندارد وبابت این حس به ایشان تبریک میگویم واین بهترین حسی است که یک انسان می تواند داشته باشد که هیچ گاه فکر نکند تمام شده است و خوب است، لحظه ای که ما فکر کنیم خوب هستیم آغاز بد شدن ما است. اشتیاق عجیبی به علم وآگاهی های کنگره دارد واشیاق به خدمت در کنگره را دارد. امیدوارم خداوند خدمت در جایگاه کمک راهنمایی را روزیش کند وامیدوارم که خداوند به زمان هایش برکت بیشتری دهد.
سخنان همسفر خانم زهره:
من هم در ابتدا از خدا تشکر می کنم که اذن ورود به کنگره را برای ما صادر کرد از بنیان کنگره 60 وخانواده محترمشان که این بستر را برای ما فراهم کردند تشکر می کنم، از استاد جهان بینی آقای امین دژاکام تشکر می کنم، امیدوارم بدون هیچ کم وکاستی به خواسته درونیشان برسند.از خانم شهین تشکر می کنم امیدوارم در هر جا که هستند سلامت باشند.از راهنمای مسافرم آقای نیکخواه که ما را درای راه خیلی کمک کردند،تشکر می کنم، از مادر آقای نیکخواه تشکر می کنم ایشان در پارک طالقانی همیشه به من پیام امید و صبوری می دادند وخدا را شکر که مسافرم درمان شد.از خانم صبا راهنمای عزیزم تشکر می کنم واز صمیم قلب می گویم که خیلی دوستش دارم، بهترین ها را برایشان آرزو می کنم .از تمام کسانی که در این رهایی به ما خدمت کردند تشکر می کنم .از همه شما عزیزان که در جشن ما شرکت کردید تشکر می کنم.از تمام خواهرانم در لژیون هم در سفر اول و هم سفردوم تشکر می کنم از فرزندانم که همیشه همراه من بودند سپاسگزارم.
مرزبان کشیک: مسافر محمود نوروزی
تهیه گزارش: گروه همسفران
تایپ: همسفر لیلا
عکس: مسافر میلاد کاظمی
منبع: نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
1992